« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد سید محسن حسینی‌فقیه

1404/02/21

بسم الله الرحمن الرحیم

مباحث الفاظ / اوامر / صیغه امر / معنای صیغه امر / ترجیح داعیه بودن بعث نسبت به سایر دواعی

 

موضوع: مباحث الفاظ / اوامر / صیغه امر / معنای صیغه امر / ترجیح داعیه بودن بعث نسبت به سایر دواعی

صیغه امر دال بر:

- طلب انشائی (آخوند)

- ایقاع نسبت ایجادیه (نائینی)

- ابراز امر نفسانی اعتباری (خوئی)

- نسبت ارسالیه دفعیه و یا بعثیه (عراقی)

مرحوم امام خمینی در مناهج الوصول جلد 1 صفحه 186 می‌فرمایند: صیغه امر برای بعث و اغراء است. و موضوع له آن بعث نحو العمل و الحدث است.

معانی هیئات فعل ماضی و مضارع را گفتیم، اما هیئت امر به دلیل تبادر برای بعث و اغراء وضع شده و در هیئت امر استعمالش ایجادی است و استعمال حکائی نیست برخلاف ماضی و مضارع.

اما صیغه امر استعمال ایجادی و به جهت اغراء وضع شده است و هیئت امر مثل اشاره بعثیه و اغرائیه است (امر تنزیلی).

طلب مرحله قبل البعث است. و گاهی طلب می‌شود و عصیان در پی دارد.

استاد: قابلیت بعث مراد است نه بعث فعلی

مثل پرنده و سگ‌های آموزش دیده که با علائمی خاص بعث صورت می‌گیرد. بله یک تفاوت است که در واقع در هیئت امر برای بعث وضع شده ولی در آنجا در انبعاث حیوانات آن صدا و علامت وضع نشده و امری قراردادی بین ما و حیوان معلَم است.

انبعاث انسان از این است که وقتی فهمید مولا بعث کرده و موضوع اطاعت بخاطر مبادی در نفس مثل خوف و رجا بعث شکل می‌گیرد.

ان قلت: لفظ که موجد نیست و ایجاد کننده نیست.

پاسخ: ایجاد تکوینی نمی‌کند ولی مفاد هیئات و حروف موجده است مثل واو قسم، مفهوم قسم را ایجاد می‌کند.

گاهی لفظ ایجاد اعتاق می‌کند، هیئات اوامر هم برای ایجاد اغراء ایجاد شده‌اند و الفاظ مهمله گاهی برای اغراء حیوانات به کار می‌رود چه برسد به لفظ مستعمل.

اما آخوند برای انشاء طلب دانستند و محقق خوئی ابراز می‌دانستند و محقق نائینی ایقاع و محقق عراقی نسبت ارسالیه میدانتسند.

سؤال: تا طلب نباشد بعث و اغرائی نیست

پاسخ: از باب دلالت معلول بر علت به طلب می‌رسیم و از بعث ملازمه‌ای به طلب می‌رسیم و ایجاد بعثش با صیغه امر است.

به همین مقدار بسنده می‌کنیم. و به نظر ما معنای محقق خراسانی هم خوب است که برای انشاء طلب باشد ولی اشکالش این است که طلب در نفسش بوده و آن را ابراز کرده است شاهدش این است که اگر دهانش را ببندند طلب دارد ولی نمی‌تواند ابراز کند.

ترجیح داعی بعث

مرحوم آخوند هیئت را انشاء طلب به داعی بعث دانستند و دیگر دواعی را مجازی دانستند.

حال چرا داعی بعث بر سایر دواعی ترجیح داده شده است؟

دلیل اول: قید علقه وضعیه بعث با هیئت امر و اگر قرینه نداشتیم حمل بر بعث می‌کنیم.

اشکال: این خلاف ارتکاز است که بعث علقه وضعیه باشد و داعی بعث در معنای موضوع له داخل نیست. وضع آن انشاء اصل طلب است.

وقتی صیغه امر به کار برود بعث به ذهن می‌آید ولی این معنا از کجا به ذهن تبادر پیدا می‌کند؟

نظریه دوم

انصراف: داعی بعث انصراف دارد و این نظریه دو کیفیت تقریب دارد و صیغه امر بدون قرینه انصراف در بعث دارد در مواردی که امر استعمال شده اکثراً در جایی است که داعی بعث بوده و کثرت استعمال در موضوع له است و صیغه امر دواعی متعدد دارد و نسبت به همه آنها استعمال شده و در معنای بعث کثرت استعمال است.

استاد: اگر دیگر دواعی در کفه دیگر باشد معلوم نیست بعث کثرت استعمال داشته باشد.

مقرر: دلیلی بر یک کفه بودن دیگر دواعی نیست چرا این کار را انجام دهیم حال آنکه همه دواعی در عرض هم هستند.

استاد: اگر کثرت استعمال را بپذیریم و ما در خطابات شرعیه مبتلا به هستیم بعث به کار ما می‌آید و آیا کثرت استعمال منشأ برای انصراف است یا نه؟

بیان دوم: از باب اصالة التطابق که صیغه امر بدون قرینه ظهور در بعث دارد چون ظاهر حال هر متکلم در این است که اگر چیزی در مقام انشاء گفت مطابق آن را در نفسش اراده کرده است

اشکال: اصالة التطابق برای موضوع له کاربرد ندارد بلکه برای یافتن مراد جدی متکلم و دلالت تصدیقی کارایی دارد.

logo