« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد سید‌احمد خاتمی

1403/11/28

بسم الله الرحمن الرحیم

فرق بین موزونات و معدودات/شروط المتعاقدين /كتاب البيع

 

موضوع: كتاب البيع/شروط المتعاقدين /فرق بین موزونات و معدودات

 

روایت: امام باقر: الظلم ثلاثة: ظلم يغفرُهُ الله، وظلم لا يغفره الله، وظلم لا يدعه الله، فأما الظلم الذي لا يغفر الله عز وجل فالشرك بالله، وأما الظلم الذي يغفره الله عز وجل فظلم الرجل نفسه فيما بينه وبين الله عز وجل، وأما الظلم الذي لا يدعه الله عز وجل فالمداينة بين العباد.[1]

ما سه نوع ظلم داریم: ظلمی که خدا با توبه آن را می بخشد، ظلمی که خداوند نمی بخشد و ظلمی که خدا رهایش نمی کند؛ اما ظلمی که خدا نمی بخشد آن را شرک به خداست، اما ظلمی که خدا میبخشد ولو بدون توبه (ان الحسنات یذهبن السیئات) ظلمی هست که بین او و بین خداست (البته اگر وضعیت کسی که حسناتش بیشتر بود)، اما ظلمی که خدا رها نمی کند ظلمی است که به مردم روا می دارد(حقوق الناس را خدا حتما استیفا می کند، بله اگر طرف از حقش گذشت که تمام است ولی اگر طرفی که نسبت به او ظلم شده نگذشت خداوند مجازات می کند).

خلاصه:

سخن این است که آیا دراهم و دنانیر هم جزء موزونات به حساب می آید یا آنکه دراهم و دنانیر جزء معدودات به حساب می آید؟

فرق بین موزنات و معدودات این است که در موزونات ربا راه دارد و حرام است ولی در معدودات ربا راه ندارد و حرام نیست.

اینکه چه چیزی جزء معدودات هست بحث بعدی است؛ اما دراهم و دنانیر، زمانی جزء موزونات بودند، به مقداری که طلا یا نقره در سکه ای بکار رفته بود به همان میزان ارزش داشت، گاهی تقلب می کردند و مس یا سرب قاطی می کردند، در این صورت ارزش آن کمتر می شد.

شیخ انصاری می گوید ولو دنانیر و دراهم از موزونات است لذا ربا در آن جاری است کما صرح به العلامه فی التذکره (در جلد 10) اما در عین حال لازم نیست کیل و وزن شود، به دلیل اینکه: و ذلک لسیرة المتدینین، سیره متدینین این است که با اینکه اینها از موزونات است ولی وزن نمی کردند، درهم و دینار می دادند و کالا می گرفتند و وزن نمی کردند. (این از نظر شیخ)

ولکن حقیقت آن است که ما دو جور سکه داشته و داریم (حتی الان):

یک. سکه ای که دولت (حکومت) ضرب می کند؛

دو. سکه ای که تجّار و بازرگانان می زنند؛

سکه ای که حکومت می زند ولو حکومت باطل، این ها از معدودات است، بخاطر اینکه حساب شده است، وزنش مشخص هست، اینها ولو از موزونات است ولی چون حکومت میزند وزنش مشخص است، مثلا مشخص می کنند که مهریه این خانم فلان مقدار سکه طلای بانک مرکزی است، معلوم می شود بانک مرکزی و غیر بانک مرکزی دارد.

از روایات استفاده می شود که سکه هایی که دولت می زند جزء معدودات است ولی سکه هایی که تجار و بازرگانان می زنند جزء موزونات است و باید وزن شود، اگر بدون وزن فروخته شود، بیع باطل است و اصلا بیع حساب نمی شود.

الربا، بمعنی الزیاده، ﴿فَإِذَا أَنْزَلْنَا عَلَيْهَا الْمَاءَ اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ وَأَنْبَتَتْ مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ﴾[2] (5حج)؛ اما ربای شرعی این است که کالایی به جنس کالای دیگر و زیادی فروخته شود.

تعبیر شهید ثانی از ربا در مسالک این است: بيع أحد المتماثلين- المقدّرين بالكيل أو الوزن في عهد صاحب الشرع صلّى اللّٰه عليه و آله أو في العادة- بالآخر، مع زيادة في أحدهما حقيقة أو حكما.[3]

این زیاده گاهی عینی هست و گاهی حکمی، نقد و نسیه هست منتها می گوییم این کالا را اگر نقد می خواهی فلان مقدار باید بدهی و اگر نسیه بخواهی فلان مقدار باید بپردازی، این در حقیقت فروختن کالا به زیادةٍ هست که مهلت دارد.

هذا علی قسمین: گاه ربای قرضی هست گاهی ربای معاملی (معاوضی) هست، اینکه کالایی را با همجنسش با زیادی معامله کند، مثلا یک من گندم خوب با دو من (گندم ردیع یا) جو معامله کنند، یا برنج خوب را با برنج ارزان معامله کنند. این ربای معاوضی هست، زیادة عینة او زیادة حکمیهً.

