« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد سید‌احمد خاتمی

1404/06/23

بسم الله الرحمن الرحیم

مستحبات و مکروهات تجارت/شروط المتعاقدين /كتاب البيع

 

موضوع: كتاب البيع/شروط المتعاقدين /مستحبات و مکروهات تجارت

 

روایت: امام صادق(ع): مَنْ أَسْبَغَ وُضُوءَهُ وَ أَحْسَنَ صَلاَتَهُ وَ أَدَّى زَكَاةَ مَالِهِ وَ كَفَّ غَضَبَهُ وَ سَجَنَ لِسَانَهُ وَ اِسْتَغْفَرَ لِذَنْبِهِ وَ أَدَّى اَلنَّصِيحَةَ لِأَهْلِ بَيْتِ نَبِيِّهِ ص فَقَدِ اِسْتَكْمَلَ حَقَائِقَ اَلْإِيمَانِ وَ أَبْوَابُ اَلْجَنَّةِ مَفْتُوحَةٌ لَهُ.[1]

کسی که وضوی درست و حسابی بگیرد (آب مالی نکند بلکه آب را به اعضا برساند) و نمازش را خوب بخواند ، زکات مالش را هم بدهد، وقتی هم که عصبانی می شود ، غضبش را اعمال نکند، زبانش را کنترل کند و برای گناهش استغفار کند، دلسوزی برای اهل بیت رسولش داشته باشد (مثلا اسم اهل بیت را روی بچه هایش بگذارد) کسی که اینگونه عمل کند حقایق ایمان را تکمیل کرده، دربهای بهشت هم بروی او باز است.

خلاصه:

بحث اجمال فی الطلب (اینکه حرص نداشته باشد) مطرح شد، یک روایت را خواندیم و روایت دیگر را هم سندش را خواندیم.

عنه یعنی کلینی عن علی بن محمد عن احمد بن ابی عبدالله برمیگردد، او هم احمد بن خالد برقی است، این روایت هشتم کافی هست ج5 ص 81، روایت هفت باب عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اَللَّهِ اَلْقُمِّيُّ‌ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ‌ .

عَنْهُ‌ عَنِ اِبْنِ فَضَّالٍ(کلینی از علی بن محمد ماجیلویه بن عبدالله بن عمران برقی، امامی و ثقه از احمد بن ابی عبدالله بر میگردد)(حسن بن علی بن فضال التمیمی، غیرامامی، ثقه) عَمَّنْ ذَكَرَهُ‌() عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ‌ قَالَ‌: لِيَكُنْ طَلَبُكَ لِلْمَعِيشَةِ فَوْقَ كَسْبِ اَلْمُضَيِّعِ وَ دُونَ طَلَبِ اَلْحَرِيصِ اَلرَّاضِي بِدُنْيَاهُ اَلْمُطْمَئِنِّ إِلَيْهَا وَ لَكِنْ أَنْزِلْ نَفْسَكَ مِنْ ذَلِكَ بِمَنْزِلَةِ اَلْمُنْصِفِ اَلْمُتَعَفِّفِ تَرْفَعُ نَفْسَكَ‌ عَنْ مَنْزِلَةِ اَلْوَاهِنِ اَلضَّعِيفِ وَ تَكْتَسِبُ مَا لاَ بُدَّ مِنْهُ إِنَّ اَلَّذِينَ أُعْطُوا اَلْمَالَ ثُمَّ لَمْ يَشْكُرُوا لاَ مَالَ لَهُم .[2]

تلاش تو براى تحصيل رزق و روزى بايد بيشتر از مقدار ضايع كننده و از دست داده؛ و كمتر از شخص حريص به دنيا، بوده باشد كه مطمئن است آن را بدست مى‌آورد؛ و خواسته‌هاى نفسانى خود را نسبت به تحصيل دنيا كاهش بده و با انصاف و عفيف باش؛ نفْس خود را از حالت سُست و تنبلى دور و جدا گردان و دنبال تحصيل رزق و روزى باش، رزقى كه يك مؤمن ناچار است آن را داشته باشد، همانا كسانى كه ثروتى دارند و (حقيقت) شكر آن را انجام ندهند، براى چنين افرادى ثروتى نخواهد بود.(مالشان از آنها گرفته می شود)

6 روایت دیگر هم هست که مطالعه شود.

