1403/12/07
بسم الله الرحمن الرحیم
تنبیه اول/أصالة الاحتياط /الأصول العملية
موضوع: الأصول العملية/أصالة الاحتياط /تنبیه اول
روایت: عن رسول الله(ص): يا أباذر : لو أن الناس كلهم أخذوا بهذه الاية لَكَفَتهُم : ( ومن يتق الله يجعل له مخرجا ويرزقه من حيث لا يحتسب ومن يتوكل على الله فهو حسبه إن الله بالغ أمره )[1]
اگر مردم عملا به این آیه اخذ کنند مشکلاتشان حل می شود؛ کسی که تقوا داشته باشد خداوند او را در بن بست نمی گذارد، و از راهی را که گمان نمی کند روزی اش را می دهد، و هر کس بر خدا توکل کند خداوند او را کافیست و او به آنچه را که بخواهد می رسد.
خلاصه:
تنبیه اول بحث اشتغال مورد بحث قرار گرفت، بعد از اینکه اصل بحث اشتغال مطرح شد.
در تنبیه اول بحث اضطرار را داریم، مثال زدیم که یک ظرف آب انار است و یک ظرفش آب مطلق است؛ او به یکی از این دو ظرف اضطرار پیدا کرد (یا به آب انار یا به آب مطلق) اگر اضطرار به یکی پیدا شد، از ظرف دیگر که مضطر نشده وجوب اجتناب هست یا نیست؟
گفته شد در مسئله 6 صورت هست، که یا اضطرار قبل از علم اجمالی است یا همزمان با علم اجمالی است یا بعد از علم اجمالی هست.
در 4 صورت از این صور شیخ می گوید وجوب الاجتناب هست و در دو صورت می گویند وجوب الاجتناب نیست؛ و در این موارد هم در چند مورد صریحا آخوند مخالف شیخ نظر داده است.
یا اضطرار الی احدهما المعین هست یا اضطرار الی احدهما لابعینه هست.
صورت اول: اینکه اضطرار قبل از حدوث علم اجمالی باشد؛ اینجا هم شیخ و هم آخوند می گویند از ظرف دیگر اجتناب لازم نیست.
به عبارت دیگر: قبل از اجمالی به افتادن قطره خون در یکی از این ظروف، اضطرار پیدا شد، اینجا هر دو می گویند اجتناب از ظرف دوم لازم نیست، زیرا شبهه، شبهه بدویه می شود، یا این خون در ظرف شماره یک افتاده یا در ظرف شماره دو. اگر اضطرار به ظرف شماره یک داشت بخاطر رفع ما اضطروا الیه نوشیدن آن بر او حلال است و در ظرف دوم هم شک داریم که آیا خون در آن افتاده یا نه ، اینجا هم رفع ما لا یعلمون را داریم، هم شیخ و هم آخوند می گویند اجتناب از این ظرف دوم لازم نیست.
صورت دوم: ساعت 9 صبح همزمان هم اضطرار پیدا شد و هم علم اجمالی؛ قطره خون ساعت 9 افتاد و او نمی داند این قطره به ظرف شماره یک اصابت کرد یا به ظرف شماره دو.
اینجا هم اضطرار، مانع از تأثیر علم اجمالی هست (زیرا همزمان پیدا شده)، چون اضطرار او را به یقین نمی رساند، نمی داند که خون به کدام ظرف اصابت کرده، الکلام الکلام منتها با این تعبیر که این اضطرار مانعٌ عن تاثیر المقتضي (که علم اجمالی هست) فی مقتضی، و این شبهه ، شبهه بدویه می شود و مورد شبهه بدویه مورد برائت است نه مورد اشتغال.
صورت سوم: اینکه اضطرار بعد از علم اجمالی آمده است؛ علم اجمالی ساعت 9 صبح بوده و ساعت 10 به آب انار اضطرار پیدا کرده است.
اینجا از آن جاهایی است که شیخ و آخوند تنازع دارند.
شیخ انصاری می گوید یجب الاجتناب عن الباقی، اما آخوند خراسانی در کفایه می گوید لا یجتنب الاجتناب عن الباقی.
