« فهرست دروس
درس تفسیر استاد سید محسن حسینی‌فقیه

1403/11/18

بسم الله الرحمن الرحیم

 بررسی جزئیت بسم الله در سوره/ بیان نکاتی پیرامون «بسم الله الرحمن الرحیم» /تفسیر سوره توحید

 

موضوع: تفسیر سوره توحید / بیان نکاتی پیرامون «بسم الله الرحمن الرحیم» / بررسی جزئیت بسم الله در سوره

کلام در تفسیر سوره مبارکه توحید بوده و بحث درباره جمله شریفه بسم الله الرحمن الرحیم است و فهمیدیم که متعلق بسم، جار و مجرور می‌باشد. قبل از اینکه وارد توضیح کلمه اسم مثل فسبح باسم ربک یا سبح اسم ربک الاعلی شویم، قبلاً بحثی را مطرح کردیم که آیا بسم الله الرحمن الرحیم جزء آیات سوره‌های قرآن کریم هست یا نیست؟ در این زمینه مطالبی گفته شد، اما مرحوم آیت الله خویی در کتاب نفیس و شریف البیان فی تفسیر القرآن توضیحات مفصل‌تری فرموده‌اند.

مرحوم آیت الله خویی در موسوعه تحت این عنوان بحث می‌کنند که هل البسمله من القرآن؟[1] ایشان ابتدا صاحبان اقوال و سپس ادله کسانی که قائل هستند بسم الله الرحمن الرحیم از قرآن کریم و جزء سوره‌های آن است و بعد از آن، ادله نافین را بیان می‌کنند؛ یعنی در 3 مقام بحث می‌کنند.

مقام اول: اقوال

قول اول: ایشان می‌فرمایند دیدگاه شیعه امامیه، متفقاً بر این است که هر سوره‌ای که ما در نظر بگیریم، بسم الله الرحمن الرحیم در ابتدای آن سوره، آیه‌ای از سوره است. یعنی خودش (بسم الله الرحمن الرحیم) هم یکی از آیات سوره محسوب می‌شود و اختصاص به سوره مبارکه حمد هم ندارد، بلکه اتفاق شیعه امامیه بوده و از جمله ابن عباس، ابن مبارک، اهل مکه مثل ابن کثیر، اهل کوفه مثل عاصم کسائی و دیگران قائل به همین مطلب هستند. البته نمی‌خواهیم بگوییم این افراد، امامی هستند، بلکه از مشاهیر این افراد مثل ابن کثیر، سنی است، اما مرحوم آیت الله خویی این اشخاص را پشت سر اتفاق شیعه امامیه ذکر کرده‌اند. البته ماسوی حمزه، قائل به همین مطلب هستند.

و ذهب الیه ایضاً، غالب اصحاب شافعی و قراء مکه و کوفه به همین مطلب جزم دارند و این قول از ابن عمر و ابن زبیر، ابو هریره، عطا، طاوس، سعید بن جبیر، مکحول، زهری، احمد بن حنبل (در یک نقل از او)، اسحاق بن راهویه، ابو عبید القاسم بن سلام و بیهقی نقل شده است. همچنین، این قول از ثوری، محمد بن کعب و مختار رازی (که این قول را در تفسیرش به قراء مکه و کوفه و اکثر فقهای حجاز نسبت داده) و به ابن مبارک و همچنین مختار جلال الدین سیوطی، که واتر روایات را به نحو تواتر معنوی ادعا کرده است.

