« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد حسن خمینی

1402/10/16

بسم الله الرحمن الرحیم

جمع‌بندی بحث تمسک به عام در شبهات خاص

    1. چنانکه گفتیم عمده دلیل کسانی که می‌گویند، نمی‌توان به عام در شبهه‌های مربوط به خاص تمسک کرد آن است که می‌گویند:

از حیث عقلایی تا وقتی که تخصیص حاصل نشده است، نمی‌توان در عام اصالة الظهور را جاری کرد. و لذا عام هیچ نوع حجّیتی در «همه افراد خود» ندارد، بلکه حجیت عام صرفاً در مورد افرادی است که عنوان خاص بر آنها صادق نیست و روشن است که اگر شک در عنوان خاص پدید آید (چه شبهه مفهومیه باشد و چه مصداقیه، چه مخصص متصل باشد و چه منفصل و چه مخصص لبی باشد و چه لفظی)، در حقیقت شک در عنوان «عام مخصّص» پدید آمده است و تمسک به دلیل در شبهه مفهومیه و یا مصداقیه خود دلیل معقول نیست.

    2. پس:

ظهور در عموم (وجوب اکرام همه علما)ظهور در عموم (وجوب اکرام همه علما)عام (اکرم علما)عام (اکرم علما)

 

تعارض بین دو ظهورتعارض بین دو ظهور

 

ظهور در خصوص (عدم وجوب اکرام علمای فاسق)ظهور در خصوص (عدم وجوب اکرام علمای فاسق)خاص (لا تکرم الفساق من العلما)خاص (لا تکرم الفساق من العلما)

 

عدم حجیت عام در عموم(مراد جدی از عام، ظهور عام نیست) (تقدیم خاص بر عام)عدم حجیت عام در عموم(مراد جدی از عام، ظهور عام نیست) (تقدیم خاص بر عام)

 

حجیت دو دلیل در اکرام علمای غیر فاسقحجیت دو دلیل در اکرام علمای غیر فاسق

جمع عقلایی به تقدم اظهر بر ظاهر(تقدیم خاص بر عام)جمع عقلایی به تقدم اظهر بر ظاهر(تقدیم خاص بر عام)

 

حجیت خاص در خصوص(مراد جدی از خاص همان ظهور خاص است) (تقدیم خاص بر عام)حجیت خاص در خصوص(مراد جدی از خاص همان ظهور خاص است) (تقدیم خاص بر عام)

دو دلیل در مورد زید (مشکوک الفسق) حجت نیستند دو دلیل در مورد زید (مشکوک الفسق) حجت نیستند

 

    3. توجه شود که مطابق این استدلال، وقتی عنوان نهایی، «علمای غیر فاسق» شده است، هیچ فرقی بین اینکه شبهه ناشی از شک مفهومی باشد (یعنی نمی‌دانیم معنای فسق چیست) یا ناشی از شک مصداقی باشد (معنای فسق را می‌دانیم ولی نمی‌دانیم زید فاسق است یا فاسق نیست)، وجود ندارد.

    4. و لذا اگر چنین استدلالی را بپذیریم، نمی‌توانیم مثل مرحوم آخوند که در مورد «مخصص لبی که لایمکن ان یتکل علیها» به عام تمسک می کرد) به عام تمسک کنیم (و حق کاملاً با حضرت امام است که در این مورد هم به عام تمسک نمی‌کنند.)

    5. همچنین به نظر می‌رسد (چنانکه ذیل سخن مرحوم نایینی آوردیم[1] )، مطابق این استدلال ما نمی‌توانیم، در مورد «شبهه‌های مفهومیه مخصص منفصل، دوران بین اقل و اکثر» هم به عام مراجعه کنیم.

    6. اما به نظر می‌رسد می‌توان در اصل این استدلال خدشه کرد. چرا که:

چنانکه گفته‌ایم حجیت امری عقلایی است. و اصالة الظهور، یک اصل عقلایی است و باید حدود جریان آن را از رفتار عقلا در مناسبات خود با یکدیگر کشف کرد. و با توجه به همین مطلب و مراجعه (اگر چه ناقص) به روش برخورد عقلا با «شبهه‌های مخصّص»، می‌توان گفت:

الف) اگر تخصیص به نحو وصف باشد: (اکرم کل عالم عادل)

یا به نحو شرط باشد (اکرم العلما ان کانوا عادلین)

یا به نحو بدل اشتمال باشد (و لله علی علی الناس حجّ البیت من استطاع الیه سبیلا)؛

در این صورت‌های سه گانه از مخصص متصل: اجمال خاص (چه مفهومی و چه مصداقی) باعث اجمال کل دلیل می‌شود.

