1403/12/06
بسم الله الرحمن الرحیم
تنبیهات/أصالة الاحتياط /الأصول العملية
موضوع: الأصول العملية/أصالة الاحتياط /تنبیهات
روایت: عن رسول الله (ص): يا أباذر : إن أهل الورع والزهد في الدنيا هم أولياء الله تعالى حقا.[1] ص468
آنها که اهل ورع هستن (پرهیز از محرمات الهی دارند) اینها اولیا الله هستند.
ممکن هست این افراد اهل ورع و زاهد، آخوند هم نباشند، در اولیاء الله بودن فقط نباید دنبال آخوند گشت، در همه اقشار اولیاء الله هستند، آنهایی که به آنچه از دین فهمیده اند عمل می کنند و دل به دنیا هم نمی بندند، هر موقع هم که اجلشان برسد آماده اند و با حسرت از این دنیا نمی روند.
خلاصه:
بحث پیرامون احتیاط بود ، شک در مکلف به؛ بحمدالله تمام شد و به این رسیدیم اذا دار الامر بین المتباینین ، بین الحرام و غیر الواجب و کانت الشبهةُ محصورةً یحرم المخالفةُ القطعیه (از هر دو ظرف باید اجتناب کرد) و یجب الموافقةُ القطعیة ( موافقت قطعیه باشد نه موافقت احتمالیه) این نظر مشهور بود، شیخ و آخوند هم با این نظر موافق بودند و مقتضی اجتنب عن النجس و اجتنب عن الخمر موجود بود و مانع هم مفقود است، نه استصحاب، نه برائت عقلیه و نه برائت شرعیه اینجا کاره ای نیستند.
وارد بحث تنبیهات می شویم.
تنبیه اول:
اولین تنبیه که آخوند هم مفصل وارد شده این است که اگر مضطر به احدهما شدیم آیا از آن باقیمانده باید اجتناب کنیم یا اجتناب از آن واجب نیست؟ به عبارت دیگر اگر مضطر شدیم که از ظرف شماره یک استفاده کنیم آیا از ظرف شماره دو باید اجتناب کرد یا اجتناب از آن واجب نیست؟
مثال: کسی دو ظرف دارد، یکی آب انار هست، یک ظرف هم آب مطلق هست، یک قطره خون در یکی از این دو ظرف افتاد، اینجا علم اجمالی پیدا می کند که یکی از این دو نجس است، بعد او مضطر می شود به یکی از این دو ظرف، (آب انار را می گوییم احدهمای معین و آب مطلق را احدهمای نامعین) مثلا یک بیماری پیدا کرده که درمانش فقط آب انار است و اگر آن را نخورد میمیرد، و احدهمای غیر معین مثلا شدیداً عطش دارد و باید مایع بخورد، چه آب مطلق بخورد چه آب انار بخورد.
صور ششگانه مسئله:
صورت اول: یا اضطرار قبل از علم اجمالی هست؛ علم اجمالی ما به نجاست ساعت 9 هست، ما ساعت هشت این اضطرار را پیدا کردیم.
صورت دوم: یا اضطرار همزمان با علم اجمالی است؛ ساعت 9 یک قطره خون افتاد ولی نمی داند به آب انار افتاد یا به آب مطلق.
صورت سوم: اینکه اضطرار بعد از علم اجمالی پیدا شود؛ ساعت 9 علم اجمالی پیدا کرد که یکی از این دو ظرف نجس شده و ساعت 10 مضطر شده.
(پس یا آن است که اضرار قبل از علم اجمالی است یا مقارن با اجمالی است یا اضطرار بعد از علم اجمالی است)
در این سه صورت هم گاهی اضطرار الی احدهما المعین است (مثلا اضطرار به آب انار است) و گاهی اضطرار الی احدهمای غیر معین هست که می شود شش صورت.
صورت اول: اضطرار الی احدهما المعین قبل العلم الاجمالی؛ ساعت هشت مضطر به آب انار برای درمان شد، ساعت نه صبح علم اجمالی پیدا شد به وقوع قطرة الدم، نمی داند که به آب انار اصابت کرد یا به آب مطلق.
در اینجا که اجتنب عن النجس داریم ، آیا اجتنب عن النجس علی کل تقدیر هست یا علی کل تقدیر نیست؟
از آنجا که اجتنب عن النجس علی کل تقدیر نیست، اینجا علم اجمالی تنجّز ندارد. فعلی هذا یجوز له که آب مطلق را استفاده کند.
اینجا علی کل تقدیر تکلیف نیست، چون:
الف: یا آن است که این قطره خون در آب انار افتاده و او هم به آن اضطرار پیدا کرده، و چون به آن مضطر شده فلیس بحرام.
ب: یا آن است که قطره خون در آب مطلق افتاده، اینجا شبهه بدویه است، در شبهه بدویه اصالة البرائة جاری می کنیم.
اشکال: اضطرار علم اجمالی را منحل نمی کند.
پاسخ: اضطرار علم اجمالی را به علم تفصیلی و شک بدوی منحل می کند، او قطعا می داند که آب انار قطعا بر او حرام نیست، اگر اصلا آب انار تلف شده بود، در رابطه با آب مطلق می گفتید رُفع ما لا یعلمون فکما اینکه اضطرار رافع تکلیف است تلف هم رافع تکلیف است.
اینجا اضطرار به آب رمان داریم و آب انار قطعا بر او حلال است چون رفع ما اضطروا الیه هست، شاید خون در آب مطلق افتاده باشد، این شک هم شک بدوی است، چون شک شک بدوی است برائت جاری می کنیم.
در این مسئله(صورت اول) شیخ و آخوند هم هیچ اختلافی ندارند. صورت اول جایی است که اضطرار قبل از علم اجمالی باشد و او از ما اضطروا الیه استفاده کرده و شک دارد که آیا در فرد موجود اجتناب لازم هست یا لازم نیست.