1403/09/06
بسم الله الرحمن الرحیم
روایات دال بر احتیاط/أصالة الاحتياط /الأصول العملية
موضوع: الأصول العملية/أصالة الاحتياط /روایات دال بر احتیاط
روایت: عن رسول الله(ص): يا ابن مسعود! أحب الصالحين ، فإن المرء مع من أحب ، فإن لم تقدر على أعمال البر فأحب العلماء.[1]
صالحین را دوست داشته باش که هر کسی با آن کسی که دوست خواهد داشت خواهد بود، اگر نمی توانی کارهای خوب انجام بدهی علما را دوست داشته باش(عالمانی که اهل اعمال خوب هستند) .
خلاصه:
سخن پیرامون ادله اخباری ها بر احتیاط بود، آقایون طوایفی از اخبار را دلیل گرفتند بر احتیاط:
طایفه اول: حرمت افتاء بغیر علم بود؛ طایفه دوم: وجوب رد الی الله و الرسول فی الشبهات؛ طایفه سوم: اخبار التوقف؛ اخبار التوقف هم بر دو طایفه هستند، طایفه اول اخباری که سفارش به توقف می کند، طایفه دوم اخباری که علاوه بر سفارش به توقف دلیل هم می آورد (فان الوقوف عند الشبهات خیر من الاقتحام فی الهلکات)
روایات طایفه اول را خواندیم و آخرینش در نامه 45 بود و روایت دیگرش را که نخواندیم در عهد مالک اشتر بود که می فرمود در بین قضات کسی را برگزین که اوقفهم فی الشبهات باشد؛ این از طایفه اول از اخبار التوقف بود، طایفه دوم روایاتی که در آن تعلیل است:
وَ(کلینی) عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى(العطار، ثقه، جلیل، یک محمد بن یحیی دیگر هم داریم که او هم ثقه هست ولی وکان یروی عن الضعفا) عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى(الاشعری، ثقه) عَنْ عَلِيِّ بْنِ اَلنُّعْمَانِ(از وجوه شیعه، ثَبَتاً یعنی خطش عوض نشد) عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ مُسْكَانَ(ابومحمد، از اصحاب اجماع) عَنْ دَاوُدَ بْنِ فَرْقَدٍ(امامی ، ثقه، بسیار حاضر جواب بود، امام صادق به او آفرین گفتند؛قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ كُنْتُ أُصَلِّي عِنْدَ اَلْقَبْرِ وَ إِذَا رَجُلٌ خَلْفِي يَقُولُ «أَ تُرِيدُونَ أَنْ تَهْدُوا مَنْ أَضَلَّ اَللّٰهُ وَ اَللّٰهُ أَرْكَسَهُمْ بِمٰا كَسَبُوا».قَالَ، فَالْتَفَتُّ إِلَيْهِ وَ قَدْ تَأَوَّلَ عَلَيَّ هَذِهِ اَلْآيَةَ، وَ مَا أَدْرِي مَنْ هُوَ وَ أَنَا أَقُولُ «وَ إِنَّ اَلشَّيٰاطِينَ لَيُوحُونَ إِلىٰ أَوْلِيٰائِهِمْ لِيُجٰادِلُوكُمْ وَ إِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّكُمْ لَمُشْرِكُونَ». فَإِذَا هُوَ هَارُونُ بْنُ سَعْدٍ، قَالَ، فَضَحِكَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ثُمَّ قَالَ: إِذًا أَصَبْتَ اَلْجَوَابَ، قُلِ اَلْكَلاَمَ بِإِذْنِ اَللَّه) عَنْ أَبِي سَعِيدٍ اَلزُّهْرِيِّ(مجهول است، اولا معلوم نیست اسمش ابوشیبه هست یا ابوسعید، ثانیا چیزی در موردش نیامده، ولی چون در روایت اصحاب اجماع باشند این روایت معتبر است) عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: اَلْوُقُوفُ عِنْدَ اَلشُّبْهَةِ خَيْرٌ مِنَ اَلاِقْتِحَامِ فِي اَلْهَلَكَةِ وَ تَرْكُكَ حَدِيثاً لَمْ تُرْوَهُ خَيْرٌ مِنْ رِوَايَتِكَ حَدِيثاً لَمْ تُحْصِهِ. [2]
در شبهات توقف کردن بهتر است از افتادن در هلکات است، اگر حدیثی که به سند معتبر برایت نقل نشده را ترک کنی بهتر است از روایت حدیثی که دقت در آن نکرده ای.
(بازار نقل حدیث در زمان امام صادق بازار گرمی بوده و از موارد شبهه هم همین موارد است که هر حدیثی را نقل نباید کرد.
کسی دو نفر را برای شنیدن حدیث نزد امام صادق بردند که نمی دانستند ایشان امام صادق است، حضرت فرمود ابتدا یکی دو حدیث بخوانید تا بعد من حدیث بگویم، آنها هم گفتند روایت کرد بر من فلان از فلان از فلان… از جعفربن محمدالصادق عن علی علیه السلام من فضّلنی علی ابی بکر لضربته لسیفی. حضرت فرمود حالا که می خواهید حدیث بشنوید، حدیثی را ایشان وصل کردند به پیامبر که فرمود: مَنْ كَذَبَ عَلَيَّ مُتَعَمِّدًا فَلْيَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ.)
پر واضح است که اینجا شبهه موضوعیه است، و شبهه موضوعیه از محل کلام ما بیرون است.
روایت دیگری که در آن تعلیل هست، روایت کتاب النکاح است:
وَ بِإِسْنَادِهِ(طوسی) عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى(صاحب نوادر، ثقه، ولکنه یکثر الروایة عن الضعفا) عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِم(الکاتب سرّ من رءایی، ثقه) عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ زِيَادٍ(ثقه، عینٌ، و روایت قابل اعتماد است) عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ آبَائِهِ عَلَيْهِمُ اَلسَّلاَمُ أَنَّ اَلنَّبِيَّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَ: لاَ تُجَامِعُوا فِي اَلنِّكَاحِ عَلَى اَلشُّبْهَةِ (وَ قِفُوا عِنْدَ اَلشُّبْهَةِ) يَقُولُ إِذَا بَلَغَكَ أَنَّكَ قَدْ رَضَعْتَ مِنْ لَبَنِهَا وَ أَنَّهَا لَكَ مَحْرَمٌ وَ مَا أَشْبَهَ ذَلِكَ فَإِنَّ اَلْوُقُوفَ عِنْدَ اَلشُّبْهَةِ خَيْرٌ مِنَ اَلاِقْتِحَامِ فِي اَلْهَلَكَةِ.[3]
جایی که شک دارید این زن حلال است یا حرام است (از محارم است یا نه ، خواهر رضاعی هست یا نه) آمیزش در این هنگام نداشته باشید، و احتیاط کنید، توقف زمان شبهه بهتر است وارد مهلکه شدن.
این روایت هم به درد اخباری ها نمی خورد ، چون شبهه موضوعیه هست، چون نمی دانیم این زن بر ما حلال است یا بر ما حرام است.
دو روایت دیگر هم هست که در آن تعلیل هست، آن هم وجوب توقف را می گوید از جایی که از بیرون فهمیدیم، به خودی خود از آن وجوب فهمیده نمی شود. (باب 9 ح35 و ح2) به این ترتیب طایفه دوم از روایات هم دلالت بر وجوب الاحتیاط نکرد.