« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد سیدمحمدعلی موسوی‌جزایری

1403/09/28

بسم الله الرحمن الرحیم

چند مسئله/أحكام المسجد /كتاب الصلاة

 

موضوع: كتاب الصلاة/أحكام المسجد /چند مسئله

 

مسئله: استحباب بنای مساجد و تعمیر آنها

مسئلة ١٨۵. يستحب بناء المساجد وتعميرها، وإن كان المسجد بنحو لا يمكن تعمیره لاضمحلاله وإشرافه على الإنهدام جاز تخريبه وتجديد بنائه بل يجوز تخريبه لتوسيعه لحاجة المصلّين.

ساخت و تعمیر مسجد از کارهای مستحب هستند. در باب هشتم از احکام مساجد، در کتاب "وسائل الشیعه"، روایات مربوط به این موضوع ذکر شده است؛ از جمله اینکه: مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَبِی عُبَیْدَةَ الْحَذَّاءِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع أَنَّهُ قَالَ: مَنْ بَنَی مَسْجِداً کَمَفْحَصِ قَطَاةٍ بَنَی اللَّهُ لَهُ بَیْتاً فِی الْجَنَّةِ ... .[1]

وَ فِی ثَوَابِ الْأَعْمَالِ (از شیخ صدوق(ره) است. این کتاب دو اسم دارد؛ یکی ثواب الأعمال و دیگری عقاب الأعمال است.) عَنْ أَبِیهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ الْکُوفِیِّ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ: إِنَّ اللَّهَ إِذَا أَرَادَ أَنْ یُصِیبَ أَهْلَ الْأَرْضِ بِعَذَابٍ قَالَ لَوْ لَا الَّذِینَ یَتَحَابُّونَ فِیَّ وَ یَعْمُرُونَ مَسَاجِدِی وَ یَسْتَغْفِرُونَ بِالْأَسْحَارِ لَوْلَاهُمْ لَأَنْزَلْتُ عَذَابِی.[2]

هرگاه خداوند اراده کند که اهل زمین را عذاب نماید، می‌فرماید: «گروهی هستند که در راه من با یکدیگر دوستی می‌کنند، مساجد مرا آباد می‌سازند و در سحرگاهان استغفار می‌نمایند.» به سبب این افراد، عذاب را از گردن مردم برمی‌دارم.

وَ فِی عِقَابِ الْأَعْمَالِ بِإِسْنَادٍ تَقَدَّمَ فِی عِیَادَةِ الْمَرِیضِ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ بَنَی مَسْجِداً فِی الدُّنْیَا أَعْطَاهُ اللَّهُ بِکُلِّ شِبْرٍ مِنْهُ أَوْ قَالَ بِکُلِّ ذِرَاعٍ مِنْهُ مَسِیرَةَ أَرْبَعِینَ أَلْفَ عَامٍ مَدِینَةً مِنْ ذَهَبٍ وَ فِضَّةٍ وَ دُرٍّ وَ یَاقُوتٍ وَ زُمُرُّدٍ وَ زَبَرْجَدٍ وَ لُؤْلُؤٍ الْحَدِیثَ وَ فِیهِ ثَوَابٌ جَزِیلٌ.[3]

این افراد در بهشت جای دارند، وگرنه در دنیا چنین خبری وجود ندارد. إن‌شاءالله این مقام و فضیلت نصیب همه‌ی ما شود.

والمستفاد من صحيحة عبدالله بن سنان المتقدمة جواز الهدم والتوسيع بقصد الإصلاح ورفع حوائج المصلين، فلا إشكال في جواز ذلك؛ وبطريق أولى إذا كان مشرفاً على الانهدام كما ذكر في المتن.

این متن را پاراگراف بندی هم بکن

این روایت مربوط به مسجد پیامبر(ص) است که رسول خدا(ص) در ابتدا آن را به اندازه‌ی جمعیت آن زمان ساخت. هنگامی که جمعیت افزایش یافت، حضرت(ص) مسجد را خراب کرده و توسعه دادند. ستون‌ها را از اطراف برداشتند و مسجد را گسترش دادند. پس از آن، بار دیگر جمعیت زیاد شد و حضرت(ص) مجدداً مسجد را خراب کرده و توسعه دادند. در دفعات پیش از آخرین توسعه، مسجد سقف نداشت و تنها دیوارهایی در اطراف آن وجود داشت.