نکته: آخوند در اینجا می گوید لا یجب الاجتناب عن الباقی، اما در حاشیه رسائل می گوید بله یجب الاجتناب عن الباقی، اما نه به دلیلی که جناب شیخ می گوید بلکه به دلیلی که من می گویم.
پس مطلقا نمی توان به آخوند نسبت داد که می گوید یجب الاجتناب عن الباقی یا نمی گوید لا یجب الاجتناب (این تفصیل در کلام آخوند هست).
دلیل شیخ انصاری و آخوند خراسانی:
دلیل شیخ بر این که می گوید یجب الاجتناب عن الباقی:
شیخ می گوید فرض این است که ساعت 9 اجتنب عن النجس را داشتم و این اجتنب عن النجس بر ظرف شماره یک و دو خوابید، دو تکلیف بر من آمد:
تکلیف اول: حرمة المخالفة القطعیه (به من گفت نه این آب انار را استفاده کن و نه آن آب مطلق را) .
تکلیف دوم: وجوب الموافقة القطعیه، یعنی یکی از اینها را استعمال کنی موافقت احتمالیه است و موافقة قطعیه نیست. شما باید موافقت قطعیه بکنید، از ساعت 9 تا ساعت 10، ساعت ده که اضطرار آمد (اضطرار حرمت مخالفت قطعیه را بر می دارد یعنی می گوید می توانی آب انار را استفاده کنی) اما وجوب الموافقة القطعیه زمانی حاصل می شود که از ظرف آب مطلق هم اجتناب شود، اگر نشود موافقت قطعیه نشده است. پس اضطرار حرمت را بر می دارد نه آنکه وجوب موافقت قطعیه را بردارد، وجوب موافقت قطعیه همچنان باقی هست، بر شما لازم است که از این آب مطلق هم اجتناب کنید.
نکته: اینجا اضطرار علم اجمالی را منحل به شک بدوی نکرده زیرا اینجا علم اجمالی منجز بوده، در صورت اول و دوم علم اجمالی منجز نشد، اما در صورت سوم علم اجمالی منجز شده است. ساعت 9 صبح به من گفته اند اجتنب عن النجس، این اضطرارِ من توانش همین مقدار هست که حرمت را بردارد اما آن اجمالی که باید اجتناب کنید، این اضطرار توان آنکه باید اجتناب کنی را بردارد، بر نمی دارد. (این از استدلال شیخ)
دلیل آخوند بر اینکه می گوید لا یجب الاجتناب عن الباقی:
اما آخوند می گوید، نه اجتناب لازم نیست، یعنی هم حرمت مخالفت قطعیه را بر می دارد و هم وجوب موافقت قطعیه را بر می دارد، به دلیل اینکه اضطرار از حدود تکلیف است؛ آنچنان که قدرت از حدود تکلیف هست، اگر قدرت نباشد تکلیف نیست؛ آنچنان که علم هم از حدود تکلیف است، کسی که اصلا وجوب و حرمت چیزی را نمی داند ، اصلا تکلیف بر او واجب نیست؛ اضطرار هم از حدود تکلیف است، وقتی آمد همه باید ها را برمی دارد، چه باید در مرحله حرمت را و چه باید در مرحله وجوب الموافقة القطعیه را.
صورت چهارم: اینکه اضطرار الی احدهما لابعینه باشد؛ مثلا تشنه هست و برای رفع عطش باید از ظرف شماره یک که آب انار هست استفاده کند یا از ظرف شماره دو که آب مطلق هست، و این اضطرار قبل از علم اجمالی باشد. مثلا ساعت 8 اضطرار پیدا کرد.
صورت پنجم: اینکه اضطرار همزمان با علم اجمالی باشد؛ ساعت 9 صبح علم اجمالی پیدا کرد که قطره خون در ظرف شماره یک یا دو افتاده و همزمان هم اضطرار پیدا کرد به شرب یکی از این دو ظرف.
صورت ششم: آنجا که اضطرار بعد از علم باشد؛ ساعت 9 صبح علم اجمالی به نجاست پیدا کرد، ساعت 10 مضطر به شرب یکی از دو ظرف پیدا کرد.
اینجا شیخ می گوید در هر سه صورت الاجتناب لازمٌ و آخوند حرف دارند، در جلسه آینده این شش صورت و ادله شان را بیان خواهیم کرد.