1404/06/17
بسم الله الرحمن الرحیم
معنای لغوی و اصطلاحی استصحاب/أصالة الاستصحاب /الأصول العملية
موضوع: الأصول العملية/أصالة الاستصحاب /معنای لغوی و اصطلاحی استصحاب
روایت: عن رسول الله (ص): أَشَدُّ مَا يُتَخَوَّفُ عَلَى أُمَّتِي ثَلَاثَةٌ زَلَّةُ عَالِمٍ أَوْ جِدَالُ مُنَافِقٍ بِالْقُرْآنِ أَوْ دُنْيَا تَقْطَعُ رِقَابَكُمْ فَاتَّهِمُوهَا عَلَى أَنْفُسِكُمْ.[1]
من سه نگرانی در امتم دارم:
یکی اینکه عالمی لغزش کند، (متبادر از عالم عالم دینی است ، ولی یقینا اطلاق دارد یعنی وقتی نخبگان منحرف بشوند این جای نگرانی دارد، بخصوص عالم دینی)، کسی که قرآن را قبول ندارد می آید و به قرآن استدلال می کند؛ یا دنیایی که گردنتان را خواهد زد (دنیا یکی اش پول هست ، یکی اش هم ریاست است، نمی تواند ببیند کسی را که به جایی رسیده است، شهوت هم دنیاست، پیامبر اکرم از اینها نگران بود) از این سه چیز بترسید.
استصحاب:
به امید خدا در این سال تحصیلی به بحث از استصحاب می پردازیم.
استصحاب را عرش الاصول و فرش الامارات نامیدند؛ یعنی استصحاب دیوار به دیوار امارات هست و دیگر مانند برائت و تخییر نیست، بلکه یک نحوه اثباتی برای حکم دارد.
فنبحث عن الاستصحاب فی مقاماتٍ:
المقام الاول فی المعنی اللغوی للاستصحاب: (معنای لغوی استصحاب چیست؟)
المقام الثانی فی معنی الاصطلاحی للاستصحاب:
المقام الثالث فی تاریخ الاستصحاب: (از چه زمانی استصحاب در علم اصول قرار گرفت)
المقام الرابع فی تعریف الاستصحاب:
المقام الخامس فی ارکان الاستصحاب:
اینها بحثهایی است که جا دارد مطرح بشود.
المقام الاول: فی معنی الاستصحاب لغةً
الاستصحاب فی اللغه الملازمه؛ (در لغت به معنای ملازمت است) یقال: استصحب الشيء إذا لازمه، و استصحبتُ الکتاب (یعنی کتاب را همراه داشتم) و غیره: إذا حملته بصحبتك.[2]
استصحاب اصطلاحی هم از همینجاست، چیزی را که در گذشته بوده همراه خودت به آینده می بری، این از معنای لغوی استصحاب است.
استاد: راجع به این معنای لغوی، ندیدیم که علما بحث کنند، حقشان هم هست چون بحث از همراهی ها بحث فقهی است و بحث اصولی نیست، ولی در این موسوعه هایی که نوشته شده (موسوعه آقای شاهرودی) ده مطلب راجع به همراهی آورده است، ده مطلبی که یکون فقهیاً و لا ربط له بالاصول ولی چون مفید است این مطالب را بیان می کنیم.
موارد وجوب الاستصحاب و استحباب الاستصحاب:
1. يجب على المرأة التي تريد الحجّ استصحاب المحرم ولو بالاجرة مع عدم أمن الطريق، وإلّا فلا تكون مستطيعة؛[3]
همراهی محرم برای زن در حج جزو استطاعت است، یعنی اگر زن پول حج را دارد وسیله رفت و آمد را هم دارد اما طریق امن نیست، او باید یک محرمی با خودش در این سفر داشته باشد، حتی اگر محرمش شوهرش باشد، یا برادرش باشد باید پول او را هم داشته باشد تا مستطیع بشود، اگر پول او را نداشته باشد مستطیع نیست. اینجا استصحاب المحرم است.
2. من آداب السفر ومستحبّاته استصحاب عدّة أشياء:... [4]
از مستحبات سفر این است که در سفر چند چیز داشته باشد ، یک: انگشتر (عقیق یا فیروزه...)؛ دو: عصایی از بادام تلخ (عصا من اللوز)؛ سه: باخودش سفره داشته باشد؛ چهار: لوازم مورد نیاز (نخ ، سوزن ، حوله و...)؛ در برگشت هم مستحب است که انسان سوغات ببرد، و بهترین سوغات تربت الحسین است است.
