« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد سیدمحمدعلی موسوی‌جزایری

1404/07/21

بسم الله الرحمن الرحیم

اصاله تأخر الحادث/ تنبیهات استصحاب/استصحاب

موضوع: استصحاب/ تنبیهات استصحاب/ اصاله تأخر الحادث

مقدمه: تبیین مسئله حادثه و کریت

بحث ما در مورد مثال حادثی بود که در آن سرنوشت طهارت یک آب مشخص نیست. فرض کنید آبی در ابتدا قلیل و پاک بوده و با نجاست ملاقات نکرده است. سپس دو حادثه هم‌زمان اتفاق می‌افتد: اولاً آب به حد کریت می‌رسد و ثانیاً با نجاست ملاقات می‌کند. حال، تقدم و تأخر این دو حادثه مجهول است.

اگر ملاقات با نجاست اول واقع شده باشد، یعنی آب در حالت قلیل بودن، با نجاست ملاقات کرده و نجس شده است. در این صورت، افزایش حجم آب تا حد کر نیز باعث پاک شدن آن نمی‌شود و آب نجس باقی می‌ماند. اما اگر برعکس، اول آب به کریت رسید و سپس ملاقات با نجاست صورت گرفت (ثُمَّ لاقَی النَّجَاسَةَ)، نتیجه آن یک آب پاک خواهد بود؛ زیرا ملاقات با نجاست بعد از رسیدن آب به حد کر بوده است. این موضوع اثر شرعی دارد.

جریان اصل اگر هر دو مجهول التاریخ باشند

از آنجا که هر دو حادث (رسیدن به کریت و ملاقات با نجاست) مشکوک هستند، اصل حاکم در اینجا اصاله العَدَم است؛ یعنی اصل عدم کریت و اصل عدم ملاقات نجاست جاری می‌شود. اگر هر دو حادث مجهول‌التاریخ باشند، استصحاب در هر دو جاری شده، تعارض کرده و تساقط می‌کنند.

جریان اصل اگر یکی از دو حادث معلوم التاریخ باشد

مبحث اصلی این است که اگر یکی از این دو حادثه معلوم التاریخ باشد و دیگری مجهول. مثال رایج آن این است که کریت معلوم‌التاریخ است؛ یعنی می‌دانیم آب در روز یکشنبه قطعاً به حد کر رسیده است. اما ملاقات با نجاست، مجهول‌التاریخ است و نمی‌دانیم در روز شنبه (پیش از کریت)، یکشنبه (هم‌زمان با کریت) یا دوشنبه (بعد از کریت) رخ داده است.

در این حالت، نسبت به حادثث مجهول‌التاریخ (ملاقات)، جریان استصحاب عدم (استصحاب عدم ملاقات) بلامانع است. اما بحث اصلی بر سر کریت است که معلوم‌التاریخ می‌باشد.

نظرات فقها درباره جریان استصحاب در معلوم‌التاریخ:

1. آخوند خراسانی و محقق نائینی[1] : هر دو فرموده‌اند استصحاب در معلوم‌التاریخ (کریت) جاری نمی‌شود.

2. آقای خویی[2] : ایشان دلایل منکرین را رد کرده و قائل به جریان استصحاب در معلوم‌التاریخ شده است.

نتیجه جریان استصحاب در معلوم التاریخ (نظرمحقق خوئی) تعارض استصحابین

اگر مانند نظر آقای خویی، استصحاب در هر دو مورد (معلوم و مجهول) جاری شود، دو استصحاب با نتایج متضاد (یکی مقتضی طهارت و دیگری مقتضی نجاست) با یکدیگر تعارض کرده و تساقط می‌کنند. پس از تساقط، باید به اصول متأخره رجوع کرد. اگر از سابق وضعیت آب معلوم نباشد، اصالت طهاره جاری می‌شود، مگر در حالتی که احتمال تقارن وجود داشته باشد که نیاز به بررسی دقیق‌تر دارد.

بررسی مبنای آخوند خراسانی (عدم اتصال زمان شک و یقین)

آخوند خراسانی استدلال می‌کند که استصحاب در معلوم‌التاریخ (کریت) جاری نیست به دلیل عدم اتصال زمان شک و یقین. و برای اثبات عدم اتصال، ایشان چنین تبیین می‌کند:

1. زمان یقین: روز جمعه است، زمانی که قطعاً نه کریتی وجود داشته و نه ملاقاتی با نجاست رخ داده است.