در دفعه‌ی آخر، پیامبر(ص) دستور دادند که برای مسجد سقفی ساخته شود. این سقف از جنس کپری و شبیه به برگ درخت خرما و نی بود و چوب‌های آن نیز از نخل خرما تهیه شده بود. در زمستان‌ها، هنگامی که باران می‌بارید، این سقف چکه می‌کرد. اصرار کردند که به پیامبر(ص) اجازه دهند تا با آجر، گچ و مصالح مشابه، سقفی بسازند که چکه نکند، اما پیامبر(ص) موافقت نکرده و فرمودند: "عریش کعریش موسی(ع)"[4] . یعنی می‌خواهم در کپری زندگی کنم، همان‌گونه که برادرم موسی(ع) در آن زندگی می‌کرد.

تا زمانی که پیامبر(ص) زنده بودند، مسجد به همین شکل باقی ماند و پس از رحلت ایشان، تغییراتی در آن ایجاد شد.

 

سؤال: آیا این موضوع فقط مربوط به مسجد بود یا خانه‌هایشان را نیز شامل می‌شد؟

جواب: این موضوع ارتباطی به خانه‌ها ندارد و تنها مربوط به مسجد است. احتیاجی نبود که خانه‌ها را توسعه دهند؛ بلکه فقط مسجد را توسعه دادند.

حال از این روایت می‌توان استفاده کرد که هرگاه مسجد تنگ باشد و گنجایش جماعت نمازگزاران را نداشته باشد، توسعه‌ی مسجد به منظور پذیرش جمعیت بیشتر، جایز است. جایز است که مسجد را خراب کرده و بزرگ‌تر بسازیم تا بتواند جمعیت را در خود جای دهد. این حکم به استناد فعل رسول خدا(ص) است.

سؤال: هنگامی که مسجد تخریب می‌شود، آیا آجرهایی که از آن خارج می‌شوند، دیگر عنوان مسجدیت را ندارند و از حکم حرمت تنجیس و غیره خارج می‌شوند؟

جواب: بله؛ درست است.

 

مسئله: برخی مستحبات درباره مسجد

مسئلة ١٨۶. يستحب تنظيف المسجد والإسراج فيه‌؛ ويستحب أيضاً لمن أراد المسجد أن يتطيب ويلبس أفخر ثيابه وأنظفها،

ويعاهد نعليه كي لا تكونا قذرتين، ويدخل المسجد بالرجل اليمني ويخرج بالرجل اليسرى ويستحب أن يكون أوّل الواردين وآخر الخارجين وأيضاً يستحب تكريم المساجد وتعظيمها.

مستحب است که مسجد را تمیز و پاکیزه نگه داریم و نیز مستحب است که در آن چراغ روشن کنیم. کسی که قصد رفتن به مسجد را دارد، مستحب است که عطر استفاده کند و بهترین لباس‌های خود را بپوشد. هنگامی که به درِ مسجد می‌رسد، باید ته کفش‌هایش را بررسی کند تا مطمئن شود کثیف نباشد و مسجد را آلوده نکند؛ کفش‌های او باید تمیز باشند. به این عمل، «تعاهد النعلین» گفته می‌شود. همچنین مستحب است که وقتی فرد می‌خواهد پا در مسجد بگذارد و وارد شود، ابتدا پای راست خود را داخل مسجد بگذارد و هنگامی که می‌خواهد از مسجد خارج شود، پای چپ خود را بیرون بگذارد.

روایات مربوط به این احکام در ابواب مساجد ذکر شده‌اند. اما استحباب روشن کردن چراغ در مسجد، در باب ۳۴ آمده است.

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ النُّعْمَانِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَسَّانَ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ یَشْکُرَ الْکَاهِلِیِّ عَنِ الْحَکَمِ عَنْ أَنَسٍ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ أَسْرَجَ فِی مَسْجِدٍ مِنْ مَسَاجِدِ اللَّهِ سِرَاجاً لَمْ تَزَلِ الْمَلَائِکَةُ وَ حَمَلَةُ الْعَرْشِ یَسْتَغْفِرُونَ لَهُ مَا دَامَ فِی ذَلِکَ الْمَسْجِدِ ضَوْءٌ مِنْ ذَلِکَ السِّرَاجِ.[5]

سؤال: آیا چراغ‌های فعلی که با یک کلید زدن، مسجد را روشن می‌کنند، این حکم را دارند؟

جواب: بله؛ فرقی نمی‌کند. منظور این است که نوری در مسجد روشن شود. به هر وسیله‌ای که باشد، تفاوتی ندارد.