قول دوم: اما قبلاً حمزه را استثنا کردیم و همچنین گفتیم غالب اصحاب شافعی، پس بعضی از اصحاب شافعی در طرف دیگر هستند. و قال بعض الشافعیه و حمزه، که می‌گویند در سوره مبارکه حمد (فاتحه الکتاب) بسم الله الرحمن الرحیم جزء سوره است، اما در سایر سوره‌ها، جزء سوره نیست.[2]

قول سوم: قول سلب کلی؛ ابتدا ایجاب کلی، دوم تفصیل و سوم سلب کلی است. ایشان می‌فرمایند و ذهب جماعه منهم مالک، و أب و عمرو و یعقوب الی أنها آیه فذه، یک آیه تنها و جدایی است. و لیست جزء من فاتحه الکتاب و لا من غیرها، جزء هیچ سوره‌ای، حتی فاتحه الکتاب نیست. اگر جزء هیچ سوره‌ای نیست، پس چرا آمده است؟ تیمناً و به خاطر اینکه بین دو سوره حد فاصلی باشد. چون در غیر این صورت، از کجا بفهمیم که یک سوره تمام شده و سوره بعدی شروع شده است؟ قول سوم بین حنفیه مشهور است.

آنگاه سؤال دیگری مطرح می‌شود. البته حنفیه می‌گویند قبل از سوره مبارکه حمد، باید در نماز خوانده شود، که این، بحث دیگری است که در نماز، قبل از سوره مبارکه حمد چه وظیفه‌ای داریم؟ اکثر حنفیه می‌گویند بسم الله الرحمن الرحیم باید قبل از فاتحه الکتاب قرائت شود و زاهدی از مجتبی نقل کرده که وجوب قرائت بسم الله الرحمن الرحیم در هر رکعت، روایت صحیحه از ابی حنیفه است. یعنی در ابتدای هر رکعت (هم اول، هم دوم، هم سوم، هم چهارم) باید بسم الله الرحمن الرحیم گفته شود. و اما مالک فقد ذهب إلى كراهة قراءتها في نفسها، واستحبابها لأجل الخروج من الخلاف‌،[3] مالک می‌گوید قرائت بسم الله الرحمن الرحیم در ابتدای رکعات و ابتدای فاتحه الکتاب، فی نفسها کراهت دارد، اما ما قائل به استحبابش می‌شویم، تا مخالف نباشیم. چون حنفیه، اکثراً قائل به این شدند که باید در ابتدای هر رکعت خواند و مالک این کار را کرده است.

مقام دوم: ادله اقوال

ادله اینکه بسم الله الرحمن الرحیم جزء سوره است: مرحوم آیت الله خویی می‌فرمایند اولین دلیل، احادیث اهل بیت (علیهم السلام) است که ایشان 3 حدیث را نقل می‌کنند و قبلاً اشاره کردیم که روایات، صحیحه بوده و سنداً هم مشکلی ندارد و مأثور از اهل بیت (علیهم السلام) است و ایشان می‌فرمایند با توجه به این روایات، وقتی اهل بیت (علیهم السلام) عدل قرآن کریم هستند و به تعبیر ما عقلاً و نقلاً تمسک به کلماتشان و رجوع به آنها واجب و لازم است، نیازمند ذکر دلیل دیگری نیستیم و به سراغ روایات می‌رویم.

روایت اول: که کافی و استبصار، نقل کرده‌اند، روایت صحیحه معاویه بن عمار است. 1- عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِذَا قُمْتُ لِلصَّلَاةِ أَقْرَأُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌ فِي فَاتِحَةِ الْقُرْآنِ- قَالَ نَعَمْ قُلْتُ فَإِذَا قَرَأْتُ فَاتِحَةَ الْقُرْآنِ أَقْرَأُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌ مَعَ السُّورَةِ قَالَ نَعَمْ.[4]

از فراز دوم این روایت استفاده می‌کنیم که ظاهراً به سوره حمد اختصاص دارد. اما آنچه از این روایت استفاده می‌شود، این است که باید بسم الله الرحمن الرحیم را خواند یعنی باید قبل از خواندن سوره مبارکه حمد، بسم الله الرحمن الرحیم را خواند. آیا از این استفاده می‌شود که الله الرحمن الرحیم جزء سوره هم هست؟ یک مقدمه‌ای باشد، اما مقدمه واجبه. لزوم قرائت بسم الله الرحمن الرحیم در ابتدای سوره مبارکه حمد، چه در قرآن کریم و چه در نماز، اولی اذا قمت للصلاه و دومی اذا قرأت فاتحه القرآن بود. از حضرت (علیه السلام) سؤال کرد آیا باید این کار را انجام بدهم؟ حضرت (علیه السلام) فرمودند بله آن را با سوره بخوان. اما آیا بسم الله الرحمن الرحیم جزء سوره هم هست؟ به نظر ما، این مطلب از این روایت استفاده نمی‌شود.

