1404/02/06
بسم الله الرحمن الرحیم
حکم شبهه غیرمحصوره/أصالة الاحتياط /الأصول العملية
موضوع: الأصول العملية/أصالة الاحتياط /حکم شبهه غیرمحصوره
روایت: قلت : يا رسول الله زدني؟ قال صلىاللهعليهوآله : عليك بالصمت إلا من خير ، فإنه مطردة للشيطان عنك وعون لك على امور دينك.[1]
عرض کردم یا رسول الله ، نصیحت بفرمایید، فرمودند: سکوت اصل در کارهایت باشد، سکوت بجا شیطان را ترد می کند و در امور دینت کمک می کند؛
خلاصه:
شبهه تحریمیه که یک طرفش حرمت است و طرف دیگرش غیر حرمت، منشأ شک یا فقدان النص است یا اجمال النص هست یا تعارض النصین هست یا اینکه اشتباه الامور الخارجیه (یعنی شبهه موضوعیه)
این شبهه موضوعیه هم بر دو قسم هست:
قسم اول: شبهه موضوعیه محصوره: مثلا یکی از این دو ظرف نجس است.
قسم دوم: شبهه موضوعیه غیر محصوره:
تا الان هرچه گفتیم سخن پیرامون شبهه محصوره بود؛ در شبهه غیرمحصوره ما دو بحث داریم:
بحث اول: (تنبیه سوم آخوند) ملاک و میزان محصوره بودن و غیر محصوره بودن شبهه چیست؟
بحث دوم: حکم شبهه غیرمحصوره در عرصه تنجز و عدم تنجز چیست؟
اما بحث اول که معیار غیر محصوره بودن چیست؟
شبهه محصوره تعریف ندارد، بخاطر اینکه مفهومش روشن است، اولا کجا در فقه فقها وارد این بحث شدند؟
مفتاح الکرامه (شرح قواعد علامه)، عبارت علامه در قواعد این است: و یجتنب کلّ موضع فیه اشتباه بالنجس(هر جایی که نجس مشتبه شده است باید اجتناب کرد) إن کان محصوراً کالبیت(اینجا یجتنب)، و إلّا فلا.[2]
اینجا علما وارد شدند راجع به محصور از این مسئله بحث کردند، برخی گفتند وجوب الاجتناب و برخی عدم وجوب الاجتناب.
اینجا بحث کردند که اینجا محصوره و غیر محصوره کدام است؟
در هیچ روایتی واژه شبهه محصوره و غیرمحصوره را نداریم، که بیاییم تحقیق کنیم مراد معصوم از محصوره و غیر محصوره چیست بله مصادیقی ذکر شده اما عنوان محصور و غیرمحصور ندارد.
تعریف محصور و غیرمحصور: در تعاریف واضح تعریف جنس و فصلی مقدور نیست، مثل مفهوم وجود: مفهومه من اعرف الاشیاء و کنهه فی غایة الخفائی؛ وجود مفهومش روشن است و همه می فهمند اما جنس وجود چیست گفته اند هو الثابت العین، ما یمکن عن یخبر عنه، دلیلش هم وضوح است.
شش تعریف برای شبهه غیرمحصوره شده است، به نظر می رسد چون مفهومش روشن بوده سردرگمی ایجاد کرده است، مفهوم شبهه غیرمحصوره مفهوم عرفی است، شیخ هم در رسائل می گوید این برمیگردد به عرف.
مقدس اردبیلی اشکال کردند که چرا شبهه غیرمحصوره را شما به عرف برمیگردانید: واما تحقيق المحصور وغيره : فحوالته الى العرف الغير المضبوط لا يخلو عن اشكالٍ؛[3] (اگر حواله به عرفی که چارچوبه ندارد بدهید خالی از اشکال نیست).
پس ما می گوییم که شبهه غیرمحصوره امرٌ عرفیٌ، مقدس اردبیلی گفته این تیر به تاریکی است، عرف چقدر را غیر محصوره می داند؟
استاد: کلام ما در برابر کلام مقدس اردبیلی دو مطلب است.
