1400/08/16
بسم الله الرحمن الرحیم
ما می گوییم:
1. درباره این سخن مرحوم خویی، می توان گفت که اشکالهای حضرت امام که بر اصل فرمایش مرحوم نایینی وارد شده بود در اینجا هم وارد است.
اولاً: متعلق وفای به عقد (امر چهارم) اصلاً «نماز عمرو» نیست و متعلق امر سوم هم «نیابت» است، نه آنکه «نماز عمرو» متعلق امر سوم باشد.
ثانیاً: ادغام و کسب دارای معنی معقول نیست.
2. اما مرحوم خویی در ادامه اشکال های دیگری را متوجه سخن مرحوم نایینی میکنند:
« الأول - ان هذا خلاف مفروض الكلام في المقام، فانه فيما إذا كان متعلق الأمر و النهي واحدا، لا متعددا، و الا فلا كلام فيه، ضرورة ان محل البحث و الكلام هنا بين الأصحاب في فرض كون متعلقهما واحدا و اما إذا كان متعددا فهو خارج عن محل الكلام و البحث، و لا إشكال فيه أصلا.»[1]
توضیح:
1. موضوع بحث درباره قسمت اول از عبادات مکروهه بود. یعنی جایی که متعلق نهی همان چیزی باشد که متعلق عبادت است (و بدل هم موجود نیست). در حالیکه مرحوم نایینی مسئله را تبدیل کردند به اینکه موضوع عبادت و موضوع کراهت دو چیز مختلف هستند
2. [ما میگوییم: این اشکال مرحوم خویی وارد نیست. چرا که مرحوم نایینی در صدد است که بگوید هر جا به ظاهر متعلق ها یکی است در حقیقت متعلق ها متعدد است و لذا استحاله در میان نیست. (البته چنان که حضرت امام در اشکال چهارم مطرح کردند، تعدّد متعلق در ما نحن فیه راه گشا نیست ولی آن اشکال دیگری است)]
«الثاني - ان ما أفاده (قده) خلاف ظاهر الدليل، لوضوح ان الظاهر من النهي عن الصوم في يوم عاشوراء هو انه متعلق بذات الصوم و انه منهي عنه و دعوى انه متعلق بجهة التعبد به، لا بذاته خلاف الظاهر، فلا يمكن الالتزام به بلا قرينة و شاهد، و كذا الحال في النهي المتعلق بالنوافل المبتدأة في بعض الأوقات، فان الظاهر منه هو انه متعلق بذات تلك النوافل، و انها منهي عنها لا بجهة التعبد بها، ضرورة ان حمل النهي على ذلك خلاف الظاهر، فلا يمكن ان يصار إليه بلا دليل.»[2]
توضیح:
1. سخن مرحوم نایینی خلاف ظاهر ادله است چرا که ظاهر ادله، نفس صوم را مکروه دانسته است و نه «صوم با تعبد» را.
2. همچنین نهی از نوافل مبتدئه، ذات نافله را مکروه دانسته است و نه «نافله همراه با تعبّد» را.
[ما میگوییم: خروج از ظاهر دلیل، به جهت استحاله عقلی، اشکال ندارد.]
راه حل امام خمینی (و قائلین به اجتماع امر و نهی) در قسم اول از عبادات مکروهه:
قائلین به اجتماع، درباره قسم اول (مثال: صوم یوم العاشور) لاجرم به یک خلاف ظاهر تن دادهاند و پذیرفتهاند که یک عنوان (صوم) نمی تواند هم مأموربه باشد و هم منهیعنه ولی میگویند:
«صوم» مستحب است و مأموربه و «تشبه به بنی امیه» مکروه است و منهیعنه. ولی چون تشبه به بنی امیه با «صوم یوم العاشورا» مصداق واحدی دارد، به جای آن [بالعرض و المجاز یا ارشاداً] نهی را متوجه «صوم یوم العاشور» کردهاند.
پس چون دو عنوان با حکم های مختلف می توانند دارای مصداق واحد باشند، در مانحن فیه ما هم مشکل مرتفع میشود.
