« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد سیدمحمدعلی موسوی‌جزایری

1404/07/26

بسم الله الرحمن الرحیم

استصحاب/ تنبیهات استصحاب/ اصاله تأخر الحادث/چند فرع فقهی

موضوع: استصحاب/ تنبیهات استصحاب/ اصاله تأخر الحادث/چند فرع فقهی

مقدمه ای در شک در تقدم کرّیت یا ملاقات با نجاست

بحث را در علم اصول پی می‌گیریم و به فرعی برخورد می‌کنیم که قبلاً نیز مطرح شده بود، لکن به دلیل مواجهه با نظریه محقق نائینی، تکرار آن ضروری است.

مسئله این است که آبی در اختیار داریم و یقین داریم که هم ملاقات با نجاست کرده است و هم به حد کُرّ رسیده است. اگر آب ابتدا به کُرّیت رسیده و سپس با نجاست ملاقات کرده باشد، آب طاهر است؛ زیرا «اذا کان قدر کُرّ لا ینجّسه» (آب کُرّ نجس نمی‌شود) مگر با تغییر اوصاف ثلاثه (که بحث ما فعلاً در تغییر نیست، بلکه در خود ملاقات است). اما اگر ابتدا ملاقات با نجاست صورت گرفته باشد (در حالی که آب قلیل بوده) و سپس کُرّیت حاصل شده باشد، آب نجس است و نجس باقی می‌ماند، و لو بلغ کُرّاً.

اکنون اگر در تقدم و تأخر این دو واقعه (ملاقات و کُرّیت) شک کنیم، همان‌طور که قبلاً بحث کردیم، دو استصحاب عدم با هم تعارض و تساقط می‌نمایند. این دو استصحاب عبارتند از: استصحاب عدم ملاقات تا زمان کُرّیت، و استصحاب عدم کُرّیت تا زمان ملاقات. هر کدام از این‌ها که وجودش منشأ اثر باشد، کافی است که استصحاب عدمش جاری شود. در نتیجه‌ی تعارض و تساقط، نوبت به اصل چهارم، یعنی اصاله الطهاره می‌رسد. این تا اینجای بحث، نظر مشهور است.

نظریه محقق نائینی: حکم به نجاست

محقق نائینی[1] (رحمه الله) در این خصوص نظری متفاوت دارند و می‌فرمایند: در این صورت آب نجس است و برای اثبات نجاست، به عموم عام رجوع می‌کنند. عموم عام این است: «کلّ ما لاقی نجساً یتنجّس» (هر چیزی که با نجاست ملاقات کند، نجس می‌شود). این عموم عام شامل هر چیزی، چه قلیل و چه کثیر، می‌شود (سواء کان قلیلاً او کثیراً). از آنجایی که ما علم داریم که این آب با نجاست ملاقات کرده است، عموم عام بر آن صدق می‌کند.

بله، از این عموم، یک مخصص خارج شده است و آن آب کر است: اگر آب به حد کُرّ برسد، نجس نمی‌شود. اما شرط خروج آب از تحت عموم سَبْق کُرّیت بر ملاقات است و این شرط باید احراز شود، کرّیتی که به درد ما می خورد کرّیت مطلق نیست، بلکه کرّیتی است که سابقه بر ملاقات باشد؛ یعنی در زمان ملاقات، کُرّیت محقق شده باشد و پس از آن ملاقاتی پیدا شده باشد که در ما نحن فیه این شرط را نداریم زیرا نسبت به سبق کریت شک داریم.

لذا محقق نائینی می فرماید ما دلیلی بر سبق کریت نداریم. اصول عملی موجود هم (مثل اصل عدم کُرّیت تا زمان ملاقات یا اصل عدم ملاقات تا زمان کُرّیت) هیچ‌کدام ثبوت سَبْق کُرّیت را ثابت نمی‌کنند، زیرا این ثبوت نسبت به حکم نجاست، اصل مثبت محسوب می‌شود و فاقد شأنیت اثبات است. در نتیجه وقتی سَبْق کُرّیت بر ملاقات ثابت نشد، مخصص تحقق پیدا نکرده و آب همچنان تحت عموم عام قرار می‌گیرد. بنابراین، به دلیل صدق عموم «کلّ ما لاقی نجساً یتنجّس»، آب نجس است.

رد فرمایش ایشان و اثبات طهارت

ما بیان ایشان در خصوص لزوم ثبات سَبْق الکریّة علی الملاقاة را رد نمی‌کنیم؛ اما می‌گوییم که از طرف دیگر، باید به موضوعیت ملاقات که موجب تنجّس است، توجه کرد. منشأ نجاست، ملاقات النجاسة در زمان قِلّت (قلیل بودن آب) است.

ما می‌توانیم به اصالت عدم الملاقاة تا زمان الکریّة تمسک کنیم. در این حالت، فرض بر این است که ملاقاتی در زمان قِلّت رخ نداده است و اصالت عدم الملاقاة قبل از کُرّیت، اصل مثبت نیست، اما اصل عدم الکریّة در حال الملاقاة برای اثبات سَبْق کُرّیت بر ملاقات، اصل مثبت خواهد بود و از آنجایی که منشأ و موضوع نجاست صرفاً ملاقات است، با نفی ملاقات در زمان قِلّت توسط اصالت عدم الملاقاة، موضوع نجاست را منتفی می‌کنیم. در نتیجه، نجاستی به وجود نیامده است، زیرا نجاست منشأیی جز ملاقات ندارد و ملاقات نیز نفی شده است. این امر برای عدم وجود منشأ نجاست کفایت می‌کند.

لذا ما در پاسخ به نائینی می گوییم کار به اثبات سبق کُرّیت نداریم، بلکه به سراغ منشأ نجاست (ملاقات) می‌رویم و آن را نفی می‌کنیم. نفی ملاقات موجب می‌شود که مثبتی برای نجاست نداشته باشیم و به اصالت طهارت رجوع کنیم.


logo