« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد سید‌احمد خاتمی

1403/09/11

بسم الله الرحمن الرحیم

روایات دال بر احتیاط/أصالة الاحتياط /الأصول العملية

 

موضوع: الأصول العملية/أصالة الاحتياط /روایات دال بر احتیاط

 

روایت: عن رسول الله(ص): يا أباذر! اعبد الله كأنك تراه فإن كنت لا تراه فإنه يراك. واعلم أن أول عبادة الله المعرفة به فهو الاول قبل كل شيء فلا شيء قبله ، والفرد فلا ثاني له ، والباقي لا إلى غاية... [1]

خدا را چنان عبادت کن کانّ او را می بینی، اگر تو خدا را نمی بینی خداوند ترا می بیند، بدان که اولین گام عبادت خدا این است که انسان خدا را بشناسد، اینکه او قبل از هر چیزی بود و هیچ چیزی قبل از او نبود، یگانه ای که دومی ندارد، او باقی هست و پایان ندارد…

خلاصه:

سخن پیرامون روایات الاحتیاط بود، استدل الاخباریون بطوائف من الروایات فی وجوب الاحتیاط.

طایفه اول: حرمت الافتاء بغیر علم؛ طایفه دوم: الرد الی الله و الرسول؛ طایفه سوم: ادلة التوقف؛ طایفه چهارم: طایفه ای است که روی احتیاط در فتوا تاکید می کند.

همان که شما اصولیون می گویید، شما اصولیون در شبهه تحریمیه می گویید الحل، اما روایات می گوید این را نداشته باشید، روایاتی که در عرصه افتاء تاکید بر این دارند که احتیاط کنید.

یک روایتش آن است:

وَ وَجَدْتُ(وجاده یکی از راه های تحمیل حدیث هست) بِخَطِّ اَلشَّهِيدِ مُحَمَّدِ بْنِ مَكِّيٍّ‌ قُدِّسَ سِرُّهُ حَدِيثاً طَوِيلاً عَنْ عُنْوَانَ اَلْبَصْرِيِّ(مجهول، روایت مفصلی در بحار از او نقل شده، مصدر این روایت بحار الانوار است، از عنوان بصری اسمی در کتب رجال نیامده، یعنی مهمل است و احتمال اینکه این کلام کلام بعض العلماء باشد بعید نیست مانند روایت اصناف التجاراة که در اول مکاسب هست که تحف العقول نقل کرده، یکی از احتمالات این است که این روایت نیست بلکه کلام بعض العلما هست به علت تشطتی که در این روایت هست، اینجا هم احتمال اینکه کلام بعض علما باشد هست؛احادیث اخلاقی دقت بر نیست بلکه مضمون خوب موید متن هست)‌ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ‌ يَقُولُ فِيهِ‌: سَلِ اَلْعُلَمَاءَ مَا جَهِلْتَ وَ إِيَّاكَ أَنْ تَسْأَلَهُمْ تَعَنُّتاً وَ تَجْرِبَةً وَ إِيَّاكَ أَنْ تَعْمَلَ بِرَأْيِكَ شَيْئاً وَ خُذْ بِالاِحْتِيَاطِ فِي جَمِيعِ أُمُورِكَ مَا تَجِدُ إِلَيْهِ سَبِيلاً وَ اُهْرُبْ مِنَ اَلْفُتْيَا هَرَبَكَ مِنَ اَلْأَسَدِ وَ لاَ تَجْعَلْ رَقَبَتَكَ عَتَبَة لِلنَّاسِ‌. [2]

سوالی که جوابش را میدانی از علما برای گیر انداختن(به مشقت انداختن) و تجربه کردن نپرسید ، تا می توانی باید جانب احتیاط را در همه امور رعایت کنی، همان طور که از ترس شیر فرار می کنی از فتوا هم فرار کن، گردنت را گذرگاه مردم قرار نده. (مقصود از گردن این است که بر عهده نگیر)

استدلال این است: وَ خُذْ بِالاِحْتِيَاطِ فِي جَمِيعِ أُمُورِكَ مَا تَجِدُ إِلَيْهِ سَبِيلاً . بهتر از این نمی شود ترغیب به احتیاط کرد، بخصوص از این تشبیهی که امام کردند که از فتوا دادن بدون یقین بترس.

