« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد سید محسن حسینی‌فقیه

1404/02/17

بسم الله الرحمن الرحیم

مباحث الفاظ / اوامر / صیغه امر / معنای صیغه امر / دیدگاه محقق عراقی

 

موضوع: مباحث الفاظ / اوامر / صیغه امر / معنای صیغه امر / دیدگاه محقق عراقی

در صیغه امر معنای آن در سه قول مطرح شد.

قول محقق عراقی

بان صيغة اضرب مثلا لما كانت مشتملة على مادة وهيئة خاصة فمادتها تدل حسب الوضع النوعي على نفس الحدث واما هيئتها الخاصة فهى ايضا لا تدل الا على النسبة الارسالية والمحركية بين المبدء والفاعل، لكن لا مفهوم هذه النسبة لانه معنى اسمي، بل مصداقه وصورة ذلك الربط الخاص الحاصل من تحريك المأمور نحو العمل على طبق الارسال الخارجي، وحينئذ فلا يكون المستعمل فيه في الصيغة الا النسبة الارسالية لا مفهوم الطلب كما عليه الكفاية (قدس سره) وعليه فلابد وان يكون دلالتها على الطلب من جهة الملازمة خاصة

الناشي هذا التلازم من جهة كون المتكلم في مقام الجد بالارسال، إذ حينئذ ينتقل الذهن من تلك النسبة الارسالية إلى مفهوم الطلب بانتقال تصوري، ففى الحقيقة منشأ هذا التلازم انما هو التلازم الخارجي بين منشئيهما وهما البعث والارسال الخارجي والارادة الخارجية وعدم انفكاك احد الامرين عن الآخر، وحينئذ فحيث ان اللفظ كان وجها للمفهوم و كان المفهوم وجها لمنشأه وكان بين المنشأين وهما البعث والارسال الخارجي والارادة الحقيقية ملازمة في مرحلة الخارج فينتقل الذهن عند تصور احد المفهومين من جهة كونه وجها لمنشئه إلى مفهوم الآخر. [1]

صیغه امر برای نسبت ارسالیه ایقاعیه وضع شده است و دلالت آن بر طلب بخاطر ملازمه است.

همچنان که قبلاً بیان شد وضع در مشتقات منحل به دو وضع می‌شود؛ وضع ماده و هیئت، ماده آن حدث است و هیئت آن قالب است. و صیغه اضرب یک ماده ضرب دارد که دال بر حدث می‌کند و هیئت آن دال بر نسبت ارسالیه و محرکیت بین مبدأ و فاعل می‌کند.

سؤال: آیا مفهوم نسبت ارسالیه؟ خیر چون این معنای اسمی است و حال آنکه ما مصداق این معنا را در نظر داریم و صورت فاعل نحو العمل را در نظر داریم و مستعمل فیه در صیغه همان نسبت ارسالیه است، نه مفهوم طلب.

طلب را از کجا بفهمیم؟ از ملازمه ناشی از تلازم؛ متلکم در مقام جد است و متکلم به انتقال تصوری به طلب منتقل می‌شود.

تلازم خارجی بین بعث و ارسال خارجی منشأ این تلازم است.

پس لفظ وجه برای معناست و حال که مفهوم وجه برای منشأ خودش است و در اینجا منشأ بعث و ارسال خارجی و دیگری اراده حقیقیه است و بین این دو ملازمه است و ذهن یکی از این دو مفهوم را که تصور کرد به دیگری می‌رسد و انتقال تصوری پیدا می‌کند.

پس هیئت امر دال بر نسبت است و طلب از کجا فهمیده می‌شود؟ دلالت صیغه بر طلب به این صورت است که مدلول هیئت (که معنای حرفی است) نسبت ارسالیه است و لازمهٔ این نسبت ارسالیه، طلب است.

حال آیا معنای طلب مدلول مطابقی صیغه است؟ خیر بلکه مدلول التزامی معنای هیئت امر و صیغه امر.

اما طبق معنای اسمی (در مسلک مرحوم آخوند) طلب مدلول صیغه امر است (مراد از صیغه هم هیئت امر است).

پس طبق نظر ایشان اراده نفسانی صرف نیست و در خارج هم با صیغه محقق شده است.

ایشان هیئت افعل را دال بر نسبتی می‌داند که ملازمه دارد با مفهوم طلب

اشکال: این تلازم از کجا بوجود آمده باشد؟ می‌تواند نسبت وقوعیه و یا اخباریه و یا تلبسیه باشد؟

چون متکلم در مقام جد است و از تصور نسبت به تصور طلب منتقل می‌شود.

اشکال؟ هیئت امر می‌خواهد منشأ برای طلب باشد؟ هیئت هم که دال بر نسبت ارسالیه صرف است، منشأ تلازم اگر حقیقت خارجیه باشد حرف خوبی است.


logo