1400/08/15
بسم الله الرحمن الرحیم
مربوط به صفحه 45 قبل از اشکال چهارم حضرت امام[اللهم إلا أن یقال: مراد مرحوم نائینی در عبادت استیجاری آن نیست که آنچه متعلق عبادات استیجاری است، «صلاة مع قصد قربت» است. بلکه مراد ایشان آن است که «صلاة مع قصد نیابة» متعلق امر «اوفوا بالعقود»]مربوط به صفحه 45 قبل از اشکال چهارم حضرت امام[اللهم إلا أن یقال: مراد مرحوم نائینی در عبادت استیجاری آن نیست که آنچه متعلق عبادات استیجاری است، «صلاة مع قصد قربت» است. بلکه مراد ایشان آن است که «صلاة مع قصد نیابة» متعلق امر «اوفوا بالعقود»]
اشکال مرحوم خویی بر مرحوم نایینی:
مرحوم خویی ابتدا مینویسند وقتی ما تصور میکنیم که زید به نیابت از عمرو نماز میخواند، در اینجا 4 امر تصور دارد:
امر خدای سبحان به عمرو که «نماز خود را بخوان» (و این مختص به عمرو است)
امر خدای سبحان به زید که «نماز خود را بخوان» (یعنی زید باید نماز خودش را هم بخواند) (و این مختص به زید است)
امر خدای سبحان به زید که «از طرف عمرو (و به نیابت از او) نماز بخوان» (این یک امر مستحبی است که به همه مکلفین تعلق گرفته است و مستحب است که انسان از طرف پدر یا استاد یا مادر یا دوست و یا ... نماز بخواند -بدون اینکه اجاره ای در میان باشد-)
امر خدای سبحان به زید که «به عقد اجاره وفا کن» (وقتی زید از طرف عمرو اجیر شده است که نیابةً نماز بخواند)
مرحوم درباره این 4 امر می نویسند که:
«امر اول به عمرو تعلق گرفته است و بس. و امر دوم به زید تعلق گرفته است و بس.»
اما امر سوم:
«ثم انه من الواضح جدا ان هذا الأمر الاستحبابي كما انه أجنبي عن الأمر الأول كذلك أجنبي عن الأمر الثاني، و لا يعقل لأحد دعوى اتحاده مع الأمر الأول أو الثاني»[1]
و اما امر چهارم:
«فهذا الأمر متعلق بعين ما تعلق به الأمر الاستحبابي، فان الأمر الاستحبابي - كما عرفت - متعلق بإتيان العبادة نيابة عن الغير، و المفروض ان هذا الأمر الوجوبيّ متعلق بعين ذلك، فلا فرق بينهما من هذه الناحية أبداً و على هذا فلا بد من الالتزام باندكاك أحد الأمرين في الآخر و اتحادهما في الخارج، ضرورة انه لا يمكن بقاء كلا الأمرين بحده بعد فرض كون متعلقهما واحدا وجودا و ماهية، فلا محالة يندك أحدهما في الآخر، و يتحصل منهما امر واحد وجوبي عبادي، فان كل منهما يكتسب من الآخر جهة فاقدة له، فيكتسب الأمر الوجوبيّ من الأمر الاستحبابي جهة التعبد، و يكتسب الأمر الاستحبابي من الأمر الوجوبيّ جهة اللزوم، و هذا معنى اندكاك أحدهما في الآخر و اتحادهما خارجا.
و قد تحصل من ذلك ان الأمر الرابع يتحد مع الأمر الثالث، لاتحادهما بحسب الموضوع و المتعلق، و لا يعقل اتحاده مع الأمر الأول أو الثاني لاختلافهما في الموضوع أو المتعلق، كما عرفت. »[2]
توضیح:
موضوع (زید)موضوع (زید)موضوع (عمرو)موضوع (عمرو)
امر دومامر دوممتعلق (نماز عمرو)متعلق (نماز عمرو)امر اولامر اول
متعلق (نماز زید)متعلق (نماز زید)
موضوع (زید)موضوع (زید)متعلق (نماز عمرو)متعلق (نماز عمرو)موضوع (زید)موضوع (زید)متعلق (نماز عمرو)متعلق (نماز عمرو)
امر چهارمامر چهارمامر سومامر سوم
ادغام امرها در یکدیگر در جایی است که هم موضوع و هم متعلق یکسان باشند. پس امر سوم و چهارم در یکدیگر ادغام می شوند و بس.