روایت دوم: که کافی و تهذیب، نقل کرده‌اند، روایت یحیی بن ابی عمران همدانی است. 2- مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مَهْزِيَارَ عَنْ يَحْيَى بْنِ أَبِي عِمْرَانَ الْهَمْدَانِيِّ قَالَ: كَتَبْتُ إِلَى أَبِي جَعْفَرٍ ع‌ جُعِلْتُ فِدَاكَ مَا تَقُولُ فِي رَجُلٍ ابْتَدَأَ بِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ- فِي صَلَاتِهِ وَحْدَهُ فِي أُمِّ الْكِتَابِ فَلَمَّا صَارَ إِلَى غَيْرِ أُمِّ الْكِتَابِ مِنَ السُّورَةِ تَرَكَهَا فَقَالَ الْعَبَّاسِيُّ لَيْسَ بِذَلِكَ بَأْسٌ فَكَتَبَ بِخَطِّهِ يُعِيدُهَا مَرَّتَيْنِ عَلَى رَغْمِ أَنْفِهِ يَعْنِي الْعَبَّاسِيَ‌.[5]

راوی از حضرت (علیه السلام) سؤال می‌کند که من فدای شما بشوم، در مورد کسی که فقط بسم الله الرحمن الرحیم را در صلات، تنها در ام الکتاب (سوره مبارکه حمد) می‌خواند، اما وقتی به غیر ام الکتاب (مثل سوره مبارکه توحید) می‌رسد، بسم الله الرحمن الرحیم را نمی‌گوید. فقال العباسی، راوی سؤال می‌کند که عباسی گفته لیس بذلک بأس، مشکلی نیست. یعنی اگر بعد از سوره مبارکه حمد در سوره مبارکه توحید، بسم الله الرحمن الرحیم را نگویید، مشکلی نیست. اما فکتب بخطه، حضرت (علیه السلام) پاسخ آن نوشته را با قلم مبارکشان نوشتند که یعیدها مرتین علی رغم انفه، علی الظاهر یعیدها را مرتین نوشتند، چون مکتوب بود. علی رغم انفه یعنی عباسی، که مشخص می‌شود از رجال سنی بوده است.

ما می‌گوییم از این روایت استفاده می‌کنیم که در قرائت سوره مبارکه حمد و سایر سوره‌ها در نماز (روایت اول، هم در نماز و هم در غیر نماز بود، اما روایت دوم، فقط در نماز است) در ابتدای سوره‌های مبارکه حمد و توحید، بسم الله الرحمن الرحیم را بخوانیم. اما از کجا استفاده می‌شود که بسم الله الرحمن الرحیم جزء سوره هم هست؟ ظاهراً استفاده نمی‌کنیم و فقط یک نکته دارد و آن اینکه، زمانی که می‌گوید فی‌ام الکتاب، آیا استفاده نمی‌کنیم که درام الکتاب است یا تلاوت ام الکتاب باید بسم الله الرحمن الرحیم را بیاورد؟ اما اگر بسم الله الرحمن الرحیم جزء ام الکتاب هم باشد یا نباشد، روایت ساکت است.

