« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد سید محسن حسینی‌فقیه

1404/01/25

بسم الله الرحمن الرحیم

مباحث الفاظ / اوامر / مادّه امر / بررسی قاعده الشیء ما لم یجب لم یوجد / بررسی آیات و روایات

 

موضوع: مباحث الفاظ / اوامر / مادّه امر / بررسی قاعده الشیء ما لم یجب لم یوجد / بررسی آیات و روایات

سخن ما در قاعده الشیء ما لم یجب لم یوجد بود و در این زمینه مطالبی بیان کردیم و این قاعده را نقد می‌کردیم و در صدد بررسی بیانات آیت الله خویی هستیم.

از مباحث بسیار مهم توحیدی در بحث شناخت خداوند متعال، مسأله علت تامه بودن خدای متعال یا فاعل مختار بودن خدای متعال است که آیا خداوند متعال فاعل مختار است یا علت تامه؟ که طبق دیدگاه فلاسفه علت تامه است.

فلاسفه از خدای متعال به علت تامه تعبیر می‌کنند و به ادعای برخی از بزرگان خدای متعال فاعل مختار است و فاعل مختار بودن خدا با درک فطری بشر موافق است و خداوند متعال فاعل است و در عمل خودش دارای اختیار است و مجبور نیست. یعنی سلطه بر فعل و ترک دارد؛ له أن یفعل و له أن لایفعل. هر چه غیر خود باشد را آفریده ولی در عین حال مختار است و می‌تواند چیزی نیافریند و این نظریه فاعل مختار است.

آیات و روایات هم در این زمینه بسیار است و به آن اشاره خواهیم کرد و مهم این است که اگر ما اختیار خدای متعال را در فاعلیتش انکار کنیم، با مجموعه مطالب ادیان و شرایع و با فطرتی که نسبت به خدای متعال داریم، مخالف خواهد بود. دلیل ما آیات و روایات است.

آیات در مسأله

1. ﴿أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یسْجُدُ لَهُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَمَنْ فِی الْأَرْضِ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ وَالنُّجُومُ وَالْجِبَالُ وَالشَّجَرُ وَالدَّوَابُّ وَکثِیرٌ مِنَ النَّاسِ وَکثِیرٌ حَقَّ عَلَیهِ الْعَذَابُ وَمَنْ یهِنِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ مُکرِمٍ إِنَّ اللَّهَ یفْعَلُ مَا یشَاءُ ﴾[1]

2. ﴿یثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَفِی الْآخِرَةِ وَیضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِینَ وَیفْعَلُ اللَّهُ مَا یشَاءُ﴾[2]

3. ﴿قَالَ رَبِّ أَنَّی یکونُ لِی غُلَامٌ وَقَدْ بَلَغَنِی الْکبَرُ وَامْرَأَتِی عَاقِرٌ قَالَ کذَلِک اللَّهُ یفْعَلُ مَا یشَاءُ﴾[3]

وجه مشترک این آیات یفعل ما یشاء بودن خداست، هر چه را که بخواهد انجام می‌دهد پس مجبور نیست. ولی نظریه علت تامه به جبر می‌انجامد.

4. ﴿إِنَّ اللَّهَ یدْخِلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ إِنَّ اللَّهَ یفْعَلُ مَا یرِیدُ﴾[4]

5. ﴿تِلْک الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَی بَعْضٍ مِنْهُمْ مَنْ کلَّمَ اللَّهُ وَرَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجَاتٍ وَآتَینَا عِیسَی ابْنَ مَرْیمَ الْبَینَاتِ وَأَیدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلَ الَّذِینَ مِنْ بَعْدِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَینَاتُ وَلَکنِ اخْتَلَفُوا فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ وَمِنْهُمْ مَنْ کفَرَ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلُوا وَلَکنَّ اللَّهَ یفْعَلُ مَا یرِیدُ﴾[5]

پس کار با اراده خداست. یفعل ما یرید یعنی پس از اراده خدا حالت منتظره دیگری نیست و اراده را به معنای فلسفی و علم به نظام اصلح و شوق مؤکد به فعل نمی‌دانیم که این شوق و اراده را علت تامه برای خلق و ایجاد باشد، تا الشیء ما لم یجب لم یوجد درست باشد.

