« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد سید‌احمد خاتمی

1404/02/30

بسم الله الرحمن الرحیم

احکام ملاقی با بعضی از اطراف شبهه/أصالة الاحتياط /الأصول العملية

 

موضوع: الأصول العملية/أصالة الاحتياط /احکام ملاقی با بعضی از اطراف شبهه

 

روایت: عن رسول الله(ص): یا علی! من لم تنتفع بدينه ودنياه فلا خير لك في مجالسته ، ومن لم يوجب لك فلا توجب له ولا كرامة.[1]

آن کس که رفاقت با او نه به کار دین بیاید و نه به کار دنیا، با او مجالست نداشته باش؛ (کسی که برای شما حریم نگه می دارد شما هم برای او حریم نگه داشته باش و اما) اگر کسی برای شما حریم نگه ندارد الزامی نیست که شما برای او حریم نگه دارید)

تکلیف ملاقي شبهه محصوره چیست؟

سه نظر در اینجا هست:

نظریه اول: نظر ابن زهره و علامه حلی بود که می گفتند: اجتناب از ملاقي شبهه محصوره لازم هست.(حرفها و ادله شان بیان شد)

نظریه دوم: اجتناب از ملاقي با امر اجتناب از ملاقی لازم نیست، بله اگر اجتنب از ملاقي امر یا نهی داشت حسابش جداست، به عبارت دیگر حکم ملاقي مستقل است، دنباله ملاقی نیست؛ سه دلیل آوردند که بیان شد.

یک. الماء اذا بلغ قدر کر لا ینجسه شیء، پس معلوم می شود کریت عامل عدم تنجس هست اما اگر کریت نبود ینجسه شیء، این یک دلیل جداگانه می طلبد.

دلیل سوم بود که گفتیم ملازمه نیست که هر جا ملاقی داشت ملاقِي هم همان حکم را دارد، تعفیر ظرف سگ را هم به همین دلیل گفتیم؛ آبی که با آن بول را می شویند اگر به لباس اصابت کرد یک مرتبه شستن کفایت میکند.

بعلاوه، شما دلیل دوم را دست کم گرفتید؛ نجاسات و مطهرات استناندارد دارند، مشخص هستند چه چیزهایی مطهر یا چه چیزهایی نجاست است، در هیچ یک از اینها نیامده که ملاقی هم یکی از منجسات هست، بنابراین نظریه مشهور را باید با اعتنای بیشتری ببینیم.

نظریه سوم: نظریه آخوند خراسانی: ایشان سه حالت بیان کردند:

حالت اول: لا یجب الاجتناب عن ملاقي و یجب الاجتناب عن الملاقی؛

حالت دوم: یجب الاجتناب عن الملاقي دون الملاقی؛

حالت سوم: یجب الاجتناب عن الملاقي مع الملاقی معاً.

اما صورت اول: که یجب الاجتناب عن الملاقی دو الملاقي؛ یا نجس به ظرف شماره یک اصابت کرده یا به ظرف شماره دو، این عبا هم با ظرف شماره یک ملاقات کرده؛ اینجا دو حکم هست:

حکم اول: یجب الاجتناب عن الملاقی(ظرف شماره یک) و طرفه (ظرف شماره دو) دون الملاقي (ملاقي اگر هم وجوب اجتناب داشته باشد نجسٌ مستقلٌ و دلیل مستقل هم می طلبد)

الرابع : [حكم ملاقي بعض أطراف المعلوم بالإجمال]

أنّه إنّما يجب عقلا رعاية الاحتياط في خصوص الأطراف ممّا يتوقّف على اجتنابه(ما) أو ارتكابه(اولی برای شبهه تحریمیه هست، نمی داند ظرف شماره 1 خمر هست یا ظرف شماره 2، ظرف شماره 1 نجس شده یا ظرف شماره 2) حصول العلم(لف نشر مشوش هست باید حصول العلم باتیان الحرام او اتیان الواجب می گفت؛ و او ارتکابه برای شبهه وجوبیه هست، علم اجمالی داریم مثلا آنجا که علم اجمالی داریم ظهر روز جمعه یا نماز جمعه بر ما واجب هست یا نماز ظهر) بإتيان الواجب أو ترك الحرام المعلومين(باید در معلوم باشد) في البين دون غيرها، وإن كان حاله حال بعضها في كونه محكوما بحكمه واقعا(بهرحال این ملاقي به یکی از این دو اصابت کرده است و حکم او را دارد اما رعایت احتیاط آنجایی واجب است که مربوط به خود اینها باشد).

