« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد سید‌احمد خاتمی

1404/03/10

بسم الله الرحمن الرحیم

اقل و اکثر ارتباطی/أصالة الاحتياط /الأصول العملية

 

موضوع: الأصول العملية/أصالة الاحتياط /اقل و اکثر ارتباطی

 

روایت: عن رسول الله (ص): یا علي! حرم الله الجنة على كل فاحش [1] بذي لا يبالي ما قال ولا ما قيل له.

خدا بهشت را بر هر فحاشی که برایش مهم نیست که چه می گوید و چه می گویند حرام کرده است. (چون خودش فحاش هست بدزبانی برایش مهم نیست)

خلاصه:

سخن پیرامون اقل و اکثر ارتباطی بود، و نظرات بزرگان در این عرصه، اقل و اکثر استقلالی را گفتیم که امرش روشن و واضح است، یقین تفصیلی و شک بدوی داریم مثلا می دانیم ده نماز قطعا قضا شده و در پانزده تا شک داریم، یا می دانیم صد میلیون بدهکاریم و در صد و پنجاه تا شک داریم.

در اقل و اکثر ارتباطی سه نظریه هست:

مثالی که شیخ برای این اقل و اکثر زده است كالاستعاذة قبل القراءة في الركعة الأولى - مثلا - على ما ذهب إليه بعض فقهائنا[2] هست، اینکه آیا اعوذ بالله من الشیطان الرجیم گفتن قبل از قرائت واجب است یا نه؟

فرزند شیخ طوسی آنچنان که در ذکری از او نقل شده گفته است واجب است، ما شک داریم آیا استعاذه واجب است یا نه؟

هنا ثلاث نظرات:

نظریه اول: برائت برائت جاری می شود؛ شک داریم معنای شک این است که گفتن استعاذه لازم نیست اما از روی استحباب گفتنش اشکال ندارد.

و الظاهر انه مشهور بین العامة و الخاصه (مشهور بین سنی و شیعه هست، در شیعه هم مشهور بین متقدمین و المتاخرین هست) كما يظهر من تتبع كتب القوم، كالخلاف والسرائر وكتب الفاضلين والشهيدين والمحقق الثاني ومن تأخر عنهم ؛ (وحید بهبهانی، محقق قمی، صاحب فصول، فاضل نراقی)… [3]

اینها اردوگاه اصالة البرائه هستند و همچنین خود شیخ انصاری هم از قائلین به اصالة البرائه هست.

نظریه دوم: وجوب الاحتیاط؛ احتیاط لازم هست و باید استعاذه گفته شود.

اینجا یک نظر از قدما نقل شده است و یک نظر هم از متاخرین، از قدما از سید مرتضی در انتصار و شیخ طوسی در خلاف نقل شده است که اینها قائل به وجوب احتیاط شده اند، ولکن حقیقت این است که نقل قول به معنای انتخاب نیست بلکه فقط نقل کرده اند، آنچنان که اگر کسی حرفی را در درس به عنوان یک احتمال بیان کرد نمی توان آن قول را به او نسبت داد؛ فتوا را باید از اصول فتوایی گرفت.

از امام هم سوال کردند که اگر در استفتائات چیزی فرموده باشید و در رساله چیز دیگر و در تحریر چیز دیگر باشد کدام فتوای شماست؟ فرمود تحریر، حال اگر امام در درس چیزی گفته باشند را نمی توان این فتوای امام است.

اما آنچه متاخرین گفته اند از محقق سبزواری صاحب کتاب ذخیرة المعاد است (ایشان دو کتاب دارد: کفایة الاحکام و ذخیرة المعاد) شیخ می گوید: بل الإنصاف: أنه لم أعثر في كلمات من تقدم على المحقق السبزواري، على من يلتزم بوجوب الاحتياط في الأجزاء والشرائط وإن كان فيهم من يختلف كلامه في ذلك، كالسيد والشيخ والشهيد (قدس سرهم).[4]

(من قبل از محقق سبزواری ندیدم که کسی ملتزم به وجوب بر احتیاط باشد در اجزاء و شرایط البته در کلمات سید و شیخ و دیگر بزرگان دیگر در آن شبهه هست)

نظریه سوم: تفصیل؛ این نظریه آخوند است که گفته است برائت عقلی نه اما برائت نقلی آری، و در اینجا عملا ایشان طرفدار قائلین به برائت هست، چون برائت نقلی مقدم است بر برائت عقلیه. (برائت عقلی که جاری نبود احتیاط هست)

استدلال قائلین به برائت

قائلین به برائت استدلوا بر اینکه : الاقل واجب إما نفسیاً و إما غیریاً؛ الاقل واجب إما استقلالیاً و إما ضمنیاً؛

ان قلت: تفاوت این دو در چیست؟

قلت: تفاوت این دو در این است که وجوب مقدمی با وجوب ضمنی متفاوت است، چه بسا کسی اصلا وجوب مقدمی را قبول نداشته باشد اما وجوب نفسی را کسی نیست که قبول نداشته باشد. (این وجوب نفسی و غیری که در درس قبل بیان شد)

امروز می گوییم: الاقل إما واجبٌ استقلالاً و إما واجبٌ ضمنیاً، و علی ای حالٍ وجوب هست، یا استقلالیاً یا ضمنیاً، پس یقین تفصیلی است که نمازِ بی استعاذه نماز است، شک داریم آیا نماز با استعاذه هم بر ما واجب است یا واجب نیست، این علم تفصیلی و آن شک بدوی، در چنین جایی ما میگوییم نماز بی استعاذه یقینا واجب است اما وجوب نماز با استعاذه اول الکلام است.

