« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد سید‌احمد خاتمی

1403/12/07

بسم الله الرحمن الرحیم

معدودات/شروط المتعاقدين /كتاب البيع

 

موضوع: كتاب البيع/شروط المتعاقدين /معدودات

 

روایت: قال: حدثنا الحسين بن محمد بن عامر، عن عمه عبد الله بن عامر، عن محمد بن أبي عمير، عن أبان بن عثمان، عن سعد بن طريف، عن الاصبغ بن نباتة(مسئول شهربانی امام علی، می توان یک کتاب راجع به او نوشت و در نیروی انتظامی خواند)، قال: كان أمير المؤمنين (عليه السلام) يقول في سجوده: أناجيك يا سيدي كما يناجي العبد الذليل مولاه، وأطلب إليك طلب من يعلم أنك تعطي ولا ينقص مما عندك شئ، واستغفرك استغفار من يعلم أنه لا يغفر الذنوب إلا أنت، وأتوكل عليك توكل من يعلم أنك على كل شئ قدير.[1]

اصبغ می گوید: امیرالمومنین در سجده همانند یک بنده ذلیل با مولایش مناجات می کرد، می گفت : تو غنی علی الاطلاق هستی و چیزی از تو کم نمی آید و از تو طلب می کنم، استغفار می کنم استغفار کسی که می داند کسی جز تو نمی تواند ببخشد، و بر تو توکل می کنم، توکل کسی که می داند تو بر هر چیزی توانایی.

خلاصه:

سخن پیرامون این است که اجناس علی اربعة اقسام: مکیل، موزون، معدود، مذروع.

از مکیل و موزون سخن گفته شد، ولی هنوز ملاک مکیل و موزون بیان نشد که باید گفته شود، قدر مسلم معدود هم آنی هست که زمان ائمه بوده و جوز و بیض از مصادیق معدود بوده است.

سخن این است که ما هو المعدود؟

که گفته شد این امر عرفی است، چه بسا کالایی در زمانی معدود باشد و بعدا موزون بشود، مثل گردو و تخم مرغ در زمان ما، و این امر عرفی است و نمی شود یک میزان کلی تعیین کرد و امره موکولٌ الی العرف، عرف برخی چیزها را معدود می بیند و برخی چیزها را موزون.

هم در مکیل و موزون هم در معدود و هم در مذروع، ملاک چیست؟

اینجا چند بحث مطرح است:

بحث اول. اگر چیزی در زمان معصوم معدود بوده، الی یوم القیامه ولو با تغییر شرایط ما هم باید معدودش بدانیم.

صاحب حدائق بحث را به این سمت می برد که اگر چیزی در زمان معصوم، معدود، مکیل یا موزون بود، ما هم باید تبعیت کنیم:

أقول: لا ريب ان الواجب في معاني الألفاظ الواردة في الاخبار هو الحمل على عرفهم- (عليهم السلام)- فكلما علم كونه مكيلا أو موزونا في زمنهم- (عليهم السلام)- وجب اجراء الحكم بذلك عليه في الأزمنة المتأخرة، و ما لم يعلم فهو- بناء على قواعدهم- يرجع الى العرف العام(در هر زمانی به عرف عام مراجعه می کنیم) ، الى آخر ما ذكروه من التفصيل. [2]

بعد شیخ در عرف عام اشکال می کند و می گوید عرف انضباط ندارد، اینکه یک چیزی مکیل باشد، کیل هر زمانی چقدر هست؟ صاحب حدائق می گوید: فان لكل قطر عرفا و عادة بخلاف ما عليه غيرها من النواحي و الأقطار، و من الظاهر ان الأحكام الشرعية متحدة لا اختلاف فيها، فلا تُناط بالأمور غير المنضبطة. (عرف را هم اینگونه زیر سوال می برند) حدائق الناظره؟؟؟

اقول: ما می رویم روی موضوع اول ، اگر برای ما محرز شد چیزی مانند گردو در زمان ائمه معدود بوده و الان موزون است یا بعضی از میوه ها مانند زردآلو، آیا اینها الی یوم القیامه باید معدود شمرده شود؟

استاد: خیر زیرا عدّ ، خصوصیت نداشته است آنچه خصوصیت داشته این بوده که طریق الی المالیة بوده، حتی در زمان معصوم؛ بنابراین اگر چیزی در زمان معصوم معدود بوده ولی الان تغییر کرده چون می دانیم ملاکش مالیت بوده؛ بنابراین ملاک عرف زمان ما هست، عرف هم مالیت را لحاظ می کند، ذرع و کیل و عدّ خصوصیت ندارد، اگر کسانی که خبره باشند بالمشاهده قیمت کالایی را تشخیص بدهند ولو متر، یا کیل هم نکنند، به آنها اعتماد می شود، و بنابراین نباید درگیر این بود که اگر چیزی در زمان معصوم معدود بود الان هم باید معدود باشد ، این مثل آن هست که روایت کردند که اسماعیل یشهد ان لا اله الله و اخباریون اگر کسی دیگری با نام دیگر بمیرد در کفن او می نویسند اسماعیل یشهد ان لا اله الا الله.