این از مستحبات؛ شیخ انصاری هم به سه مکروه متعرض شده است (احتکار، تلقی رکبان و نجش)

احتکار بیان شد، یکی هم تلقی رکبان است؛ تلقی یعنی اینکه به استقبال کاروان برود تا همه کالا را از آنها بخرد و خودش گرانتر بفروشد، یا اینکه به استقبال آنها برود و جنس گران به کاروان بفروشد.

منتها امروزه این بحث سالبه به انتفاء موضوع است چون اصلا کاروان تجارتی نیست، حتی نیاز نیست کسی از خانه بیرون بیاید بلکه با تلفن همراه خرید و فروش می کنند.

اشکال: اینکه کسی تا شمال برود و رنج بخرد که هنوز وجود دارد.

پاسخ: این تلقی رکبان نیست بلکه تلقی کمتر از 4 فرسخ است و بیشتر از 4 فرسخ جَلَب هست کراهت که ندارد هیچ، مستحب هم هست.

تلقی رکبان را شیخ انصاری در مکاسب فرموده است، و شکی نیست که مرجوح است و کار خوبی نیست.

سوال: این کار خوب نبودن مکروه است یا حرام؟

ابی الصلاح حلبی ، قاضی ابن براج، ابن ادریس حلی، علامه در منتهی ، شهید اول در دروس و محقق ثانی در حواشی گفته اند حرام است، در مقابلشان فاضل قطیفی در ایضاح النافع گفته است مذهب الاکثر این کراهت دارد حتی ادعای اجماع بر عدم تحریم کرده است، عند اکثر علمائنا و لیس حراماً اجماعاً. (همه معتقدند که این تلقی رکبان حرام نیست)

قبل از بحث این مطلب را می گوییم که آنها که قائل به حرمت و یا کراهت هستند با شروطی این حرام یا کراهت را گفته اند.

    1. اینکه خروج للتجارة باشد، اما اگر کسی با ماشینش دارد به تهران می رود ببیند یک کالای مرغوبی دارند می فروشند و برود بخرد این بنابر قول حرمت حرام نیست و بنابر قول به کراهت هم کراهت ندارد چون برای تجارت نرفته است.

    2. سفر کمتر از 4 فرسخ برود، اگر سفر بیشتر برود می شود تجارت و تجارت هم مستحب است.

    3. قافله قیمت ها را نداند، اما اگر قیمت ها را دقیق می دانستند، اگر فروختند (چه گرانتر و ارزانتر) تلقی نیست و خیار غبنی هم نیست چون با علم بوده.

آنها که گفتند کراهت مستندشان روایت منهال قصاب است:

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ اِبْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عَبْدِ اَلرَّحْمَنِ بْنِ اَلْحَجَّاجِ عَنْ مِنْهَالٍ اَلْقَصَّابِ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : لاَ تَلَقَّ فَإِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ نَهَى عَنِ اَلتَّلَقِّي قَالَ وَ مَا حَدُّ اَلتَّلَقِّي قَالَ مَا دُونَ غَدْوَةٍ أَوْ رَوْحَةٍ قُلْتُ وَ كَمِ اَلْغَدْوَةُ وَ اَلرَّوْحَةُ قَالَ أَرْبَعَةُ فَرَاسِخَ قَالَ اِبْنُ أَبِي عُمَيْرٍ وَ مَا فَوْقَ ذَلِكَ فَلَيْسَ بِتَلَقٍّ . [3]

امام صادق فرمودند: به استقبال جنس مرو كه رسول خدا از آن نهى فرمود. من پرسيدم: استقبال از جنس تا چه مسافتى ممنوع شده است‌؟ حضرت فرمود: كمتر از مسافت نصف روز كه بعد از آفتاب و يا بعد از ظهر طى شود. من پرسيدم: مسافت نصف روز چند فرسخ مى‌شود؟ ابو عبد اللّه گفت: چهار فرسخ.(ابن ابی عمیر گفت بیشتر از 4 فرسخ تلقی رکبان نیست)

در این باب چند روایت هست که همه به منهال قصاب بر میگردد؛ منهال قصاب مجهول شمرده شده است ، ولی ما با شرایط و قرائن توثیقش می کنیم.