ومنه ينقدح الحال في مسألة ملاقاة شيء مع أحد أطراف النجس المعلوم بالإجمال :

وأنّه تارة يجب الاجتناب عن الملاقى(ظرف شماره یک و دو) دون ملاقيه(ظرف شماره یک ریخته روی عبای من) فيما كانت الملاقاة بعد العلم إجمالا بالنجس بينها(اطراف) (اطراف؛ ساعت 8 علم اجمالی به نجاست حاصل شد، یا با ظرف شماره یک و یا ظرف شماره دو، علم اجمالی هم به ما گفت از هر دو ظرف اجتناب کن، ساعت 9 یکی از این دو ظرف ریخت روی عبای ما)، فإنّه إذا اجتنب عنه وطرفه اجتنب عن النجس في البين قطعا ولو لم يجتنب عمّا يلاقيه(اگر از ظرف شماره یک اجتناب کرد و اجتناب کرد از ظرف شماره دو، اجتنب عن النجس را امتثال کرده ولو از این عبایی که ظرف شماره یک به آن اصابت کرده اجتناب نکند) ، فإنّه إذا اجتنب عنه وطرفه اجتنب عن النجس في البين قطعا ولو لم يجتنب عمّا يلاقيه ، فإنّه على تقدير نجاسته(ملاقي) لنجاسته(ملاقی) كان فردا آخر(یک فرد مجزایی هست) من النجس قد شكّ في وجوده ، كشيء آخر شكّ في نجاسته بسبب آخر(یک چیز مستقل است، اجتناب از این عبا دلیل مستقل می خواهد. سخن این است اجتنب عن النجس آن دو تا را گرفت چون علم اجمالی به نجاست به آنها داریم نه علم تفصیلی، اما شک داریم اجتنب عن النجس این ملاقي را هم گرفت یا نگرفت، لیوان شماره یک از باب مقدمه علمیه و لیوان شماره دو از باب مقدمه علمیه را اجتناب باید بکنیم چون مخاطب این اجتنب هستند، اما این مشکوک چون شک بدوی هست اجتناب لازم ندارد) .[2]

استاد: ترتیب آخوند را بهم می زنیم، بجای و اخری یجب الاجتناب عما لاقاه دونه می گوییم وثالثة يجب الاجتناب عنهما فيما لو حصل العلم الإجماليّ بعد العلم بالملاقاة را می خوانیم.

وثالثة يجب الاجتناب عنهما فيما لو حصل العلم الإجماليّ بعد العلم بالملاقاة ، ضرورة أنّه حينئذ نعلم إجمالا إمّا بنجاسة الملاقي والملاقى(ظرف شماره یک و عبا) أو بنجاسة الآخر(ظرف شماره دو) كما لا يخفى(تصویر صورت سوم این است که: ساعت 8 لیوان شماره یک روی عبا ریخت؛ هنوز علم اجمالی نداریم؛ ساعت 9 علم اجمالی پیدا کردیم که یا ظرف شماره یک نجس بوده یا ظرف شماره دو. اینجا سه طرف دارد، یک و دو: ظرف شماره یک و ملاقي اش که روی عبا ریخته، سه: ظرف شماره دو؛ اینجا جدا نیست، ظرف شماره یک اصلا جدا نیست، در این صورت قبل از علم اجمالی ظرف شماره یک روی عبا ریخت، هنوز علم اجمالی نداریم، ساعت 9 علم اجمالی پیدا کردیم، لیوان شماره دو طرف علم اجمالی قرار گرفت، لیوان شماره یک نصفش توی لیوان است و نصفش روی عباست، اینجا یجب الاجتناب عن الملاقي و الملاقی)، فيتنجّز التكليف بالاجتناب عن النجس في البين وهو الواحد أو الاثنين(این طرف ظرف شماره دو یا ظرف شماره یک و این عبا). [3]

پس تاره لا یجب الاجتناب عن الملاقي و تارة یجب الاجتناب عن الملاقي و الملاقی؛اینجا هم می گوید هم از ملاقي اجتناب کنید و هم از ملاقی

صورت سوم:

واخرى يجب الاجتناب عمّا لاقاه(ملاقی و الملاقی) دونه(طرف الاخر) فيما لو علم إجمالا بنجاسته أو نجاسة شيء آخر ، ثمّ حدث العلم بالملاقاة والعلم بنجاسة الملاقى أو ذاك الشيء أيضا، فإنّ حال الملاقى في هذه الصورة بعينها حال ما لاقاه في الصورة السابقة في عدم كونه طرفا للعلم الإجماليّ وأنّه فرد آخر على تقدير نجاسته واقعا غير معلوم النجاسة أصلا ، لا إجمالا ولا تفصيلا.

وكذا لو علم بالملاقاة ثمّ حدث العلم الإجماليّ ، ولكن كان الملاقى خارجا عن محلّ الابتلاء في حال حدوثه وصار مبتلى به بعده .[4]

در این صورت دوم که یجب الاجتناب عن الملاقی و الملاقي دون الطرف الآخر ، اجتناب از ظرف دیگر لازم نیست. بعد دو مثال می زنند، انشاء الله مطالعه شود تا جلسه آینده.

 


logo