روایت سوم: صحیحه ابن ابی اذینه است. فَلَمَّا فَرَغَ مِنَ التَّكْبِيرِ وَ الِافْتِتَاحِ أَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ سَمِّ بِاسْمِي فَمِنْ أَجْلِ ذَلِكَ جُعِلَ- بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌ فِي أَوَّلِ السُّورَةِ ثُمَّ أَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ أَنِ احْمَدْنِي فَلَمَّا قَالَ‌ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ‌ قَالَ النَّبِيُّ فِي نَفْسِهِ شُكْراً،[6] وقتی حضرت (علیه السلام) از تکبیر و افتتاح فارغ شدند، خدای متعال به ایشان وحی فرمود که به اسم من تسمیه کن. مرا حمد کن (مربوط به سوره فاتحه الکتاب است)، که وقتی حضرت (علیه السلام) فرمودند فلما قال النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) فی نفسه شکراً، خدای متعال به پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) یاد داد که بگو الحمد الله رب العالمین. فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهِ قَطَعْتَ حَمْدِي فَسَمِّ بِاسْمِي فَمِنْ أَجْلِ ذَلِكَ جُعِلَ فِي الْحَمْدِ- الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌ مَرَّتَيْنِ فَلَمَّا بَلَغَ‌ وَ لَا الضَّالِّينَ‌ قَالَ النَّبِيُّ ص‌ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ، پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) شکر فرمودند و خدای متعال به ایشان وحی کرد که حمد مرا قطع کردی. فسم باسمی، به اسم من تسمیه کن. فمن اجل ذلک جعل فی الحمد الرحمن الرحیم مرتین، یک بار بسم الله الرحمن الرحیم و یک بار الحمد الله رب العالمین الرحمن الرحیم است. یعنی الرحمن الرحیم در سوره مبارکه حمد، 2 بار آمده است.

از این عبارت استفاده می‌شود که بسم الله الرحمن الرحیم جزء سوره مبارکه حمد است. از کجا استفاده می‌کنیم؟ فمن اجل ذلک جعل فی الحمد الرحمن الرحیم مرتین. در سوره مبارکه حمد، الرحمن الرحیم، 2 بار آمده، که یک بار در ضمن بسم الله الرحمن الرحیم است. پس معلوم می‌شود بار دوم هم در ضمن حمد است.

فلما بلغ، وقتی وحی خدای متعال به پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به کلمه و لا الضالین رسید، پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند الحمد لله رب العالمین شکراً، البته کلمه شکراً را بعد از کلمه العالمین نگفتند، بلکه این جمله را از باب شکر گفتند و مفعول له قول به الحمد لله رب العالمین است. فاوحی الله الیه قطعت ذکری فسم باسمی، قطعت ذکری یعنی تمام کردی، نه اینکه تو (پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)) ذکر و حمد مرا قطع کردی و ادامه ندادی، بلکه یعنی ذکر و حمد مرا به جا آوردی و تمام کردی. فمن اجل ذلک جعل بسم الله الرحمن الرحیم فی اول السوره، در ابتدای سوره‌ای هم که بعد از سوره مبارکه حمد در نماز خوانده می‌شود، باز خدای متعال فرموده بسم الله الرحمن الرحیم را بخوان. اما در اینجا فی، خود سوره نیست، بلکه فرموده فی اول السوره. از این استفاده نمی‌شود که بسم الله الرحمن الرحیم جزء سوره هم باشد. ثم اوحی الله عز و جل الیه اقرأ یا محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) نسبة ربک تبارک و تعالی، این را بخوان که قل هو الله احد، الله الصمد، لم یلد و لم یولد، و لم یکن له کفواً احد.

ما می‌گوییم از این روایت، این مقدار قدر متیقن استفاده شد که بسم الله الرحمن الرحیم جزء سوره مبارکه حمد است و این مقدار هم استفاده شد که باید در ابتدای سوره مبارکه توحید در نماز خوانده شود. اما آیا در سوره مبارکه توحید هم بسم الله الرحمن الرحیم جزء سوره هست یا نیست؟ ما می‌گوییم از این روایت استفاده نمی‌شود.