پس دلیلش بیان شد و وجه الدلیل هم بیان شد، فعلی هذا یجب الاحتیاط فی الامور المشتبهه.

پاسخمان روشن است: وَ اُهْرُبْ مِنَ اَلْفُتْيَا هَرَبَكَ مِنَ اَلْأَسَدِ یعنی از فتواهای بی اساس و بی مبنا بترس، از قیاس و استحسان و مصالح مرسله و از اعمال سلیقه در دین بترس، این ربطی به کاری که اصولیون می کنند ندارد.

نظر امام معصوم، سخن با حجتی که اصولیون می گویند نیست، دو میدان هست، امام می خواهند شیعه را از قیاس و استحسان و مصالح مرسله بیرون بیاورد و به آنها یاد بگویند که با دلیل و مستند حرف بزنید.

جالب این است که در این روایت امام صادق می فرماید وَ اُهْرُبْ مِنَ اَلْفُتْيَا، و پدر امام صادق به ابان بن تغلب می گوید:

وقال له أبو جعفر عليه‌السلام : یا ابان « إجلس في مسجد المدينة وأفت الناس ، فإني أحب أن يرى في شيعتي مثلك ». وقال أبو عبد الله عليه‌السلام لمّا أتاه نعيه : « أما والله لقد أوجع قلبي موت أبان »[3]

ما با این کار داریم که امام صادقی که می گوید از فتوا دادن بترس، پدر بزرگوارش به ابان می گوید در مسجد بنشین و فتوا بده، معنای این سخن این است که دو مورد است:

نه به فتوا می گوییم، در آنجا که فتوا بی مبناست، اینجا فتوا نده، ولی آنجا که فتوا بر اساس مبنا هست را فتوا بده، و فقهای شیعه و اصولیون اینها مدارشان روایات اهل بیت هست، تا روایتی بر حکمی نیابند اظهار نظر ندارند؛ مضافا این روایت سند ندارد و وجاده است.

طایفه پنجم:

طایفه ای که می گوید قبل از تفحص حکم نکن، اول تفحص و بررسی کن بعد حکم به حق کن هر چه باشد، اما قبل الفحص حکم جایز نیست، اصولیون هم این را می گویند که قبل از فحص نمی شود حکم کرد.

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ‌ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ‌ عَنْ أَبِيهِ‌ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ‌ عَنِ اَلْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ‌ جَمِيعاً عَنِ اِبْنِ أَبِي عُمَيْرٍ وَ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى جَمِيعاً عَنْ عَبْدِ اَلرَّحْمَنِ بْنِ اَلْحَجَّاجِ‌ قَالَ‌: سَأَلْتُ أَبَا اَلْحَسَنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ‌ عَنْ رَجُلَيْنِ أَصَابَا صَيْداً وَ هُمَا مُحْرِمَانِ اَلْجَزَاءُ بَيْنَهُمَا أَوْ عَلَى كُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا جَزَاءٌ قَالَ لاَ بَلْ عَلَيْهِمَا أَنْ يَجْزِيَ كُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا اَلصَّيْدَ قُلْتُ إِنَّ بَعْضَ أَصْحَابِنَا سَأَلَنِي عَنْ ذَلِكَ فَلَمْ أَدْرِ مَا عَلَيْهِ فَقَالَ إِذَا أَصَبْتُمْ مِثْلَ هَذَا فَلَمْ تَدْرُوا فَعَلَيْكُمْ بِالاِحْتِيَاطِ حَتَّى تَسْأَلُوا عَنْهُ فَتَعْلَمُوا. [4]

سند و دلالتش را جلسه آینده می خوانیم.


logo