بحث دوم . آیا معدود را می توان بالمشاهده خرید یا نمی توان؟ (البته مشاهده ای که با آن رفع غرر بشود نه مشاهده ای که حدسی باشد)

شیخ انصاری گفته اند: معدود را فقط با عدّ می شود خرید نه با مشاهده.

محقق اردبیلی (مقدس اردبیلی) : هیچ دلیلی نداریم که معدود را فقط باید با عدّ فروخت، بلکه با مشاهده نیز می توان فروخت(منتها مشاهده ای که در آن حدس نباشد)

ومنه يُعلم البحث في المعدود ، والظاهر عدم دليل على عدم جواز بيعه الا عدّاً (چه کسی گفته که معدود را فقط باید باعدّ فروخت)، وعموم أدلة جواز العقود والوفاء بها ، يدل على الجواز ، وعدم اشتراط العدّ.(عموم ادله وفاء «اوفوا بالعقود»، مشاهده کرده و گفته 1000گردو به شما می فروشم به کذا) والأصل مع العمومات وحصول التراضي الذي هو العمدة في الدليل دليل قوي ، فإثبات خلافه مشكل ، وان كان المشهور عدمَ الجواز ، والاحتياط معه في الجملة ، قبل وقوع العقد ، نعم الاولى عدم ارتكابه والترك لبائعه على تقدير رضاه … (اینکه احتیاط کنند و معدود را بشمرند یقینا اولی هست اما مسئله فقهی اش این است).[3]

شیخ انصاری به مخالفت با مقدس اردبیلی پرداختند :

و يظهر من المحكي عن المحقّق الأردبيلي المناقشة في ذلك، بل الميل إلى منعه و جواز بيع المعدود مشاهدة ، و يردّه رواية الجوز الآتية (روایت جوز را که خواندیم رد فرمایش مقدس اردبیلی هست).[4]

روایت جوز می گفت:

مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحَسَنِ‌ بِإِسْنَادِهِ عَنِ اَلْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ سُفْيَانَ بْنِ صَالِحٍ‌ وَ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ‌ عَنِ اَلْحَلَبِيِّ‌ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ‌ وَ عَلِيِّ بْنِ اَلنُّعْمَانِ‌ عَنِ اِبْنِ مُسْكَانَ‌ جَمِيعاً عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ‌: أَنَّهُ سُئِلَ عَنِ اَلْجَوْزِ لاَ نَسْتَطِيعُ أَنْ نَعُدَّهُ فَيُكَالُ بِمِكْيَالٍ ثُمَّ يُعَدُّ مَا فِيهِ ثُمَّ يُكَالُ مَا بَقِيَ عَلَى حِسَابِ ذَلِكَ اَلْعَدَدِ قَالَ لاَ بَأْسَ بِهِ‌. [5]

گفته است که می بینید، امام فرموده معدود را اولا و بالذات بشمرید و اگر نتوانستید کیل کنید، پس معدود حتما باید عدّ بشود، ولکن انصافا این استدلال محقق اردبیلی است دلال به مفهوم لقب است.

ما در اصول مفهوم لقب را قبول نکردیم و اگر مفهوم لقب را قبول کنیم یعنی زید موجود یعنی الله موجود نیست. مفهوم لقب اضعف المفاهیم است، امام فرمود اگر معذور نیستید معدود را بشمار، اگر معذور هستی کیل کن. اما نفرموده که غیر کیل نه، اینها اثباتی است و ما قبول داریم، اما نفی مشاهده که نمی کند.

از امام سوال می کنند ما که نمی توانیم گردو را بشماریم، می توانیم کیل کنیم امام فرمود بله ایراد ندارد ، اما این بله به معنای نفی مشاهده قابل اطمینان نیست.

به این ترتیب هم مکیل هم موزون هم معدود و هم مذروع تکلیفش مشخص شد.

ادامه کلاس ها انشاء الله در 16 فروردین برگزار خواهد شد.

 


logo