1404/07/26
بسم الله الرحمن الرحیم
الأصول العملية/أصالة الاستصحاب /ادله حجیت استصحاب/ صحیحه ثالثه زراره
موضوع: الأصول العملية/أصالة الاستصحاب /ادله حجیت استصحاب/ صحیحه ثالثه زراره
روایت: امام صادق(ع): يَا مُدْرِكُ! رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً اجْتَرَّ مَوَدَّةَ النَّاسِ إِلَى نَفْسِهِ فَحَدَّثَهُمْ بِمَا يَعْرِفُونَ وَ تَرَكَ مَا يُنْكِرُونَ.[1]
خدا رحمت کند کسی را که تلاش می کند مودت مردم را به سوی خودش جلب کند، حرفهایی را بزند که قابل باور برای مردم است، حرفهایی که قابل باور نیست نزند.
خلاصه:
مبانی استصحاب محور بحث بود؛ گفته شد 5 مبنا دارد و اساسی ترین مبنای استصحاب اخبار است، از اخبار هم اساسی ترینش صحیحه اولی، صحیحه ثانیه و صحیحه ثالثه زراره است.
صحیحه اولی و ثانیه بیان شد، صحیحه ثالثه محور بحث بود، چون شیخ طوسی این روایت را تقطیع نکرده اند ما از تهذیب می خوانیم ولی در وسائل در دو بخش آورده(باب ده ابواب الخلل ح3، باب یازدهم ابواب الخلل ح3)، و همینطور گفته شد این روایت دو سند دارد و صحیحه هم هست.
سوال اول:
قَالَ: قُلْتُ لَهُ مَنْ لَمْ يَدْرِ فِي أَرْبَعٍ هُوَ أَوْ فِي ثِنْتَيْنِ وَ قَدْ أَحْرَزَ اَلثِّنْتَيْنِ قَالَ «رَكَعَ رَكْعَتَيْنِ وَ أَرْبَعَ سَجَدَاتٍ وَ هُوَ قَائِمٌ بِفَاتِحَةِ اَلْكِتَابِ وَ يَتَشَهَّدُ وَ لاَ شَيْءَ عَلَيْهِ
شک بین 2 و 4 دارد و در دو رکعت یقین دارد تکلیف چیست؟
فرمود: دو ركعت نماز احتیاط بخواند.
سوال دومی که امام جواب داده:
وَ إِذَا لَمْ يَدْرِ فِي ثَلاَثٍ هُوَ أَوْ فِي أَرْبَعٍ وَ قَدْ أَحْرَزَ اَلثَّلاَثَ قَامَ فَأَضَافَ إِلَيْهَا أُخْرَى وَ لاَ شَيْءَ عَلَيْهِ وَ لاَ يَنْقُضِ اَلْيَقِينَ بِالشَّكِّ وَ لاَ يُدْخِلِ اَلشَّكَّ فِي اَلْيَقِينِ وَ لاَ يَخْلِطْ أَحَدَهُمَا بِالْآخَرِ وَ لَكِنَّهُ يَنْقُضُ اَلشَّكَّ بِالْيَقِينِ وَ يُتِمُّ عَلَى اَلْيَقِينِ فَيَبْنِي عَلَيْهِ وَ لاَ يَعْتَدُّ بِالشَّكِّ فِي حَالٍ مِنَ اَلْحَالاَتِ». [2]
سه تا را یقین دارد شک دارد این رکعت چهارم است یا نیست، ...
محل استدلال این است: ما اینجا یک یقین داریم و یک شک؛ یقین داریم که ثلاث را آورده ایم، شک داریم اکثر را آورده ایم یا نیاورده ایم.
امام می فرماید نقض یقین به شک نکن، سه رکعت آورده ای پس اطمینان نداری که نماز 4 رکعتی را اتیان کرده ای، بایستی نماز را چهار رکعت بخوانی، نقض یقین به یقین کن، یعنی اینکه آن رکعت را هم باید بیاوری تا یک نماز 4 رکعتی را آورده باشی.
همه این کلامت معصوم که می فرماید: قَامَ فَأَضَافَ إِلَيْهَا أُخْرَى وَ لاَ شَيْءَ عَلَيْهِ وَ لاَ يَنْقُضِ اَلْيَقِينَ بِالشَّكِّ وَ لاَ يُدْخِلِ اَلشَّكَّ فِي اَلْيَقِينِ وَ لاَ يَخْلِطْ أَحَدَهُمَا بِالْآخَرِ وَ لَكِنَّهُ يَنْقُضُ اَلشَّكَّ بِالْيَقِينِ وَ يُتِمُّ عَلَى اَلْيَقِينِ فَيَبْنِي عَلَيْهِ وَ لاَ يَعْتَدُّ بِالشَّكِّ فِي حَالٍ مِنَ اَلْحَالاَتِ.