6. ﴿أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ إِنْ یشَأْ یذْهِبْکمْ وَیأْتِ بِخَلْقٍ جَدِیدٍ﴾[6]

7. ﴿إِنْ یشَأْ یذْهِبْکمْ وَیأْتِ بِخَلْقٍ جَدِیدٍ﴾[7] خداوند در خواستن مجبور نیست و اگر بخواهد می‌تواند و از آن طرف هم می‌تواند نخواهد.

8. ﴿خَالِدِینَ فی‌ها مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ إِلَّا مَا شَاءَ رَبُّک إِنَّ رَبَّک فَعَّالٌ لِمَا یرِیدُ﴾[8]

9. ﴿فَعَّالٌ لِمَا یرِیدُ﴾[9] ئفعل خداوند ارادی و به خواست او است.

10. ﴿إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیئًا أَنْ یقُولَ لَهُ کنْ فَیکونُ﴾[10] اگراراده کند می‌گوید کن پس می‌باشد اما اذا لم یرد شیئا فلایقول له کن فلایکون الشیء. پس با اراده خدا فعل از او صادر می‌شود.

11. ﴿وَاللَّهُ خَلَقَ کلَّ دَابَّةٍ مِنْ مَاءٍ فَمِنْهُمْ مَنْ یمْشِی عَلَی بَطْنِهِ وَمِنْهُمْ مَنْ یمْشِی عَلَی رِجْلَینِ وَمِنْهُمْ مَنْ یمْشِی عَلَی أَرْبَعٍ یخْلُقُ اللَّهُ مَا یشَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلَی کلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ﴾[11]

12. ﴿قُلِ اللَّهُمَّ مَالِک الْمُلْک تُؤْتِی الْمُلْک مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْک مِمَّنْ تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ بِیدِک الْخَیرُ إِنَّک عَلَی کلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ[12] تُولِجُ اللَّیلَ فِی النَّهَارِ وَتُولِجُ النَّهَارَ فِی اللَّیلِ وَتُخْرِجُ الْحَی مِنَ الْمَیتِ وَتُخْرِجُ الْمَیتَ مِنَ الْحَی وَتَرْزُقُ مَنْ تَشَاءُ بِغَیرِ حِسَابٍ﴾[13]

به صورت متعدد در آیات فوق (که خواندن این آیات قبل از خواب مستحب است) به مشیت خدا اشاره شده است. پس فعل خدای متعال بر اساس مشیت و اراده و خواست اوست. پس از این آیات به وضوح استفاده می‌کنیم که خدا فاعل مختار است و فعلش بر اساس مشیت و اراده است؛ یعنی له ام یفعل و لایفعل.

بررسی روایات در مسأله

در ادامه برخی از روایات را نیز توجه کنیم و از ادله نقلیه مسلک اول استفاده می‌شود و ادله عقلی هم بر اساس فطرت به مختار بودن خدا می‌رسیم.

کان الله عزوجل ولا شئ غیر الله معروف ولا مجهول کان عزوجل ولا متکلم ولا مرید ولا متحرک ولا فاعل، عزوجل ربنا، فجمیع هذه الصفات محدثة عند حدوث الفعل منه، عزوجل ربنا [14]

قبل از خلق فعلی از خدا سر نزده بود و صفت کلام و اراده و امثاله وقتی فعل از خدا حادث شد، این امور هم حادث شدند و اگر ذات خدا را علت تامه بدانیم و صدور فعل را به اعتبار صمیم خدا بدانیم، و خدای ازلی و فاعلیت و علیت تامه را ازلی بدانیم، محاظیری از جمله تعدد قدماء به وجود می‌آید.

این روایت بیان می‌دارد که خدا اشیاء را به وجود آورد و می‌توانست ایجاد نکند و خدای متعال در خلق مختار است و ایجاد کرده است (حال ایجاد خدا من شیء است و یا من لاشیء است و یا لا من شیء است که گزینه سوم صحیح است).