حضرت امام می نویسند:
«فالعمدة: هو الجواب عمّا تعلّق النهي بذاتها و لا بدل لها كصوم يوم عاشوراء و الصلوات المبتدأة عند غروب الشمس و طلوعها، فلا يبعد فيها أن يكون النهي متعلّقا بعنوان آخر منطبق على الصوم، كالتشبّه ببني أميّة و بني مرجانة- لعنهم اللَّه- فالمأمور به هو ذات الصوم و المنهيّ عنه التشبّه بهم، و لمّا انطبق العنوان عليه و كان ترك التشبّه أهمّ من الصوم المستحبّ، نهي عنه إرشادا إلى ترك التشبّه... و كذا الحال في الصلوات في أوقات خاصّة- كقبل طلوع الشمس و غروبها على فرض كراهتها، فإنّها- أيضا- محلّ مناقشة، لكن يمكن أن يكون لانطباق عنوان آخر مكروه عليها، كالتشبّه بعبدة الأوثان على ما قيل.»[3]
همچنین مرحوم بروجردی -که ایشان هم قائل به اجتماع است- همین مطلب را مورد اشاره قرار میدهند:
«و التحقيق في التفصّي عن هذا الإشكال أن يقال: إنّ الفعل فيه مصلحة خالصة، و لكن ينطبق على ذلك الفعل عنوان آخر يكون فيه مفسدة راجحة؛ فالنهي عن الفعل إنّما هو لأجل انطباق تلك العناوين عليه.
مثلًا: صوم يوم عاشوراء بما أنّه صوم، فيه مصلحة خالصة و لا مفسدة فيه، لكن ينطبق عليه عنوان التشبّه ببني اميّة و بني مرجانة- لعنهم اللَّه- و هذا التشبّه فيه مفسدة غالبة على الصوم المندوب، و كذلك النوافل عند غروب الشمس و طلوعها تكون فيها مصلحة خالصة بما أنّها صلاة، و لكن ينطبق عليها عنوان التشبّه بعَبَدة الشمس، و هذا فيه مفسدة راجحة على مصلحة النافلة، و لأجل ذلك وقع النهي عنها.»[4]
جمع بندی بحث عبادات مکروهه
ماحصل بحث در عبادات مکروهه آن بود که:
1. 3 قسم عبادات مکروهه داریم
2. مرحوم آخوند در قسم اول 4 راه حل و در قسم دوم ۵ راه حل و در قسم سوم بنابر عقیده اجتماعیها 3 راهحل و بنابر عقیده امتناعیها 5 راهحل مطرح کردند (البته ما راهحل اجتماعیها را بیشتر دانستیم)
3. عمده مشکل در قسم اول بود. که امام، مرحوم بروجردی، مرحوم خویی، مرحوم نایینی و مرحوم اصفهانی بر آن اشکالاتی را وارد کرده بودند
4. به نظر میرسد راهحل ارشادی در قسم دوم و قسم سوم مشکل امتناعیها را حل می کند ولی با توجه به اشکالهای مطرح شده توسط حضرت امام بر راهحل آخوند و راهحل مرحوم نائینی، نمیتوان از منظر امتناعیها راهحلّی را در این قسم یافت.
5. اما از منظر اجتماعیها، سخن مطرح شده توسط مرحوم امام و مرحوم بروجردی در قسم اول، در قسم دوم و قسم سوم هم قابل جریان است و لذا اجتماعی ها در حل مشکلات عبادات مکروهه با مشکلی مواجه نیستند.
6. البته راهحل ارشادی بودن (پنجمین راهحل آخوند در قسم دوم) برای اجتماعیها هم قابل طرح است ولذا این گروه می توانند در قسم دوم و قسم سوم قائل به این شوند که کراهت در عبادات به معنای «اقلّیت ثواب» است. (اگرچه میتوانند به اجتماع امر و نهی هم قائل شوند و ثواب عبادت را به اندازه واقعی خود تصویر کنند و در کنار آن اتیان عبادت را موجب حزازت ناشی از عنوان دیگر هم بدانند)