این محل استدلال به این حدیث است.
اشکال این روایت:
مشکل عمده ای که اشکال به حدیث را طوفانی کرده و اولین کسی که این اشکال را مطرح کرده شیخ انصاری است که می گوید: این خلاف مذهب شیعه است، چون عامه و اهل سنت صلاة احتیاط را موصولة می دانند، همه شیعه صلاة احتیاط را مفصولة می دانند، این روایت می گوید متصل بیاور، قَامَ فَأَضَافَ إِلَيْهَا أُخْرَى، و قام ظهور در اتصال دارد…
ظهور این روایت در این است که نماز احتیاط را موصولةً بخوان(متصلةً)، کدام شیعه به این اعتقاد دارد؟
شیخ می گوید اصلا روایت کاری به استصحاب ندارد، و اصلا از استصحاب بیگانه است، بلکه کار به برائت یقینیه دارد، یعنی آقای شاک، به آوردن نماز چهار رکعتی مکلف هستی، (یقین که نداری) پس کاری کن که یقین به چهار رکعتی پیدا کنی، با این کار شک را در یقین داخل مکن لاَ يَخْلِطْ أَحَدَهُمَا بِالْآخَرِ...
امام در صدد لزوم تحصیل برائت یقینیه هست، در صدد اینکه این برائت یقینیه چگونه باشد متصلةً یا منفصلةً نیست، بنابراین امام این را می خواهد بگوید: اشتغال یقینی برائت یقینی را می خواهد، اما اینکه این برائت یقینی با آوردن رکعتین احتیاط یا رکعت احتیاط منفصلة هست یا متصلة در مقام بیانش نیست.
مرحوم مظفر گفته است این ابعد من البعید است؛ چون این روایت دارد فرض می گیرد یقینی حاصل شده، آن یقین حاصل شده را خراب نکن، در حالی که این برائت یقینیه شما بعدا حاصل می شود، توجیه روایت به آنچه می گویید خلاف ظاهر روایت است، یقینی را که پیدا شده، این یقین را نشکن، نه یقینی را که بعدا پیدا می شود، لذا این فهم از روایت فهم خلاف ظاهر است.
فهم ظاهر روایت چیست؟
سه فهم است که فهم ظاهری روایت است:
یک. اصلا از بیرون چیزی را اضافه نمی کنیم، با توجه به متن حدیث، حدیث را معنا می کنیم.
دو. آخوند و مرحوم نائینی گفته اند، آنچه که روایت در صددش هست اصل استصحاب است اما آنی که مشکل زاست اطلاق استصحاب است، ما اطلاق استصحاب را مقید می کنیم و هذا شایعٌ در باب روایات؛ در اصل اطلاق استصحاب مشکلی نیست، اینکه شما یقین به سه رکعت را نقض نکن، اما چگونگی اش را، اطلاق روایت می گوید مفصولة او متصلةً و با ادله دیگر این اطلاق را تقیید می کنیم، پس روایت اصل استصحاب را بر مسند می نشاند و آنچه باعث اشکال شده است اطلاق استصحاب است که با دلیل دیگر مقیدش می کنیم.
سه. ما یک کبرای کلی داریم و یک تطبیق؛
در کبرای کلی گیری نیست، (خواهیم خواند اینکه حاکم حق اعلام رؤیت هلال را دارد، جالب این است که محقق خویی در اول کتاب صوم می گوید متیقن از اختیارات ولی فقیه اعلان رؤیت هلال است(این کبرای کلی است)، اما تطبیقش بر خلیفه جبار عباسی، تقیةً هست. امام خمینی در کتاب استصحابشان می گویند اصلا بوی تقیه از این روایت می آید؛ سخن این است که تقیه در آن کبرای کلی که اعلام رؤیت هلال از اختیارات حاکم است، یا در تطبیقش بر ابوالعباس سفاح، این تقیه بوده؟ بله ، امام صادق می گویند پیش سفاح بودم، او از من سوال کرد امروز شوال است یا رمضان است؟ من هم گفتم: ذَاكَ إِلَى الْإِمَامِ إِنْ صُمْتَ صُمْنَا وَ إِنْ أَفْطَرْتَ أَفْطَرْنَا (این از شئون امام است، اگر روزه بگیرید ما هم روزه می گیریم و اگر افطار کنید ما هم افطار می کنیم) فَقَالَ يَا غُلَامُ عَلَيَّ بِالْمَائِدَةِ (دستور داد سفره بیاورند) فَأَكَلْتُ مَعَهُ وَ أَنَا أَعْلَمُ وَ اللَّهِ أَنَّهُ يَوْمٌ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ فَكَانَ إِفْطَارِي يَوْماً وَ قَضَاؤُهُ أَيْسَرَ عَلَيَّ مِنْ أَنْ يُضْرَبَ عُنُقِي وَ لَا يُعْبَدَ اللَّهُ.[3] (من هم با او خوردم در حالی که می دانستم که امروز ماه رمضان است، بعد فرمودند که یک روز را قضا کنم راحتتر از این است که گردنم را بخاطر آن روز بزنند)
در ما نحن فیه (روایت زراره) هم کبرای کلی استصحاب است، اما تطبق این کبرای کلی بر صلاة احتیاطِ موصوله این تقیةً هست.