روایات سنی‌ها؛ و قد دلت علی ذلک ایضاً روایات کثیره‌ای از طرق اهل سنت[7] :

روایت اول: روایت انس؛ ما رواه أنس قال: «بينا رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله وسلّم ذات يوم بين أظهرنا إذ أغفى إغفاءة، یک روز پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در جای ما تشریف داشتند. سر مبارک را پایین انداختند (به قرینه بعد از آن). ثم رفع رأسه متبسماً، سر مبارک را بلند کردند در حالیکه تبسم می‌فرمودند. فقلنا ما اضحکک یا رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)، چه چیزی سبب شد که تبسم فرمودید؟ قال انزلت علی آنفاً سوره، الان بر من سوره‌ای نازل شد. فقرأ ﴿بسم الله الرحمن الرحیم انا اعطیناک الکوثر، فصل لربک و انحر، إن شانئک هو الابتر﴾، یعنی وقتی می‌خواستند سوره مبارکه کوثر را بخوانند، ابتدا بسم الله الرحمن الرحیم گفتند. آیا این، دلیل می‌شود که بسم الله الرحمن الرحیم جزء سوره باشد؟ خیر. چون روایت داریم قولوا عند افتتاح کل امر صغیر أو عظیم بسم الله الرحمن الرحیم.

ممکن است بسم الله الرحمن الرحیمی که در این سوره فرمودند، از این باب باشد که انسان باید ابتدای هر کار و جمله‌ای بسم الله الرحمن الرحیم بگوید. اما این روایت، ظهور صریحی در اینکه بسم الله الرحمن الرحیم جزء سوره است، ندارد.

روایت دوم: ما أخرجه الدار قطني بسند صحيح عن علي عليه السّلام: «أنه سئل عن السبع‌ المثاني، فقال: الحمد للّه رب العالمين، فقيل له: إنما هي ست آيات، فقال: بسم اللّه الرحمن الرحيم آية، سبع مثانی می‌شود 7 آیه اما این روایت می‌گوید الحمدلله رب العالمین (سوره مبارکه حمد) است. ایشان می‌فرمایند از امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) سؤال شد که تعداد این آیات، 6 آیه است. فقال بسم الله الرحمن الرحیم آیه. این روایت در اینکه بسم الله الرحمن الرحیم هم، آیه‌ای از آیات قرآن کریم است، صراحت دارد. اما باز آیه قرآن کریم در کجا سؤال شده؟ در سوره مبارکه حمد. حداکثر ثابت می‌شود که بسم الله الرحمن الرحیم، آیه قرآن کریم و جزء سوره مبارکه حمد است.

روایت سوم:[8] ما أخرجه الدار قطني أيضا بسند صحيح عن أبي هريرة قال: «قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه وآله وسلّم إذا قرأتم الحمد فاقرءوا بسم اللّه الرحمن الرحيم فانها أمّ القرآن، وأمّ الكتاب، والسبع المثاني.

سندش تا ابی هریره صحیح است (علت اینکه ما در روایات به دنبال سند آنها هستیم، این است که آیا سند روایت فقط در نزد سنی‌ها صحیح است یا حتی در نزد شیعه هم صحیح است؟ این، مهم بوده و ظاهر روایت این است که سند، در نزد سنی‌ها صحیح است نه در نزد شیعه، اما دار قطنی می‌گوید سند روایت، صحیح است و ما می‌خواهیم این را اثبات کنیم). إنها به سوره مبارکه حمد می‌خورد، چون می‌فرماید ام القرآن، ام الکتاب و سبع مثانی؛ و بسم الله الرحمن الرحیم احدی آیاتها، از این روایات سنی‌ها در اینکه بسم الله الرحمن الرحیم جزء آیات سوره‌ها است، صراحت دارد. اما حداکثر به سوره مبارکه حمد دلالت دارد.

روایت چهارم: ما أخرجه ابن خزيمة والبيهقي بسند صحيح عن ابن عباس قال: «السبع المثاني فاتحة الكتاب. قيل: فأين السابعة؟ قال: بسم اللّه الرحمن الرحيم.

