1403/08/22
بسم الله الرحمن الرحیم
آیات دال بر احتیاط/أصالة الاحتياط /الأصول العملية
موضوع: الأصول العملية/أصالة الاحتياط /آیات دال بر احتیاط
روایت: عن سیدتنا و مولاتنا فاطمة الزهرا(س): مَن أصعَدَ إلَى اللّه ِ خالِصَ عِبادَتِهِ أهبَطَ اللّه ُ إلَيهِ أفضَلَ مَصلَحَتِهِ. [1]
آنکس که بتواند عبادت خالصش به پیشگاه خدا ببرد خداوند بهترین مصلحت هایش را برایش مقرر خواهد ساخت.
اگر رفتار انسان با ذات مقدس ربوبی شایسته باشد رفتار او هم شایسته هست، مشکل از بندگان هست و گاهی نمی داند که مشکل از اوست.
خلاصه:
بحث اصالة البرائة را به پایان رساندیم و اصالة البرائه در شبهه حکمیه تحریمیه بر مسند نشست؛ یقع البحث فی اصالة الاحتیاط، استدلوا علی اصالة الاحتیاط فی الشبهات التحریمیه، بالکتاب و السنة و العقل و لم یستدلوا بالاجماع، بخاطر اینکه اجماع را از مبانی استنباطی شیعه نمی دانند و می گویند این اجماع مبنای سنّی است که در مبانی استنباط شیعی نفوذ کرده است.
استدلوا بالکتاب؛
گروه اول آیات: بان القول بالبرائه فی الشبهه التحریمیه قولٌ بغیر علم، و قول بغیر علم حرام است.
﴿وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۚ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا!﴾[2]
لا تقف، از ریشه قفو است به معنای تبعیت!
سوال: شما به چه ملاک در شبهات حکمیه تحریمیه قائل به برائت هستید؟ آنچه شما می گویید علم به آن که ندارید، مصداق قول بغیر علم است، فالقول الحق فی الشبهة التحریمیه هو الاحتیاط.
نمی دانید که آیا استعمال ماء الشعیر جایز است یا آنکه جایز نیست، در این صورت ماء الشعیر را استعمال نکنید چون این کار(شرب ماء الشعیر) و حکم به حلّیت قول بغیر علم.
پاسخ می دهیم: که هر دو طرف قول به غیر علم است، ما که اصولی هستیم می گوییم یجوز قول بغیر علم است شما هم که اخباری هستید می گویید لا یجوز ، این هم بغیر علم است،( اگر مرادتان حکم واقعی باشد) و اگر مرادتان حکم ظاهری باشد آن هم در دو طرف هست، اصولی که می گوید در شبهه حکمیه تحریمیه جواز هست، با دلیل می گوید، بدلیلٍ علی الحکم الظاهری، شما هم که می گویید جایز نیست، فعلی هذا این دلیلی بر وجوب احتیاط نشد، دلیلی هست که حرفا بحرف بر علیه خود شماست.
گروه دوم آیات: آیاتی است که دعوت به حق تقوا می کند
﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ﴾[3]
حق تقات همان احتیاطی است که ما اخباری ها می گوییم. مثلا اگر سر سفره ماء الشعیر گذاشتند، آن کسی که احتیاط می کند و آن را نمی خورد (شبهه تحریمیه است) آن حق تقوا را دارد یا آن کسی که می گوید من دلیلی بر حرمتش ندارم که می خورد؟ وجدانان می پذیریم که حق تقوا را کسی دارد که احتیاط می کند و نمی خورد.
﴿فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَاسْمَعُوا وَأَطِيعُوا وَأَنْفِقُوا خَيْرًا لِأَنْفُسِكُمْ﴾[4]
تاجایی که می توانید تقوا را رعایت کنید، و گوش دهید و اطاعت نمایید و انفاق کنید که برای شما بهتر است.