مطلب اول: این اختصاصی اینجا نیست که پای عرف به میان می آید؛ در کل فقه قدم به قدم پای عرف به میان می آید در مفاهیم، حل تعارض روایات، القای خصوصیت ها، تلازم عرف و شرع … اینها جاهایی است که مطرح شده است، بخصوص در بحث معاملات که الی ماشاء الله هست. مثلا همین روایتی که در باب اطنان داشتیم (کسی ده هزار بسته از سیهزار بسته نی را خرید و کسی را فرستاد که تحویل بگیرد آتش به انبار افتاد همه سوخت بجز ده هزار بسته… اینجا برخی گفتند این اختصاص به قَصَب دارد، پاسخ دادند چه فرق است بین مبیعٍ و مبیعٍ. امام خمینی در کتب فقهی شان بیش از 450 بار بحث عرف به میان آمده و این اختصاصی امام نیست بلکه مبنای امام مبنای مشهور است، نظریه شاذ در نظریات امام نیست، این 450 بار استناد به عرف در کل فقه است.
ان قلت: تکثیر اشکال مشکل را حل نمی کند (یک اشکال بود که کردید 450 اشکال، آنجا هم اشکال هست)
قلت: اینجا تکثیر اشکال نیست، تبیین یک روش و یک منش هست، چارچوبه عرف به تعبیر محقق اردبیلی الغیر المضبوط نیست، بلکه مضبوط است، اصطلاحا می گویند قرارداد نانوشته، مفاهیم روشن را به همین ارتکاز اکتفا می کنند، الغیر المضبوط نیست، بلکه مضبوط است.
عرف ایران است که وقتی طلاب گفته می شود به محصلین علوم دینی گفته می شود، این مفهوم الغیرالمضبوط نیست بلکه مضبوط هست بخصوص حالا که روز به روز حوزه به سوی ضابطه مندی می رود؛ طلبه مفهوم عرفی است و در مفهومش هیچ ابهامی نیست (غیرمضبوط نیست)؛ تمام معانی دیگری که برای غیرمحصور گفته شده بر می گردد به همین عرف.
مطلب دوم: سید جواد عاملی نظریه فاضل اصفهانی (کشف اللثام) که معروف به فاضل هندی هستند. ایشان در معنای شبهه غیرمحصوره این را گفتند: و لعلّ الضابط أنّ ما يؤدي اجتنابه إلى ترك الصلاة غالبا فهو غير محصورٍ (آنی که اگر بخواهیم اجتناب از آن کنیم نمازمان ترک می شود این غیر محصوره هست)، كما أنّ اجتناب شاة(اگر بخواهیم یک گوسفند از بین هزار گوسفندی که یکی از آنها موطوعه است) أو مرأة مشتبهة في صقع من الأرض يؤدّي إلى الترك غالبا (اگر بخواهیم اینطور احتیاط کنیم این مؤدی است که اصلا گوشت گوسفند را نخوریم، چون هر گوسفندی که انگشت بگذارید احتمال حرام بودنش هست یا هر زنی از این زنها احتمال دارد که بر ما حرام باشد) بنابراین کل شبهةٍ که اجتنابش مؤدی به ترک واجبی باشد آن شبهه غیرمحصوره هست.[4]
فاضل جواد گفته است: و هذا هو الحق (شبهه غیر محصوره را این طور تفسیر کردن درست است) کمایأتی بیانه. [5]
استاد: به صراحت می گوییم این هم به مفهوم عرفی بر میگردد، مفهوم عرفی می گوید اگر یک زن در بین این همه زن، شبهه تحریم دارد بر شما اجتناب از همه این زنها لازم نیست.
اگر کسی شنیده باشد یکی از لبنیاتی های قم لاابالی هست باید از همه لبنیاتی های قم اجتناب کند؟ خیر، لازمه این حرف این است که دیگر از هیچ لبنیاتی از شهر قم لبنیات نخرد، پس این هم برمیگردد به مفهوم عرفی، عرف می گوید این شبهه شبهه غیر محصوره است و اجتناب لازم نیست.
مطلب سوم: گفته اند شبهه غیر محصوره آن است که شمارشش سخت است، نه اینکه ممتنع باشد (شیخ ابتدا این نظر را برگزیده بودند)، مثلا عدد 1000 رأس یؤده و لا یمتنع العد مممتنع نیست ولی زحمت دارد. اگر بگونه ای است که عرفا این عدد را غیر محصور می دانند چه عَسِرَ عَدُّه چه لم یعسر عدّه، این شبهه را عرف غیر محصوره است، میگوید اگر در قم 1000 لبنیاتی باشد این شبهه غیر محصوره هست و اجتناب از آن لازم نیست اما اگر ده تا لبنیاتی هست اجتناب از ده تا کار سختی نیست.
کتاب المعجم الاصولی، دو جلد هست که اصطلاحات اصولی را عمیق بحث کرده است مانند اصطلاحات الاصول آیت الله مشکینی، انشاء الله فردا جمع بندی می کنیم.