3. يستحبّ لمن يعود المريض استصحاب هديّة له من فاكهة ونحوها ممّا يفرحه ويريحه؛[5]
مستحب است که کسی به عیادت مریض می رود هدیه ای ببرد، میوه یا شیرنی یا آب میوه ... تا او خوشحال شود.
4. يستحبّ استصحاب الشيوخ والعجائز والأطفال من المسلمين في صلاة الاستسقاء؛ لأنّهم أقرب إلى الرحمة، وأسرع للإجابة؛[6]
در صلاة الاستسقاء مستحب است که پیرمردها، پیرزنها و اطفال را باخود ببرند، لانهم اقرب الی الرحمة، اینها زمینه ساز جلب محبت ذات مقدس ربوبی هستند.
5. يجوز استصحاب النساء في الجهاد لمداواة الجرحى ومعالجتهم وغير ذلك من المصالح، وبناءً على ذلك يستحبّ استصحاب العجائز منهنّ؛[7]
زنها را می شود به جبهه برد یا نمی شود؟ اینجا سخن از جواز است برای مداوای مجروحین و کارهای خدماتی.
اما موارد کراهت الاستصحاب:
1. يكره استصحاب الدراهم البيض في الخلاء، وكذا كلّ ما عليه اسم اللَّه سبحانه، أو محترم آخر، إلّا إذا كان مستوراً؛[8]
مکروه است که کسی دراهم البیض(درهمهایی که سوره روی آن منقش هست) در توالت همراه داشته باشد، یا انگشتری که نام خدا بر آن هست مگر اینکه پوشیده باشد، چون باید حریم ذات مقدس ربوبی حفظ شود.
2. يكره في الصلاة استصحاب الدرهم الذي عليه صورة؛[9]
مکروه است در نماز استصحاب درهمی که تصویر داشته باشد.
3. وكذا الحديد البارز، والوعاء الذي يكون من جلد حمار أو بغل؛[10]
آهن در جیب داشته باشد، همینطور ظرفی که از پوست الاغ و قاطر درست شده باشد.
4. لا تبطل الصلاة بحمل الذهب واستصحابه كالساعة التي قابها من الذهب؛ لأنّه لا يصدق عليه عنوان اللبس عرفاً. نعم، إذا كان لها زنجير من الذهب فعلّقه الرجل المصلّي على رقبته أو لباسه فتبطل صلاته؛ لصدق عنوان اللبس[11]
استصحاب طلا در حال نماز…
سوال: آیا حمل الذهب در حال نماز مایه بطلان نماز است؟
آنچه داریم که مایه بطلان است لبس الذهب است مثل انگشتر و گردنبند، کسی همراهی طلا را مایه بطلان نمی داند، آنچه اشکال دارد پوشیدنش هست، بله اگر زنجیر ساعتی از طلا باشد و آن به لباسش آویزان باشد نمازش باطل است.
5. كلّ ما يخرج من القبل أو الدبر- ما عدا البول والغائط والدم والمني- فهو طاهر ما لم يستصحب نجاسةً، كالدود الخارج من الإنسان وإن لاقى النجس في الباطن[12]
مایعی که غیر از بول و غائط و دم و منی از مرد یا زن خارج شود اگر آلوده به نجاست نباشد استصحابش مبطل نیست بلکه کراهت دارد مثل آب وذی و مذی.
6. لا ينتقض الوضوء بخروج شيء من القُبل أو الدُبر ما لم يستصحب حدثاً [13]
وضو با خروج شی ای از قبل و دبر باطل نمی شود اگر همراه با حدث نباشد.
استاد: این چند مورد آخر به این انگیزه بیان شد که اِنَّ اللّه َ يُحِبُّ اَنْ يُؤخَذَ بِرُخَصِهِ كَما يُحِبُّ اَنْ يُؤخَذَ بِعَزائِمِهِ؛ خدا دوست دارد آنچیزهایی را که جایز است را اعلام کنیم که جایز است کما اینکه دوست دارد به تکالیف عمل شود؛ ما در برابر حرام الهی حساس باید باشیم ولی در برابر غیر حرام حساسیت نباید داشته باشیم؛ این استصحاب به معنای همراهی، در لغت بود.
فردا تاریخ بحث استصحاب بین شیعه و سنی مطرح می کنیم که این بحث را آخوند مطرح نکردند، پیشاپیش خواهیم گفت که استصحاب از زمان امام صادق بوده نه اینکه بگوییم پدر شیخ بهایی اولین کسی بود که به روایات استدلال کرده باشد، ضمن اینکه ابن ادرین چند قرن قبل از پدر شیخ بهایی به استصحاب استدلال کرده است.