1404/03/20
بسم الله الرحمن الرحیم
اقل و اکثر ارتباطی/أصالة الاحتياط /الأصول العملية
موضوع: الأصول العملية/أصالة الاحتياط /اقل و اکثر ارتباطی
روایت: عن رسول الله (ص): يا علي! ما خاف الله عزوجل أخاف منه كل شيء. ومن لم يخف الله أخافه الله من كل شيء. [1]
کسی که از خدا بترسد همه از او حساب میبرند، و کسی که از خدا نترسد از هرچیزی می ترسد، مصداق و من لم یخف الله حکومت سیاه پهلوی هست، خدا در قاموس اینها معنا نداشت لذا به شدت از اخم غرب می ترسیدند، و مصداق بارز من خاف الله امام خمینی بود، اخاف منه کل شیء، حتی مامورینی هم که آمده بودند امام را دستگیر کنند ، آنها از امام می ترسیدند.
نظامی که از خدا بترسد همه از او میترسند و نظامی که از خدا نترسد از هر چیزی می ترسد این یک واقعیت و حقیقتی هست که در نظام اسلامی ما این خاف الله در سطح رهبر این نظام هست، بارها در بزنگاه قرار گرفتیم، در قضیه برجام، مذاکرات و … الان هم در پیچ تاریخی هستیم که انشاءالله از این پیچ هم با سربلندی عبور کنیم.
خلاصه:
سخن پیرامون این بود که در اقل و اکثر ارتباطی عند الشک فی الجزء سه نظریه بود:
یک. برائت (نظر مشهور)
دو. احتیاط
سه. تفصیل که برائت عقلیه جاری نیست اما برائت نقلیه جاری هست.(نظر آخوند)
ده دلیل اینها اقامه کرده بودند بر آنکه برائت عقلیه در اینجا نیست که 5 دلیل بیان شد.
اما دلیل این بخش که برائت نقلی جاری هست: به دلیل حدیث رفع و حدیث ما حجب الله؛
نمی دانیم استعاذه قبل القرائة واجب است یا واجب نیست، رُفع ما لا یعلمون، استعاذه قبل القرائه حَجَبَ الله علمه عنّا، ما حجب علمه عن العباد فهو موضوع عنهم. (همین دو دلیل به ما می گوید فالاستعاذه لیست واجبة علیکم)
دو اشکال بر این مطلب شده است:
اشکال اول: گفته اند مرفوع یا باید مجعول شرعی باشد، مثل وجوب، ماحجب الله و رُفع ما لا یعلمون یعنی وجوب نیست؛ یا باید موضوع ذی اثر شرعی باشد، کالنجاسة الثوب ، نجاست ثوب مانند وجوب اثر شرعی نیست اما موضوعی است که ذی اثر شرعی است و نمی توان با آن لباس نجس نماز خواند.
مرفوع یا باید موضوع شرعی باشد یا موضوع ذی اثر شرعی باشد و جزئیت هیچ کدام از اینها نیست، نه موضوع شرعی است و نه مجعول شرعی است و نه موضوع ذی اثر شرعی است، پس ضابطه رفع را ندارد پس جزئیت لیست بمرفوعٍ و لیست بمحجوبٍ…
پاسخ می دهیم که این جزئیت انتزاعی است، انتزاع از واجب شرعی است، منتزع از اقم الصلاة است، جداجدا خدا نگفته است ارکع، اسجد، اقرء و تشهد... اما منتزع از آن مجعول شرعی است.
(پس اشکال اول این بود که مرفوع یا باید حکم شرعی باشد یا موضوع ذی اثر شرعی)
اشکال دوم: کار حدیث رَفع چیست؟ (رفع است یا وضع است؟) کار حدیث رفع ، رفع است نه وضع، شما دارید از حدیث رفع وضع را در می آورید و می گویید اقل واجب است، نه اینکه بگویید اکثر واجب نیست، بلکه می گویید اقل واجب است و این با حدیث رفع نمی خواند.
پاسخ: نسبت حدیث رفع کنسبت الاستثناء هست، یعنی نسبت حدیث رفع به ادله داعی بیان اجزاء، نسبت استثناء است کانّ گفته است اقم الصلاة لجمیع اجزائها الا الاستعاذه قبل القرائة، فعلی هذا نگویید که اینجا وضع می کند، اینجا اقل را وضع نمی کند بلکه اقل قبلا وضع شده، این الا می آورد یعنی الا آن جزئی را که نمی دانید.
پس آخوند خراسانی قائل به برائت عقلیه نیست بلکه قائل به برائت نقلیه است.