این مطلب را آقای خویی در این مصباح الاصول می گوید: مأخوذ من کلام الشیخ (نفهمیدیم از کجای کلام شیخ است ولکن این را فهمیدیم که انظر ما قال و لا تنظر الی من قال): و هو أنّ الأقل واجب يقيناً بالوجوب الجامع بين الوجوب الاستقلالي و الوجوب الضمني (اقل واجب است یقینا بوجوب الجامع بین وجوب استقلالی و ضمنی)، إذ لو كان الواجب في الواقع هو الأقل فيكون الأقل واجباً بالوجوب الاستقلالي(اگر نماز، نماز بی استعاذه بود می شود وجوب استقلالی). و لو كان الواجب في الواقع هو الأكثر، فيكون الأقل واجباً بالوجوب الضمني، لأنّ التكليف بالمركب ينحل إلى التكليف بكل واحد من الأجزاء، و ينبسط التكليف الواحد المتعلق بالمركب إلى تكاليف متعددة متعلقة بكل واحد من الأجزاء، و لذا لا يكون الآتي بكل جزء مكلّفاً باتيانه ثانياً، لسقوط التكليف المتعلق به، ...[5]

به هرحال یا واجب استقلالی است (صل که به ما گفتند یا صل مع القرائه هست که می شود استقلالی) یا اینکه به ما گفته اند صل و نگفتند مع القرائه، شک داریم این امر ضمنی صل، استعاذه را بیاور هست یا نیست.

دو اشکال:

اشکال اول:

اولا بالوجدان ما در واجب مرکب دو امر نداریم و الا لازم است که در هر واجبی ده ها امر باشد، یکی واجب استقلالی، یکی ارکع، یکی اسجد، یکی اقرء، یکی تَشهَّد، یکی سَلّم… وجدانا چنین نیست، ما در امور مرکب دو امر نداریم یکی امر استقلالی و یکی امر ضمنی.

ثانیا یک پا بالاتر می گذاریم و می گوییم اصلا اینها(امر مستقل و امر ضمنی) هووی هم هستند و با هم سازگار نیستند، به این گونه سازگار نیستند، وقتی مستقل می بینیم یعنی اجزاء را اصلا نمی بینیم، آنچه را که می بینیم آن امر استقلالی است، و وقتی که ما اجزاء را می بینیم یعنی امر استقلالی را نمی بینیم (نمی شود هم ببینیم و هم نبینیم، اینها متخالفان هستند)، پس امر استقلالی با امر ضمنی جمعشان سازگار نیست، استقلالی هست یعنی اجزاء را اصلا نمی بینیم و اجزاء فانی در کل هستند، ضمنی هست یعنی فقط اجزاء را می بینیم و کل را نمی بینیم.

فعلی هذا این تحلیل برای برائت و اجرای اصالة البرائه در نفی وجوب مشکوک الجزئه اشکال دارد (الان کاری به شرط نداریم) در بین این دو تحلیل وجوب نفسی و وجوب غیری این مشکل ضمنی را نداشت.

ان قلت: در روایات اضافه بر وجوب صلاة به عنوان کل، وجوب اجزاء را هم داریم. إن الله فرض الركوع والسجود؛ یعنی این اجزاء در ضمن وجوب صلاة باز هم وجوب دارد یعنی وجوب ضمنی داریم.

قلت: این روایت در مقام بیان اجزاء هست، این نیست که بگوید این صلاة منهای کل ارکع دارد، منهای جزء اسجد دارد، ما که در این تنافی نمی بینیم که امام در مقام بیان این باشند که نماز مثلا این ده جزء را دارد، اما این ده جزء مستقلا یا فانی فی الصلاة؟ فانی فی الصلاة است یعنی من مکلف به صلاة هستم، از امام می پرسم ایها الامام این صلاتی که بر من واجب است کدام است، امام می فرماید الرکوع، السجود و اجزاء دیگر.

اشکال دوم: سجود بنفسه مستحب نفسی، بخصوص سجده های طولانی، بعبارت دیگر یک سجود در ضمن واجب داریم و یک سجود مجزا که تاکید شده بر سجده طولانی و بخصوص خواندن ذکر یونسیه در سجده(لا إله إلا أنت سبحانك إني كنت من الظالمين) فعلی ای حال با این تحلیل که وجوب یا نفسی است یا ضمنی نمی توانیم با آن برائت را بر مسند بنشانید.

و هنا تحلیل آخر للسید الامام الراحل: 5 مقدمه دارد مطالعه شود؛ مفصل ترین تقریرات امام جواهر الاصول است مختصرترینش تنقیح الاصول و میانه اش تهذیب الاصول.


logo