در ربای معاوضی دو شرط وجود دارد:

یک. اتحاد جنس داشته باشند، نه مثل گندم و برنج؛

دو. مکیل و موزون باشند؛ پس اگر معدود بودند ربا در آنها نیست، فعلی هذا در بحث ربا که از گناهان بی تردید است ، کسی نمی تواند این حرام را حلال کند و این جنگ با خداست.

روایت:

وَ بِإِسْنَادِهِ(شیخ طوسی) عَنِ اِبْنِ أَبِي عُمَيْرٍ(از مشایخ الثقات، سه سال زندان بود در زمان هارون، سند شیخ طوسی به ابن ابی عمیر صحیح است) عَنْ عَبْدِ اَلرَّحْمَنِ بْنِ اَلْحَجَّاجِ‌(ثقه، رمی به کیسانیه شده که اعتباری به این رمی نیست، منتها امام کاظم فرمودن انه لثقیل علی الفواد: برخی گفتند این قدح است چون اسم خودش اسم ابن ملجم است و اسم پدرش اسم حجاج است، ولی اعتباری به این هم نیست چون با اسم ثقیل بودن یا سبک بودن درست نمی شود، مثلا بعد از رضا خان کسانی که اسمشان رضا هست که احساس شرم نمی کنند و این انه لثقیل یک تکریم و تجلیل است یعنی نزد من امام او وزنه ای هست) قَالَ‌: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ‌ أَشْتَرِي اَلشَّيْ‌ءَ بِالدَّرَاهِمِ فَأُعْطِي اَلنَّاقِصَ اَلْحَبَّةَ وَ اَلْحَبَّتَيْنِ قَالَ لاَ حَتَّى تُبَيِّنَهُ (یک چیزی میخرم به ده درهم و قدری این دراهم ناقص است و نقصش را به حبه یا حبتین جبران می کنند، حضرت فرمودند نه، دقیقا باید مشخص باشد؛ ثمن حبه و حبتین کم دارد، قیمتش نقصان دارد، این را باید به بایع بگویی) ثُمَّ قَالَ إِلاَّ أَنْ يَكُونَ نَحْوَ هَذِهِ اَلدَّرَاهِمِ اَلْأَوْضَاحِيَّةِ اَلَّتِي تَكُونُ عِنْدَنَا عَدَداً [4] (مگر اینکه مثل این دراهم اوضاحیه باشد، من لایحضر وضحیه گفته ، مراد هم این است، دو جور دراهم مطرح بوده ، یکی دراهم اوضاحیه بوده که حکومتی بودند اینها معدود و مشخص بودند، اینها را حضرت می فرماید در اینها ربا نیست چون معدود است و جهالتی در آنها نیست؛ و لا ربا فی المعدود، اما دراهمی را که تجار می زنند، در آن قاطی هست الی ماشاء الله، در همه زمانها این کم گذاشتن ها و تقلب ها زیاد پیش می آید).

این تقلب ها بوده و هست و خواهد بود، چون شیطان هست و شیطان هم الی وقتٍ معلوم از خداوند مهلت خواسته است، البته راز خلقت شیطان این است که شیطان برای سازندگی انسان است، اگر کسی دشمن نداشته باشد لَخت می شود، باید دشمن داشته باشد تا انسان ورزیده شود.

از بحث های خوب برای ماه رمضان، شیطان در قرآن هست؛ روشهای شیطان، روشهای فریب شیطان (گام بگام می برد، خطوات الشیطان…)

پس دراهم اوضاحیه را امام فرمودند اشکال ندارد چون منضبط است اما غیر اینها چون منضبط نیست باید وزن کنند، چون دراهم کیلی نیست و وزنی هست باید وزن کنند.

نکته: نقاد به کسانی می گفتند که سکه را دست می گرفتند و می گفتند چقدر طلا هست و چقدر قاطی دارد، انتقاد هم از همین ریشه است،یعنی هم کار درست را ببین و هم کار نادرست را، نه اینکه فقط قسمتی را که نادرست است را ببینیم.

امام علیه السلام فرمودند این سکه ها اشکال دارد، شیخ هم همین را گفته است، منتها به لسان استثناء، یعنی درست است که دراهم موزون هست، و باید وزن بشود، (نهی النبی عن بیع الغرر) اما در دراهم چون سیره بر این هستنند که موزونا نمی فروشند لذا اشکالی ندارد. (این را شیخ با این ادبیات می گوید) اما ادبیات درستش با توجه به روایت این است که ما دو جور سکه داریم، حکومتی و غیرحکومتی، دیگر استثناء و غیراستثناء هم ندارد لان الدراهم و الدنانیر من المعدودات، آنچنان که الان هم دراهم و دنانیر من المعدودات است. اسکناس هم از معدودات است چون می شمارند نه اینکه موزون باشد، اصلا اسکناس به وزن خودش نیست بلکه به وزن پشتوانه اش هست.

 


logo