پس این تقوا خیر است برای شما، آن کس که در شبهه تحریمیه احتیاط می کند، تقوایی را رعایت می کند که به نفع اوست.
پاسخ: ما منکر نیستیم که رعایت احتیاط تا جایی که ضد احتیاط نشود حسن است، این امر فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ، اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ، صیغة الامر است، ولی بعث گاهی وجوبی هست و گاهی استحبابی است؛ پس پذیرفتیم هر فاتقوا اللهی وجوبی نیست، و نگه داشتن حریم اتقوا الله ها، رعایت اتقوا الله های استحبابی است، اگر این واژه را در قرآن در نظر بگیریم می بینیم بیشتر آن اتقوا الله ها برای مستحبات است.
در آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِيدًا﴾[5] داشتن قول سدید جزء واجبات است یا جزء مستحبات؟ ( سدید از ریشه سد است به معنای استحکام) بنابراین اگر کسی نقل شایعات کرد، کار حرام کرده یا کار بد؟
کار بدی کرده، دشمن شایعات را می سازد تا پخش کند، چه کسی بیاید خودش را پخش کند یا بگوید در فلان سایت دیدم، این قول سدید نیست ولی مرتکب ذنب هم نشده، فعلی هذا بسیاری موارد در قرآن فاتقوالله است و موردش مستحب است، اگرشما بگویید همه این موارد دال بر وجوب است لا اقلش این است که موردش را نگیرد، مورد مخصِّص نیست اما مورد مخَصَص هم نیست، بنابراین اتقوا اللهی که گفتید، بله در قرآن هست، ولی هم تقوای واجب داریم و هم تقوای مستحب.
آیه سومی که به آن استناد کردند این آیه است:
﴿وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ﴾[6]
واقعا مشتبهات حرمت را انجام دادن القاء النفس فی التهلکه نیست؟ القاء النفس فی التهلکه یعنی همین، هر شبهه ای که پیش روی ما باشد و بگوییم یجوز، سر از بی دینی در می آید، فعلی هذا ما اخباری بشویم در این عرصه و بگوییم که ارتکاب شبهات جایز نیست تا القاء النفس فی التهلکه نداشته باشیم.
اصلا می گوییم این آیه هیچ ربطی به شبهات تحریمیه ندارد، بخاطر این که این آیه در ضمن آیات قتال است ، ﴿وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ ؛ وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ﴾ ؛ ﴿إِنْ قَاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ؛ وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّىٰ لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ﴾، این آیات در ضمن آیات جهاد است.
﴿وَأَنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ﴾؛ آیه این را می گوید که جهاد کردید عزیز می مانید، اگر جهاد نکردید با دست خودتان خودتان را بیچاره می کنید.
آیه دو چیز می گوید، یکی قتال و یکی هم انفاق را؛ اگر پولدارها امساک کردند و به فقرا نرسیدند، طبیعی است که بشر شورش می کند، در این صورت تر و خشک با هم می سوزد، حال که خداوند وضع مالی خوبی به شما داده قبل از شورش بخشی از سرمایه تان را به فقرا بدهید. یا در باب قتال اگر از خودتان دفاع نکنید این چنین می شود که دشمن به شما حمله کند(خطبه 27 نهج البلاغه،ففَوَاللهِ مَا غُزِيَ قَوْمٌ قَطُّ فِي عُقْرِ دَارِهِمْ إِلاَّ ذَلُّوا[7] ، اگر دست روی دست بگذارید تا دشمن وسط خانه تان بیاید دشمن شما را ذلیل می کند، نباید اجازه داد دشمن وارد خانه شود)
نکته: متاسفانه، دشمن بوسیله فضای مجازی وارد خانه ما شده است، این فضاست که خط و مسیر تعیین می کند.
پس ولا تلقوا الی التهلکه چه ربطی دارد به شبهه تحریمیه؟ و استدلال آیات بر بیشتر این ها که بیان کردیم نیست، یقع الکلام فی المستحبات که جلسه آینده بحث خواهد شد.