در آستانه عید غدیر هستیم، برخی از شعرا طوری شعری می گویند که احساس می شود که شعر دعبل و کمیت است، از جمله شعر ژولیده نیشابوری که گفته است:
در کلک قضا جوهر توحید علی بود بر لوح قدر سرخط تمجید علی بود
نامی که پس از نام دلارای محمد در صحنه تاریخ درخشید علی بود
مردی که شد از قدر و جوانمردی و غیرت از جانب حق مورد تایید علی بود
آن نادره مردی که حرم از قدم او دارای چنین مرتبه گردید علی بود
آن بت شکنی کز پی بشکستن بتها دامن به کمر بست و نترسید علی بود
آن مرد سلحشور که هیبت تیغش چون بید تن خصم بلرزید علی بود
آن سید آزاده که در بستر احمددر آن شب پر خاطره خوابید علی بود
آن برقعه پوشی که سر خوان ضعیفان بنشست و گل از باغ صفا چید علی بود
در خمّ غدیر آنکه زخم خانه توحید از دست نبی باده بنوشید علی بود
بر شیعه ثانی عشر این عید مبارک چون رمز سرافرازی این عید علی بود
شد دین نبی کامل و اسلام جهانگیرآن کس که در این راه بکوشید علی بود
آن روح عبادت که گدا را به رکوعش انگشتری خود صله بخشید علی بود
روایتی هست که رسول خدا می فرماید: يَا عَلِيُّ مَا عَرَفَ اللَّهَ إِلَّا أَنَا وَ أَنْتَ؛ خدا را جز من و تو کسی نشناخت؛ توحید را باید از پیامبر و امیرالمومنین گرفت، خطبه های توحیدی نهج البلاغه اوج توحید هستند مثلا می فرماید اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِي لاَ يَبْلُغُ مِدْحَتَهُ الْقَائِلُونَ، وَلاَ يُحْصِي نَعْمَاءَهُ الْعَادُّونَ، وَلاَ يُؤَدِّي حَقَّهُ الْمُجْتَهِدُونَ … بنابراین خداشناسی برای مکتب پیامبر و مکتب امیرالمومنین است.
وَ لَا عَرَفَنِي إِلَّا اللَّهُ وَ أَنْتَ؛ و من پیامبر را هم جز خدا و تو کسی نمی شناسد؛ از این استفاده می شود که پیغمبر شناسی را هم باید از امیرالمومنین آموخت.
وَ لَا عَرَفَكَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَا؛ تو را هم جز خدا و جز من کسی نمی شناسد.[2]
علیٌ و القرآن، اولین فصل زندگی علی است، موسوعة الامام علی بن ابی طالب در آخرین مجلداتش دارد علی فی القرآن، علی فی لسان النبی، علی فی لسان العلی… خوب سیمای علی را معرفی کرده.
یکی کتاب هم قادتنا کیف نعرفهم (رهبرانمان را چگونه بشناسیم) این کتاب را به سیدمحمدهادی میلانی نسبت داده شده. در اولین مجلداتش دارد علی مع القرآن .
یکی از اصحاب پیامبر می گوید 70 آیه قرآن فقط درباره علی هست، یکی دیگر از اصحاب می گوید 80 آیه قرآن فقط برای مولا علی هست.
موضوع: برش مردم از نگاه قرآن: کلید واژه اش و من الناس است از جمله : وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ اللَّهَ عَلَىٰ حَرْفٍ… اما یکی از این من الناس ها فقط برای مولایمان علیست، وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ…
امیرالمؤمنین در لیلة المبیت با خدا معامله کرد خوابید تا جانش را فدای پیامبر کند؛ فخر رازی گفته او که تا می تواند علیه شیعه می زند می گوید روایت شده که جبرئیل آمد بالای سر علی و گفت بخ بخ لک یا علی، یباهی الله بک الملائکه (خدا با وجود تو بر فرشته ها می بالد)
اسلام مدیون 4 حادثه است:
یک. بعثت: ﴿هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ ﴾
دو. غدیر: ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِينا﴾؛ مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ … آقا فرمودند حدیث متواتر غدیر شناسنامه شیعه است باید این را دست بگیریم و دنیا نشان بدهیم و برای نسل جوان روشن کنیم. یازده جلد الغدیر سند تواتر این روایت است. علامه امینی برای اثبات تواتر این حدیث در این کتاب از حدود 10000 کتاب به عنوان مصدر استفاده کرده است.
سه. عاشورا: اگر عاشورا نبود نه از بعثت نشانی بود نه از غدیر . نه از تاک نشان بود و نه از تاکنشان. پیامبر فرمود حسین منی و انا من حسین؛ دین مدیون حسین است. وأَشْهَدُ أَنَّكَ أَقَمْتَ الصَّلاةَ وَ آتَيْتَ الزَّكَاةَ وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ
چهار. مهدویت: که تکمیل کننده عاشورا و غدیر و بعثت هست.
روزی که بشر عصاره شر گردد دین و هدف و شرافتش زر گردد
از بهر نجات خلق آید مهدی از یمن وجود او ورق برگردد
الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکن بولایة امیرالمومنین و الائمه علیهم السلام.