فهرست جواب ها این است که:
جواب اول می گوید: اصلا نه شما را سراغ تقیید اطلاق استصحاب می بریم نه سراغ تقیه می بریم، بلکه می گوییم در خود روایت دقت کنید، اینطور روایت را بفهمید که لا تنقض الیقین بالشک؛ اینجا یقین چیست؟ یقین به احراز ثلاث است (شک هم روشن است، شک داریم که رکعت چهارم را آوردیم یا نه؟ ) اینجا نقض یقین به شک چیست؟
امام دو تکلیف به ما کرده اند: تکلیف اول: نقض یقین به شک نکن؛ تکلیف دوم: نقض یقین به یقین کن؛
اینجا جای تحلیل دارد که نقض یقین به شک در اینجا چیست؟ چند احتمال می رود:
احتمال اول: اینکه تا چنین شکی برایم پیش آمد این نمازم را باطل کنم و دوباره از اول نماز را بخوانم؛ این گناه است چون دلیل داریم که: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَلَا تُبْطِلُوا أَعْمَالَكُمْ﴾[4]
احتمال دوم: اینکه بیایم و این یک رکعت یا دو رکعت احتیاط را موصولةً بیاورم، این نقض یقین به شک است؛ یقین به سه رکعتم را با یک رکعت مشکوک قاطی کردم (این مذهب عامه است) این نقض یقین با شک است، امام فرمود لا یخلُط، و اینجا قاطی کردن است، و یا فرمود: لا یدخل الشک فی الیقین، اینجا ادخال الشک فی الیقین است.
احتمال سوم: اینکه بنای بر اکثر بگذارم و بگویم این رکعت چهارم است و تشهد بخوانم و سلام بدهم و نماز را تمام کنم؛ این هم نقض یقین با شک است.
احتمال چهارم می ماند: و آن نقض الیقین بالیقین است؛ اینکه سر سه رکعت سلام بدهم و نماز احتیاط را بخوانم، در این صورت یقیناً پیدا می کنم که 4 رکعت را تکمیل کردم، یا 4 رکعت خوانده بودم که هیچ و یا 4 رکعت نخوانده بودم که با این یک رکعت نماز احتیاط، آن نماز 4 رکعتی تکمیل می شود.
و این رکعت باید مفصولة باشد تا نقض الیقین بالیقین باشد، به دلیل اینکه در صدر روایت می گوید: قُلْتُ لَهُ مَنْ لَمْ يَدْرِ فِي أَرْبَعٍ هُوَ أَوْ فِي ثِنْتَيْنِ وَ قَدْ أَحْرَزَ اَلثِّنْتَيْنِ قَالَ «رَكَعَ رَكْعَتَيْنِ وَ أَرْبَعَ سَجَدَاتٍ وَ هُوَ قَائِمٌ بِفَاتِحَةِ اَلْكِتَابِ وَ يَتَشَهَّدُ وَ لاَ شَيْءَ عَلَيْهِ. این یعنی رکعت مفصولة و الا اگر رکعت موصوله مراد بود چرا یرکع رکعتین می فرماید؟ فرض این بود که سه تا را یقین دارد. و چرا فاتحة الکتاب؟ اگر بگویید در دو رکعتی امام فرموده، ولی شما یک رکعتی را هم می گویید مفصوله است، می گوییم امام روش را یاد داد است که روش نقض یقین به یقین این است.
مرحوم مظفر می گوید خود روایت داد می زند که مقصودش رکعتین او رکعةٌ مفصوله هست، بنابراین اینکه بگوییم استصحاب اصلش استفاده می شود و یا اطلاقش چنین است یا بیاییم تقیه را مطرح کنیم و بگوییم تقیه در تطبیق است را می گوید ما هیچ نیازی به این حرفها نداریم، از خود روایت هم استصحاب را می فهمیم و هم صلاة احتیاط مفصوله را (این اشکال و گیری بود که به روایت داشتیم)؛ ما با فهم خود روایت مشکل را حل کردیم.
این سخن قابل نقد است و نقد بر این سخن، و دو راه دیگر برای جلسه آینده انشاء الله مطرح خواهد شد.