اما در مورد استحباب جارو کردن مسجد، یادم می‌آید که برخی از مؤمنین محترم و متمول در شوشتر می‌آمدند و اجازه می‌گرفتند تا عصر پنج‌شنبه درِ مسجد را ببندند و خودشان همراه با فرزندانشان مسجد را جارو کرده، تمیز و مرتب می‌کردند. این کار را به خاطر ثواب آن انجام می‌دادند. متأسفانه امروزه این سنت‌های نیکو منسوخ شده‌اند. در گذشته، افراد محترم، مؤمن و متمول این کار را انجام می‌دادند؛ اما اکنون بسیاری از آن‌ها از انجام چنین کارهایی خجالت می‌کشند.

 

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ یَحْیَی عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ بَشَّارٍ عَنْ عُبَیْدِ اللَّهِ الدِّهْقَانِ عَنْ عَبْدِ الْحَمِیدِ عَنْ أَبِی إِبْرَاهِیمَ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ کَنَسَ الْمَسْجِدَ یَوْمَ الْخَمِیسِ وَ لَیْلَةَ الْجُمُعَةِ (به مناسبت شب و روز جمعه، که در آن نماز جمعه برگزار می‌شود و مردم بیشتر در مسجد حضور می‌یابند، مستحب است که مسجد در روز پنج‌شنبه جارو و تمیز شود.) فَأَخْرَجَ مِنْهُ مِنَ التُّرَابِ مَا یُذَرُّ فِی الْعَیْنِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ.[6] (اگر کسی مقداری خاک، به اندازه‌ی دارویی که در چشم می‌ریزند، از مسجد خارج کند، خداوند گناهانش را می‌بخشد.)

 

سؤال: غیر از روز پنج‌شنبه، در سایر روزها چگونه است؟

جواب: این روایت به طور خاص درباره‌ی روز پنج‌شنبه است. البته انجام این کار در هر حال، یک عمل خیر محسوب می‌شود، اما روز پنج‌شنبه از اهمیت بیشتری برخوردار است.

وأما استحباب التطيب ولبس الثياب الفاخرة ففي الباب ٢٣، منها مرسلة حسين بن يزيد عن أبي عبد الله(ع):

مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ یَزِیدَ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ ع اسْتَقْبَلَهُ مَوْلًی لَهُ فِی لَیْلَةٍ بَارِدَةٍ وَ عَلَیْهِ جُبَّةُ خَزٍّ وَ مِطْرَفُ خَزٍّ وَ عِمَامَةُ خَزٍّ وَ هُوَ مُتَغَلِّفٌ بِالْغَالِیَةِ فَقَالَ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ فِی مِثْلِ هَذِهِ السَّاعَةِ عَلَی هَذِهِ الْهَیْئَةِ إِلَی أَیْنَ قَالَ فَقَالَ إِلَی مَسْجِدِ جَدِّی رَسُولِ اللَّهِ ص أَخْطُبُ الْحُورَ الْعِینَ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.[7]

وأما تعاهد النعال ففي الباب ٢٤.

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ الْکُوفِیِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَیْمُونٍ الْقَدَّاحِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ ع قَالَ: قَالَ النَّبِیُّ ص تَعَاهَدُوا نِعَالَکُمْ عِنْدَ أَبْوَابِ مَسَاجِدِکُمْ وَ نَهَی أَنْ یَنْتَعِلَ الرَّجُلُ وَ هُوَ قَائِمٌ.[8]

«تعاهدوا» به معنای «لاحظوا» است؛ یعنی توجه و دقت کنید. هنگامی که به درِ مسجد می‌رسید، کفش‌های خود را بررسی کنید تا مطمئن شوید کثیف نباشند و مسجد را آلوده نکنند.

وأما تقديم الرجل اليمنى عند الدخول واليسرى عند الخروج ففي الباب ٤٠.

وَ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنْ صَالِحِ بْنِ سَعِیدٍ الرَّاشِدِیِّ عَنْ یُونُسَ عَنْهُمْ ع قَالَ: الْفَضْلُ فِی دُخُولِ الْمَسْجِدِ أَنْ تَبْدَأَ بِرِجْلِکَ الْیُمْنَی إِذَا دَخَلْتَ وَ بِالْیُسْرَی إِذَا خَرَجْتَ.[9]

مستحب است که وقتی می‌خواهی وارد مسجد شوی، ابتدا پای راستت را جلو بگذاری و هنگامی که می‌خواهی از مسجد خارج شوی، پای چپت را اول بیرون بگذاری.