روایت پنجم: ما أخرجه ابن خزيمة والبيهقي في المعرفة بسند صحيح من طريق سعيد بن جبير عن ابن عباس قال: «استرق الشيطان من الناس أعظم آية من القرآن: بسم اللّه الرحمن الرحيم» (معمولاً مراد از ناس، سنی‌ها است) شیطان از مردم، بسم الله الرحمن الرحیم را سرقت کرد. در این روایت، اختصاص به سوره مبارکه حمد داده نشده است. مشکل این روایت این است که نظر معصوم (علیه السلام) نیست و حداکثر به ابن عباس، به عنوان یک مفسر رسانده است.

روایت ششم:[9] ما رواه سعيد بن جبير عن ابن عباس قال: «كان المسلمون لا يعلمون انقضاء السورة حتى تنزل بسم اللّه الرحمن الرحيم، فإذا نزلت بسم اللّه الرحمن الرحيم علموا أن السورة قد انقضت»، وقتی بسم الله الرحمن الرحیم نازل می‌شد، می‌فهمیدم که سوره قبلی تمام شده است. فاذا نزلت بسم الله الرحمن الرحیم علموا أن السوره قد انقضت، سوره قبلی منقضی شده و بسم الله الرحمن الرحیم برای آغاز سوره جدید است. اما آیا بسم الله الرحمن الرحیم جزء سوره جدید هم هست؟ اثبات نمی‌شود.

روایت هفتم: ما رواه سعيد عن ابن عباس: «أن النبي صلّى اللّه عليه وآله وسلّم كان إذا جاءه جبرئيل فقرأ بسم اللّه الرحمن الرحيم علم أن ذلك سورة»، حضرت (علیه السلام) علم پیدا می‌کردند که این (سوره‌ای که می‌خواهد شروع شود)، سوره هست. پس بسم الله الرحمن الرحیم علامتی بوده برای اینکه قرار است یک سوره جدید نازل شود.

روایت هشتم: ما رواه ابن جريح قال: «أخبرني أبي أن سعيد بن جبير أخبره، قال: ولقد آتيناك سبعا من المثاني قال: هي أمّ القرآن، قال أبي: وقرأ عليّ سعيد بن جبير بسم اللّه الرحمن الرحيم الآية السابعة. قال سعيد بن جبير: وقرأها عليّ ابن عباس كما قرأتها عليك، ثم قال: بسم اللّه الرحمن الرحيم الآية السابعة. قال ابن عباس: فأخرجها اللّه لكم وما أخرجها لأحد قبلكم» در واقع، سعید بن جبیر می‌خواست سبعاً من المثانی را برای پدرم توضیح بدهد. گفت بسم الله الرحمن الرحیم هم، آیه هفتم است که کاملاً ظهور دارد در اینکه در سوره مبارکه حمد، بسم الله الرحمن الرحیم هم آیه بوده و جزء سوره مبارکه حمد است. قال سعید بن جبیر و قرأها علیّ ابن عباس، همچنان که من بر تو قرائت کردم. یعنی ابن عباس هم بسم الله الرحمن الرحیم را گفت. ثم قال بسم الله الرحمن الرحیم، آیه هفتم است و ابن عباس گفت خدای متعال جمله شریفه بسم الله الرحمن الرحیم را برای شما، امت پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) اخراج و نازل کرد، اما برای امم قبلی این کار را نکرد. یعنی بسم الله الرحمن الرحیم از امتیازات شما امت رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) است.

انصافاً از این روایات سنی‌ها استفاده می‌شود که بسم الله الرحمن الرحیم جزء سوره مبارکه حمد است و صریح در این جهت و بالاتر از ظهور بود. اما آیا در سایر سوره‌ها هم هست؟ به نظر ما ظهوری منعقد نشد، الا اینکه روایاتشان، سندآً هم مشکل دارد و ما با فراغ از اشکال سندی، در دلالتش بحث کردیم.


logo