ب) در غیر این صورت، در تمام شبهات مربوط به خاص می‌توان به عام رجوع کرد و فرقی بین شبهه مفهومیه و مصداقیه و یا مخصص متصل (به نحو استثناء و یا به نحو غایت) و یا منفصل و یا مخصص لفظی و یا لبی، وجود ندارد.

مثلاً اگر قانونگذار عرفی بگوید، اگر کسی از چراغ قرمز عبور کرد باید جریمه بدهد و بعد ماشین‌های امدادی را استثناء کرده باشد (چه به وسیله مخصص لبی و چه به وسیله مخصص لفظی و چه به وسیله مخصص متصل و چه به وسیله مخصص منفصل)، اگر ماشین الف از چراغ قرمز عبور کرد و ما نمی‌دانیم آیا این ماشین امدادی است یا امدادی نیست (چه معنای امدادی را نشناسیم و چه با فرض علم به معنا، مصداقیت ماشین مذکور را برای «امدادی» ندانیم)، عقلا حکم به جریان جریمه در مورد مذکور می‌کنند.

و مراجعه به روش دادگاه‌های کشورهای مختلف این را ثابت می‌کند.

    7. پس جریان اصاله الظهور در شبهه‌های خاص چنین است:

حجیت عام در وجوب اکرام همه کسانی که قطعاً عالم هستندحجیت عام در وجوب اکرام همه کسانی که قطعاً عالم هستندیک) مخصص منفصل:یک) مخصص منفصل:

جریان اصالة الظهور جریان اصالة الظهور ظهور استعمالی در عموم: وجوب اکرام همه علماظهور استعمالی در عموم: وجوب اکرام همه علمااکرم العلماعاماکرم العلماعام

حجیت خاص در عدم وجوب اکرام علمایی که قطعاً فاسق هستندحجیت خاص در عدم وجوب اکرام علمایی که قطعاً فاسق هستندجریان اصالة الظهور جریان اصالة الظهور ظهور استعمالی در خصوص عدم وجوب اکرام آن علمایی که قطعاً فاسق هستندظهور استعمالی در خصوص عدم وجوب اکرام آن علمایی که قطعاً فاسق هستندلاتکرم الفساق من العلما: خاصلاتکرم الفساق من العلما: خاص

حجیت: همه کسانی که قطعاً عالم هستند واجب الاکرام هستند الا کسانی که قطعاً فاسق هستندحجیت: همه کسانی که قطعاً عالم هستند واجب الاکرام هستند الا کسانی که قطعاً فاسق هستندتعارض: تقدیم اظهر (خاص) بر ظاهر (عام)تعارض: تقدیم اظهر (خاص) بر ظاهر (عام)

دو) مخصص متصل: (غیر از مواردی که خاص به نحو وصف شرط یا بدل اشتمال وارد شده است)دو) مخصص متصل: (غیر از مواردی که خاص به نحو وصف شرط یا بدل اشتمال وارد شده است)

ظهور استعمالی در وجوب اکرام همه آنان که قطعاً عالم هستند، مگر آنهایی که قطعاً فاسق هستندظهور استعمالی در وجوب اکرام همه آنان که قطعاً عالم هستند، مگر آنهایی که قطعاً فاسق هستند

جریان اصالة الظهور جریان اصالة الظهور اکرم العلما الا الفساق اکرم العلما الا الفساق

حجیت: همه کسانی که قطعاً عالم هستند را باید اکرام کرد الا کسانی که قطعاً فاسق هستندحجیت: همه کسانی که قطعاً عالم هستند را باید اکرام کرد الا کسانی که قطعاً فاسق هستند

 


[1] . ن ک: درسنامه سال چهاردهم اصول، ص102، ذیل نکته چهارم.
logo