قرینه اول: یک شاهدش روایت عیاشی هست که در آن منهال قصاب می گوید: قلت لابی عبدالله (ع) ادع الله ان یرزقنی الشهادة… این دلالت بر خوبی او میکند، امام فرمود: المومن شهیدٌ ثم تلا ﴿وَالَّذِينَ آمَنُوا بِاللهِ وَرُسُلِهِ أُولئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ وَالشُّهَداءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَنُورُهُمْ﴾[4] (اگر در بستر هم بمیرید شهید هستید)

(این مدرک از مستدرکات علم رجال بیان می کنیم برای شیخ علی نمازی)

اگر این قرینه را کسی نپذیرید، قرینه دیگری می آوریم:

قرینه دوم: عبدالرحمن بن حجاج، حسن بن محبوب، یونس بن یعقوب، مالک بن عطیه ، مثنی الحناط ، منصور بن یونس ، داوود بن رزین، از او روایت نقل کرده اند، ابن ابی عمیر هم به واسطه عبدالرحمن بن حجاج از او روایت نقل کرده، این همه آدم بزرگ از هر کسی روایت نقل نمی کنند.

قرینه سوم: شیخ صدوق در مشیخه من لایحضر او را از معتمدین نقل کرده است.

اینها مایه اطمینان است، روش بزرگان هم همین است که فقط به توثیق نجاشی نگاه نمی کردند و دنبال قرائن و شواهد می گردند؛ بله یکی از قرائن تایید نخبگان رجال است اما اگر تنها قرینه این باشد درست نیست و روش بزرگان هم این نیست.

در این روایت آمده : لاَ تَلَقَّ فَإِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ نَهَى عَنِ اَلتَّلَقِّي

علمایی که قائل به حرمت شدند به ظاهر این روایت اخذ کرده اند.

وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ وَ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ جَمِيعاً عَنِ اِبْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُثَنًّى اَلْحَنَّاطِ(مثنی بن ولید حناط؛ گندم فروش بود، در رجال گفته اند لا بأس به) عَنْ مِنْهَالٍ اَلْقَصَّابِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قَالَ: لاَ تَلَقَّ وَ لاَ تَشْتَرِ مَا تُلُقِّيَ وَ لاَ تَأْكُلْ مِنْهُ. [5]

گوسفندی که با تلقی خریده شده گوشتش خوردن ندارد.

وَ رَوَاهُ اَلصَّدُوقُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مِنْهَالٍ اَلْقَصَّابِ : أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ عَنْ تَلَقِّي اَلْغَنَمِ فَقَالَ لاَ تَلَقَّ وَ لاَ تَشْتَرِ مَا تُلُقِّيَ وَ لاَ تَأْكُلْ مِنْ لَحْمِ مَا تُلُقِّيَ . [6]

(ما با توجه به مجموعه روایات حمل بر کراهت می کنیم، آنچنان که اکثر علما حمل بر کراهت کردند)

وَ عَنْ أَبِي عَلِيٍّ اَلْأَشْعَرِيِّ(احمدبن ادریس) عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اَلْجَبَّارِ(ابی الصهبان ثقه) عَنْ أَحْمَدَ بْنِ اَلنَّضْرِ(کوفی، ثقه) عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ(ضعیف) عَنْ عُرْوَةَ بْنِ عَبْدِ اَللَّهِ(توثیق خاص ندارد) عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : لاَ يَتَلَقَّي أَحَدُكُمْ تِجَارَةً خَارِجاً مِنَ اَلْمِصْرِ اَلْحَدِيثَ. [7] (با توجه به دیگر روایات این خارجاً را کمتر از 4 فرسخ معنا می کنیم)

بیشتر از این در تلقی رکبان نمی مانیم، در حالی که شیخ حدود 6 صفحه بحث کرده است.

آخرین مکروه نَجَش هست، که نجش هم می خوانند.

«النَّجَش» في اللغة مِن نَجَشَ يَنجُشُ - من باب قَتَل

اینکه کسی با فروشنده گاوبندی کنند تا به طور ساختگی قیمت را بالا ببرند و مشتری مجبور شود گرانتر بخرد.

 


logo