« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد سید‌احمد خاتمی

1404/02/23

بسم الله الرحمن الرحیم

احکام ملاقی با بعضی از اطراف شبهه/أصالة الاحتياط /الأصول العملية

 

موضوع: الأصول العملية/أصالة الاحتياط /احکام ملاقی با بعضی از اطراف شبهه

 

روایت: عن رسول الله (ص) يا علي! أفضل الجهاد من أصبح لا يهم بظلم أحد. يا علي : من خاف الناس لسانه فهو من أهل النار. يا علي : شر الناس من أكرمه الناس اتقاء شره.[1]

بهترین جهاد آن است که کسی صبح کند و تصمیم به ظلم به احدی نداشته باشد (نه خانواده نه دیگران) یا علی! کسی که مردم از زبانش بترسند جهنمی است، یا علی! بدترین مردم کسی هست که مردم تحویلش می گیرند تا آسیب نبینند.

خلاصه:

شبهه غیرمحصوره محل بحث قرار دادیم و به 4 تنبیه در شبهه غیرمحصوره رسیدیم:

تنبیه اول: هل یجوز ارتکاب جمیع الاطراف فی الشبهه غیر محصورة ام لا؛

تنبیه دوم: شبهه کثیر فی الکثیر؛

تنبیه سوم: الساقط هو العلم ام الساقط هو العلم مع الشک؟ که دو نظر در اینجا بود: که یک نظر این بود که فقط علم ساقط است و یک نظر دیگر می گفت علم و شک ساقط هستند؛

تنبیه چهارم: وقتی علم اجمالی منجز هست که محدث للتکلیف باشد علی کل تقدیر، اما اگر محدث للتکلیف علی کل تقدیر نباشد، مثلا می دانم که به یکی از این دو لباس نجاست اصابت کرده و لباس دیگری هم غصبی است، اگر این نجس به لباس غصبی اصابت کرده باشد احداث تکلیف نمی کند چون علی ای حال کان یجب علیّ الاجتناب از این لباس، اما اگر به لباس دیگر اصابت کرده باشد تکلیف می آورد. آنجا که علی کل تقدیرٍ تکلیف ساز نیست لا یجب الاجتناب به این بیان: که اینجا علم تفصیلی و شک بدوی هست؛ علم تفصیلی دارم که یقینا از لباس غصبی باید اجتناب کرد، در آن لباس دیگر شک می شود شک بدوی و در شک بدوی مورد، مورد برائت هست.

پس در شبهه محصوره که اجتناب لازم است شرطش آن است که محدثٌ للتکلیف علی کل تقدیر باشد.

تنبیه پنجم: تفاوتی ندارد وجوب اجتناب از شبهه که تحت عنوانین باشد یا تحت عنوان واحد باشد، یکی از آن جهت که شبهه دارم نجس به آن اصابت کرده یکی هم از این جهت که غصبی است، وجوب اجتناب باشد چه هذا العنوان چه ذاک العنوان، اما اگر بعنوانٍ وجوب الاجتناب دارد و بعنوانٍ وجوب اجتناب ندارد اینجا علم اجمالی منجز نیست؛ مثلا کسی می داند بللی از او صادر شده نمی داند بول است یا منی، دو صورت دارد:

صورت اول: بر طهارت است، او می داند اجمالا بر عهده اش یا وضو آمده است یا غسل آمده است، اینجا اشتغال اشتغال یقینی است و برائت یقینی را استدعا دارد، در اینجا هم باید غسل کند و هم وضو، چه بسا غسل بکند ولی منی از او صادر نشده باشد(این غسل جای وضو را نمی گیرد، فقط غسلی که بر ما واجب باشد جای وضو را می گیرد) و یا وضو بگیرد ولی منی از او صادر شده باشد، این وضو جای غسل را نمی گیرد پس اینجا که متطهر بوده هم بر عهده اش غسل است و هم وضو هست.

صورت دوم: اینکه غیر متطهر باشد، محدث بالحدث الاصغر باشد، اینجا هل الاحتیاط واجب ام لیس بواجبٍ؟

احتیاط واجب نیست بخاطر اینکه بر او علی ایّ حال وضو واجب است، انما الکلام در اینکه آیا غسل هم بر او واجب است یا واجب نیست، ینحل هذه الشبهه بالعلم التفصیلی و الشک البدوی.

علم تفصیلی دارد که وضو بر او واجب است بنابر اینکه محدث بالحدث الاصغر باشد، شک دارد که آیا غسل بر او واجب شده یا نشده این شبهه، شبهه بدویه است و در شبهات بدوی برائت جاری می کنیم و اجتناب از آن لازم نیست.

انصافا دو تا تنبیه ربطی به شبهه غیرمحصوره نداشت بلکه مربوط به شبهه محصوره میشد.

اما مهمی که در باید در شبهه محصوره بیان می شد ملاقی شبهه محصوره است، مثلا می دانم احد الانائین در آن نجاست افتاد و نجس شده در آب قلیل سید طباطبایی می گوید ولو به اندازه سر سوزن در آن افتاد نجس می شود.

امام خمینی ان قلت دارند که اگر با چشم دیده نشود نجس نمی شود، البته این شبهه شبهه موضوعی هست نه حکمی ، اصلا به این نجس گفته نمی شود.

در ملاقی شبهه محصوره هل یجب الاجتناب عنه ام لا؟

در اینجا دو بحث هست:

بحث اول: اجتنب عن النجس این ملاقی را هم می گیرد، چون فرض این است که اجتناب لازم است، فرض این است که در شبهه محصوره هم اجتناب از این لازم است و هم از آن لازم است، آیا همان اجتنب عن النجس اینجا را هم می گیرد یا نمی گیرد؟ یک نظر این است که می گیرد.

بحث دوم: وجوب اجتناب از آن حساب خودش را دارد و نمی توانی با آن وضو بگیری اما ملاقی این حساب جدایی دارد و ملاقی شبهه محصوره...


logo