ما می گوییم:
ماحصل فرمایش مرحوم آن است که:
امر سوم و امر چهارم دارای متعلق و موضوع واحد هستند (موضوع آنها زید است و متعلق آنها، نماز (به نیابت از عمرو) است) و این دو در هم ادغام میشوند و یکی از دیگری «قصد قربت» را کسب میکند و دیگری از آن، وجوب را کسب میکند.
امّا اصلاً امر اول و امر چهارم در یکدیگر ادغام نمیشوند (به خلاف مرحوم نائینی که این دو امر را در یکدیگر ادغام می کردند) چرا که امر اول و امر چهارم به دو نفر مختلف (موضوعهای مختلف) تعلق گرفتهاند.
امر دوم و امر چهارم هم در یکدیگر ادغام نمی شوند ( که این را البته مرحوم نائینی ادعا نکرده بودند) چرا که دارای متعلقهای مختلف هستند (اگرچه موضوع هردو زید است ولی یکی به نماز زید تعلق گرفته است و یکی به نماز عمرو)
مرحوم خویی همچنین از این سخن خود نتیجه میگیرند که امر چهارم اصلاً وابسته به امر اول نیست و لذا حتی اگر امر اول ساقط شده باشد (مثلاً با مرگ عمرو)، باز امر چهارم باقی است.
ایشان همچنین اشکال دیگری را متوجه مرحوم نایینی میکنند و میفرمایند «فرق گذاشتن بین نذر و اجاره» صحیح نبوده است:
«و على هدى هذا البيان قد تبين انه لا فرق بين موارد الإجارة المتعلقة بعبادة مستحبة، و موارد النذر المتعلق بها، فكما ان في موارد النذر يتحد الأمر الاستحبابي مع الأمر الوجوبيّ الناشئ من قبله، فكذلك في موارد الإجارة غاية الأمر انه في موارد النذر يتحد الأمر الاستحبابي المتعلق بذات العبادة مع الأمر الوجوبيّ، لفرض انه متعلق بها، كما عرفت و في موارد الإجارة يتحد الأمر الاستحبابي المتعلق بإتيانها من قبل الغير و نيابة عنه مع الأمر الوجوبيّ الناشئ من قبل الإجارة، لا الأمر الاستحبابي المتعلق بذات العبادة، و لكن هذا لا يوجب التفاوت فيما هو المهم في المقام، كما هو واضح»[3]
توضیح:
فرقی بین مثال بحث نذر و بحث اجاره نیست چرا که:
امر وجوبی (وفای به نذر)امر وجوبی (وفای به نذر)
ادغام وجوب در استحبابادغام وجوب در استحبابامر استحبابی (نماز شب)امر استحبابی (نماز شب)در نذر:در نذر:
امر وجوبی (وفای به عقد)امر وجوبی (وفای به عقد)
ادغام وجوب در استحبابادغام وجوب در استحبابدر اجاره:در اجاره:
امر استحبابی(نیابت از غیر= امر سوم)امر استحبابی(نیابت از غیر= امر سوم)
[مرحوم نایینی امر استحبابی را در مورد اجاره تصویر نکرده بود]
ما می گوییم:
درباره این سخن مرحوم خویی، می توان گفت که اشکالهای حضرت امام که بر اصل فرمایش مرحوم نایینی وارد شده بود در اینجا هم وارد است.
اولاً: متعلق وفای به عقد (امر چهارم) اصلاً «نماز عمرو» نیست و متعلق امر سوم هم «نیابت» است، نه آنکه «نماز عمرو» متعلق امر سوم باشد.
ثانیاً: ادغام و کسب دارای معنی معقول نیست.