2. زمان شک: کریت قطعاً روز یکشنبه رخ داده است. اما شک ما درباره ملاقات نجاست است که احتمالاً شنبه، یکشنبه یا دوشنبه بوده است.

3. نقد اتصال: شک ما مربوط به زمان بعد از یقین اولیه (جمعه) است و احتمال اینکه ملاقات در روز دوشنبه واقع شده باشد، وجود دارد. همین احتمال عدم اتصال زمان شک (که تا دوشنبه می‌کشد) به زمان یقین (جمعه) کافی است تا آخوند حکم کند استصحاب در معلوم‌التاریخ (کریت) جاری نیست.

پاسخ به آخوند خراسانی (اعتبار متقن و مشکوک):

در پاسخ به آخوند، این ایراد وارد می‌شود که خود یقین و شک اعتباری ندارند؛ بلکه مراد اصلی و معتبر، متقن و مشکوک است که باید متصل باشند. متیقن ما، عدم هر دو حالت در روز جمعه است. اما مشکوک ما، یعنی وضعیت ملاقات، از روز شنبه شروع می‌شود و متصل به متیقن (جمعه) است. بنابراین، اتصال بین متیقن و مشکوک برقرار است.

چون مشکوک ما، ملاقات است و وضعیت کریت نیز در فی زمان الملاقات مورد شک واقع می‌شود، و احتمال ملاقات از شنبه وجود دارد که شنبه متصل به جمعه است، لذا اشکال عدم اتصال برطرف می‌گردد.

بررسی مبنای محقق نائینی (عدم شک در بقا)

محقق نائینی نیز استصحاب در معلوم‌التاریخ را قابل صحت نمی‌داند، اما با دلیلی متفاوت. ایشان معتقد است که قوام استصحاب بر ابقاع المشکوک است؛ یعنی باید در بقای یک حالت شک داشته باشیم.

نائینی استدلال می‌کند که کریت در روز یکشنبه محقق شده و معلوم‌التاریخ است. وقتی آب به کریت می‌رسد، کریت آن ادامه دارد (**لا یَنقَلِبُ عَمَّا هُوَ عَلَیْهِ**) و شک در بقای آن وجود ندارد. بنابراین، ما هیچ زمان مشکوک‌البقایی نداریم تا استصحاب عدم کریت در آن جاری شود؛ زیرا علم به حدوث کریت در یکشنبه داریم و پس از آن نیز کریت ادامه دارد.

پاسخ به محقق نائینی (موضوعیت کریت فی زمان الملاقات):

در پاسخ به نائینی، این نکته مطرح می‌شود که اگرچه کریت به خودی خود در عمود زمان مشخص است (یکشنبه کر بوده و قبل از آن نبوده)، اما آنچه منشأ اثر شرعی است، صرف کریت نیست، بلکه کریت فی زمان الملاقات است. از آنجا که خود ملاقات مجهول‌التاریخ است، کریت در زمان ملاقات نیز نامشخص می‌ماند. در نتیجه، ما شک می‌کنیم که آیا آب تا زمان الملاقات (هر زمان که باشد) کر باقی مانده یا نه. به دلیل مجهول بودن زمان ملاقات، کریت فی زمان الملاقات نیز مشکوک است و قابلیت ابقاء (جریان استصحاب) پیدا می‌کند.

نتیجه‌گیری نهایی

اگر طبق نظر آخوند و نائینی، استصحاب در معلوم‌التاریخ جاری نباشد، تنها استصحاب عدم ملاقات در مجهول‌التاریخ جاری شده و بلا معارض حکم به طهارت آب می‌دهد. اما اگر طبق نظر اقوی، قائل به جریان استصحاب در معلوم‌التاریخ شویم، دو استصحاب با هم تعارض کرده و تساقط می‌کنند. در این حالت، باید به اصول عملیه دیگر رجوع کرد. اگر اصل حکمی یا موضوعی دیگری در دست نباشد، اصالت طهارت جاری می‌شود، زیرا در سرانجام وضعیت آب شک داریم.

 


logo