« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد سید‌احمد خاتمی

1403/09/19

بسم الله الرحمن الرحیم

تحلیل روایات دال بر احتیاط/أصالة الاحتياط /الأصول العملية

 

موضوع: الأصول العملية/أصالة الاحتياط /تحلیل روایات دال بر احتیاط

 

روایت: عن رسول الله(ص): يَا أَبَاذَرٍّ! كَمْ مِنْ مُسْتَقْبِلٍ يَوْماً لَا يَسْتَكْمِلُهُ وَ مُنْتَظِرٍ غَداً لَا يَبْلُغُهُ. [1]

ابوذر فراوانند کسانی که انتظار می کشند که روز تمام شود، اینها اول صبح را درک می کنند اما ظهر و بعد از ظهر را نمی بینند. (آماده برای لقاء الله باشیم)

خلاصه:

سخن پیرامون ادلة الاحتیاط بود، اولین دلیل جانبداران احتیاط قرآن بود که بیان شد و دلالتی بر مرام آنها ندیدیم، دلیل دوم سنت بود که مناسب دیدیدم که ابتدا خود روایات را بخوانیم و به تحلیل بنشینیم و بعد یک جواب کلی بدهیم.

یک جواب کلی شیخ انصاری دادند که اگر این روایات احتیاط می گویند اگر واقع از شما فوت شد عقاب می شوید ، این عقاب بلا بیان است و اگر بگویند که بخاطر همین دلیل ظاهری، کاری به واقع نداریم، پس قصه، قصه واقع نیست.

جواب دادیم که روایات تمام سروکارشان با واقع است.

آخوند جواب داد که این احتیاط نه نفسی است نه واقعی است بلکه طریقی است مانند احتیاطی که در باب دماء و فروج است.

خود آخوند به چهار جواب پرداختند:

جواب اول: اینکه ادلة الاحتیاط حداکثر ظهور در احتیاط دارد و ادلة الحل نص در حل است، اینجا حمل ظاهر علی النص می شود و حمل الظاهر علی النص یعنی حاکمیت ادله حلّ.

جواب دوم: ادلة الاحتیاط عام است (همه جا شما احتیاط کنید)، ادلة الحل خاص است، در شبهه تحریمیه می گوید کل شی ء لک حلال حتی تعلم انه حرام، بحث را هم روی شبهه تحریمیه بردند، همه جا چنین است که ما آنجا که پای عام و خاص مطرح باشد، خاص یقدّم علی العام و ادلة الحل خاص است، این خاص یقدّم علی العام.

جواب سوم: ادلة الاحتیاط امرش ارشادی است، باید ببینیم مُرشَدُ الیه چیست، گاه مرشد الیه تکلیف منجز و قطعیست، احتیاط در آن واجب است و گاه مرشد الیه شبهه بدویه است، اینجا احتیاط در آن مستحب است.

نکته:(دعوا وجوب و عدم وجوب احتیاط است، نه استحباب الاحتیاط، استحباب الاحتیاط را همه قبول دارند، به شرطها و شروطها، شرطش این است که احتیاط، خلاف احتیاط نباشد؛ به امام خمینی گفتند جواب این خونها را چه کسی می دهد؟ امام فرمود، همان جوابی که امیرالمومنین می دهد ما هم می دهیم؛ الاحتیاط حسن به شرط اینکه احتیاط خلاف احتیاط نباشد و در استحباب احتیاط تردیدی نیست.

آخوند می گوید این روایات ارشاد است تا ببینیم مرشد الیه چه باشد، گاهی مرشد الیه تکلیف در موردش منجز است و شک در ملکف به است، اینجا یجب الاحتیاط، و گاه مرشد الیه شبهه بدویه است در اینجا احتیاط مستحب است.

جواب چهارم: در جاهایی که احتیاط واجب است آنجا جایی است که قبل از آمدن این اخبار احتیاط هم واجب بوده است، مثل تمسک به اصل برائت قبل از فحص، اینجا اگر اخبار احتیاط هم نیامده بود ما باید احتیاط می کردیم، اینکه کسی بدون اینکه در فقه تفحص کند، مثلا آیا معامله با رمز ارزها صحیح است یا نیست، فقیه اول موضوع را بررسی میکند و بعد از بررسی سراغ حکم می رود، ولی وقتی کسی که حتی نمی داند رمز ارز چیست، اکثر مراجع می گویند بعدم جواز المعامله با رمز ارز. فهمیده اند و شبهات در آن دیده اند، از جمله غرر، نه بایع معلوم است نه مشتری معلوم است، و نهی النبی عن بیع الغرر، فتوای علمای نه این بوده که رمز ارز را نفهمیده اند بلکه با فهم قائل به عدم جواز شدند.

مقصود اینکه در شبهات قبل الفحص لا یجوز التمسک بالاصل البرائه؛ یا در آنجا که علم اجمالی به تکلیف داریم، علم تکلیف ساز است، تفصیلیاً کان او اجمالیاً ، در مورد علم اجمالی اخبار احتیاط هم نبود کنّا نأخذ بالاحتیاط فعلی هذا مهمترین ادله اینها که اخبار بود پاسخ داده شد.

بالضمیمه چیزی که نه شیخ روی آن مانور داده و نه آخوند، و جای مانور دادن هم هست، اخبار شریعت سمحه سهله.

بعثت علی الشریعة السمحة السهله؛ آنچه اخباری ها می گویند ضد شریعت سمحه سهله هست، دینی را درست می کنند که قدم به قدمش دست انداز است، این با کلیت این شریعت سازگار نیست و مراجع هم با آن مخالف بودند نه در قول بلکه در عمل.

در هتل بین المللی که یهودی و مسیحی و همه ادیان می آیند، به هر اخباری که بگویی در این هتل آیا مراعات طهارت و نجاست آیا واجب است می گوید قطعا واجب است. آقای فردوسی پور می گوید ما در بغداد با امام در هتل الشرق الاوسط ماندیم که فردا به فرانسه برویم، امام حمام رفتند، وقتی برگشتند عبایم را تا کردم تا امام پایش را روی عبایم بگذارند، امام عبا را کنار زد و پایش را گذاشت روی موکت و گفتند این موکت طاهر تر از عبای شماست، کل شیء لک طاهر حتی تعلم انه نجس، فعلی هذا اگر می خواهیم دین جاذبه بایسته را داشته باشد باید به همه ابعاد دین برسیم.

استاد: جا دارد حداقل به عنوان مؤید این بعثت علی الشریعة السمحة السهله را می آوردند، این شریعت سمحه و سهله نیست که مردم را به زحمت بیندازیم.

سوال: مصادیق شبهه حکمیه که ما را به زحمت می اندازد چیست؟

پاسخ: همان تفسیری که برای حرج، برای عسر داریم همان است، در فقه گیر نیست ما هم نباید به خودمان گیر بدهیم، روشن است که سمحه سهله کدام است و حرج کدام است. چه کسی هست که نداند وسواس و وسواسی هیچ ربطی به دین ندارد، اما ربط به احتیاطی ها دارد.

اشکال: ربطی به احتیاطی ندارد، احتیاطی به شبهه حکمیه تحریمیه کار دارد نه موضوعیه.

پاسخ: آنها به تحریمیه بر می گردانند، مثلا می گوید یحرم صلاة بی طهارت.فعلی پرونده دلیل سنت را می بندیم و فردا دلیل العقل را مطرح می کنیم؛ اولین دلیلش علم اجمالی به محرمات است و ما با اجتناب از محرماتی که می دانیم ، علم به اجتناب به همه محرمات پیدا نمی کنیم.


logo