سال‌ها پیش تحقیقی انجام داده بودم که نشان می‌داد اگر فردی در حالت ایستاده دچار سکته شود، معمولاً از سمت راست به زمین می‌افتد. شاید این موضوع با این مسئله ارتباطی داشته باشد. یک پزشک این موضوع را مطرح کرده بود.

و أما استحباب تعظيم المساجد وتكريمها ففي الباب ٧٠.

۶۵۹۱- ۱- مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ فِی الْعِلَلِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْکُوفِیِّ عَنْ مُوسَی بْنِ عِمْرَانَ عَنْ عَمِّهِ الْحُسَیْنِ بْنِ یَزِیدَ النَّوْفَلِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْعِلَّةِ فِی تَعْظِیمِ الْمَسَاجِدِ فَقَالَ إِنَّمَا أُمِرَ بِتَعْظِیمِ الْمَسَاجِدِ لِأَنَّهَا بُیُوتُ اللَّهِ فِی الْأَرْضِ.

چون مساجد، بیوت الله در روی زمین هستند، احترام و تقدس ویژه‌ای دارند و شما نیز باید به آنها تعظیم و احترام کنید.﴿وَمَن یُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَی الْقُلُوبِ﴾[10] .

 

سؤال: آیا عنوان تعظیم غیر از عناوین دیگر است؟

جواب: آن‌ها مصادیق تعظیم هستند، اما این یک قاعده کلی است و شامل همه مصادیق تعظیم می‌شود؛ چه آن‌ها و چه غیر آن‌ها.

سؤال: دلیل استحباب این که اولین واردین و آخرین خارجین باشیم، چیست؟

جواب: دلیل این مسئله در اینجا ذکر نشده است. این موضوع بر اساس سنت فقهاء مشهور است و از جمله مستحبات محسوب می‌شود. این برخلاف بازار است که در آن، عکس این عمل توصیه شده است. روایاتی نیز در این زمینه وجود دارد، اما در اینجا به آن‌ها اشاره نشده است.

 

مسئله: استحباب نماز تحیت مسجد

مسئلة ١٨٧. يستحب لمن يدخل المسجد أن يصلّي ركعتين تحية للمسجد وإن أتى بفريضة أو نافلة كفى ذلك.

در شرح نوشته‌ایم: روى الوسائل استحباب صلاة التحية في الباب ٤٢ من أحكام المساجد؛ فمنها ما عن أبي‌ذر قال:

۶۴۶۱- ۱- مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ فِی مَعَانِی الْأَخْبَارِ وَ فِی الْخِصَالِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَحْمَدَ الْأَسْوَارِیِّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ قَیْسٍ السِّحْرِیِّ عَنْ عَمْرِو بْنِ حَفْصٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَسَدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ یَحْیَی بْنِ سَعِیدٍ عَنِ ابْنِ جَرِیحٍ عَنْ عَطَاءٍ عَنْ عُبَیْدِ بْنِ عُمَیْرٍ عَنْ أَبِی ذَرٍّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ ص وَ هُوَ فِی الْمَسْجِدِ جَالِسٌ فَقَالَ لِی یَا أَبَا ذَرٍّ إِنَّ لِلْمَسْجِدِ تَحِیَّةً قُلْتُ وَ مَا تَحِیَّتُهُ قَالَ رَکْعَتَانِ تَرْکَعُهُمَا ... .[11]

وقتی وارد شدم، پیامبر(ص) در مسجد نشسته بود و به من فرمود: «ای اباذر! مسجد تحیتی دارد.» عرض کردم: «تحیتش چیست؟» فرمود: «دو رکعت نماز به جا می‌آوری».

اما از روایات استفاده می‌شود که اگر فرد هنگام ورود به مسجد قصد خواندن نماز واجب خود را داشته باشد، دیگر نیازی به خواندن نماز تحیت نیست. اگر هنگام ورود، نماز مستحب یا واجبی دارد که می‌خواهد بخواند و بلافاصله پس از ورود آن را به جا می‌آورد، نماز تحیت ساقط می‌شود. اما اگر نمازی برای خواندن ندارد و قصد نشستن در مسجد را دارد، مستحب است که دو رکعت نماز تحیت بخواند.

مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ یَزِیدَ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ ع اسْتَقْبَلَهُ مَوْلًی لَهُ فِی لَیْلَةٍ بَارِدَةٍ وَ عَلَیْهِ جُبَّةُ خَزٍّ وَ مِطْرَفُ خَزٍّ وَ عِمَامَةُ خَزٍّ وَ هُوَ مُتَغَلِّفٌ بِالْغَالِیَةِ فَقَالَ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ فِی مِثْلِ هَذِهِ السَّاعَةِ عَلَی هَذِهِ الْهَیْئَةِ إِلَی أَیْنَ قَالَ فَقَالَ إِلَی مَسْجِدِ جَدِّی رَسُولِ اللَّهِ ص أَخْطُبُ الْحُورَ الْعِینَ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.[12]

روایتی وجود دارد که حسین بن یزید از امام صادق (علیه‌السلام) نقل می‌کند. در این روایت آمده است که شخصی به خدمت علی بن حسین (علیه‌السلام) رسید، در حالی که شب بود و حضرت (علیه‌السلام) به سوی مسجد در حال حرکت بود. این شخص از دیدن او تعجب کرد؛ زیرا شب سردی بود و حضرت (علیه‌السلام) جبه‌ای و عمامه‌ای از خز بر تن داشت و عطر غالیه نیز استعمال کرده بود. به نظر می‌رسد که “مطرّف” به معنای چیزی شبیه عبا باشد.

این شخص به حضرت (علیه‌السلام) گفت: «در این شب تاریک و هوای سرد، کجا تشریف می‌برید و حال آنکه خود را این‌گونه آراسته‌اید، با لباس و عمامه و خز و عطر؟» حضرت (علیه‌السلام) در پاسخ فرمود: «می‌خواهم به مسجد جدّم پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بروم و به این ترتیب که خود را آراسته‌ام، آماده‌ام که با حورالعین خِطبه کنم.» در اینجا، «خطبه» به معنای خواستگاری است؛ یعنی حضرت (علیه‌السلام) قصد دارد از حورالعین خواستگاری کند.

حضرت (علیه‌السلام) می‌خواست تشبیهی ارائه دهد. به این معنا که کسی که به مسجد می‌رود، باید در پی ثواب‌های الهی باشد و نباید به امور دنیوی فکر کند. بلکه باید به ثواب‌های بزرگی که خداوند به او عطا می‌کند، توجه داشته باشد و از جمله این ثواب‌ها، حورالعین است. بنابراین، حضرت (علیه‌السلام) در این شب و با این وضعیت به مسجد می‌رود تا برای خواستگاری از حورالعین که خداوند در آخرت به او کرامت می‌کند، خود را آماده کند. این پیام حضرت (علیه‌السلام) نشان‌دهنده این است که او خود را برای ملاقات با حورالعین و همچنین برای دیدار با خدا و بهشت آماده می‌کند.

 

سؤال: آیا روایت مرسله است و آیا این امر اشکالی دارد؟

جواب: با توجه به اینکه این روایت به مستحبات اشاره دارد، اشکالی ندارد.

 

سؤال: «المطرّف» به چه معناست؟ آیا به معنای رداء یا لباسی از خز مربّع با علامت‌های خاص است؟

جواب: بنابراین، «المطرّف» بیشتر به معنای عبا و ردایی است که بر دوش می‌اندازند.

 

سؤال: آیا آیه قرآن که می‌فرماید: ﴿یَا بَنِی آدَمَ خُذُوا زِینَتَکُمْ عِندَ کُلِّ مَسْجِدٍ﴾[13] ، می‌تواند دلیلی بر این موضوع باشد؟

جواب: بله، این امر صحیح است. ما در شرح خود، این آیه را ذکر کرده‌ایم.

 

امام سجاد (علیه‌السلام) با اقداماتی که انجام داد، ثابت کرد که استعمال عطر و پوشیدن بهترین لباس‌ها مستحب است. در آن زمان، لباسی بالاتر از خز وجود نداشت. بنابراین، هنگامی که قصد رفتن به مسجد را دارید، این موارد را رعایت کنید تا به این وسیله، خداوند تبارک و تعالی به خاطر احترامی که به مسجد می‌گذارید، در روز قیامت حورالعین و ثواب‌های بزرگ را به شما کرامت کند.

 


logo