روایت بعد: 2- مُحَمَّدُ بْنُ یحْیی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَینِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ سَمِعْتُهُ یقُولُ کانَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَا شَی‌ءَ غَیرُهُ وَ لَمْ یزَلْ عَالِماً بِمَا یکونُ فَعِلْمُهُ بِهِ قَبْلَ کوْنِهِ کعِلْمِهِ بِهِ بَعْدَ کوْنِهِ.[15]

ولی اگر علیت تامه خدا را بپذیریم، مخلوقات قدیم می‌شوند؛ ولی این حدیث خلاف این ادعا را اثبات می‌کند. و در روایات وارد شده است که خداوند علم به موجودات و معدومات دارد.

1- عَلِی بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ الطَّیالِسِی عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یحْیی عَنِ ابْنِ مُسْکانَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یقُولُ لَمْ یزَلِ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ رَبَّنَا وَ الْعِلْمُ ذَاتُهُ وَ لَا مَعْلُومَ وَ السَّمْعُ ذَاتُهُ وَ لَا مَسْمُوعَ وَ الْبَصَرُ ذَاتُهُ وَ لَا مُبْصَرَ وَ الْقُدْرَةُ ذَاتُهُ وَ لَا مَقْدُورَ فَلَمَّا أَحْدَثَ الْأَشْیاءَ وَ کانَ الْمَعْلُومُ وَقَعَ الْعِلْمُ مِنْهُ عَلَی الْمَعْلُومِ وَ السَّمْعُ عَلَی الْمَسْمُوعِ وَ الْبَصَرُ عَلَی الْمُبْصَرِ وَ الْقُدْرَةُ عَلَی الْمَقْدُورِ قَالَ قُلْتُ فَلَمْ یزَلِ اللَّهُ مُتَحَرِّکاً قَالَ فَقَالَ تَعَالَی اللَّهُ عَنْ ذَلِک إِنَّ الْحَرَکةَ صِفَةٌ مُحْدَثَةٌ بِالْفِعْلِ قَالَ قُلْتُ فَلَمْ یزَلِ اللَّهُ مُتَکلِّماً قَالَ فَقَالَ إِنَّ الْکلَامَ صِفَةٌ مُحْدَثَةٌ لَیسَتْ بِأَزَلِیةٍ کانَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَا مُتَکلِّمَ.[16]

از ازل خدای متعال رب بوده و این رب در حالی بوده که علم ذات اوست؛ در حالی که معلومی در کار نبود. یعنی اینکه علم به اشیاء از اشیاء داشت، اما هنوز بنده‌ای در کار نبوده است. و سمع خداوند ذات اوست ولی مسموعی نبوده و حدیث ادامه پیدا می‌کند تا اینکه تا خدا اشیاء را احداث و ایجاد کرد. و خدای متعال پس از احداث اشیاء علمش بر معلوم واقع شد، پس خداوند متعال فاعل مختار است و بر فعل خود سلطه دارد و از احدث حالت سابقه عدم استفاده می‌شود و ذات خدا علت تامه برای مخلوقین نیست.

۸ ـ حدثنا محمد بن علی ماجیلویه رحمه‌الله ، عن محمد بن أبی القاسم، عن محمد ابن علی الصیرفی، عن علی بن حماد، عن المفضل بن عمر الجعفی، عن أبی ـ عبد الله علیه‌السلام ، قال: إن الله تبارک وتعالی لا تقدر قدرته، ولا یقدر العباد علی صفته ولا یبلغون کنه علمه ولا مبلغ عظمته، ولیس شیء غیره، هو نور لیس فیه ظلمة وصدق لیس فیه کذب، وعدل لیس فیه جور، وحق لیس فیه باطل، کذلک لم یزل ولا یزال أبد الآبدین، وکذلک کان إذ لم یکن أرض ولا سماء ولا لیل ولا نهار ولا شمس ولا قمر ولا نجوم ولا سحاب ولا مطر ولا ریاح، ثم إن الله تبارک وتعالی أحب أن یخلق خلقا یعظمون عظمته ویکبرون کبریاءه ویجلون جلاله، فقال: کونا ظلین، فکانا کما قال الله تبارک وتعالی.[17]

قدرت خدا محدود و قابل اندازه گیری نیست و از صفات ذاتی خداست و بندگان هم نمی‌توانند خدا را توصیف کنند. خداوند تا ابد الآبدین است، خدا بوده و ارض و سمائی نبوده و خدا بوده و مخلوقات نبودند. کاملاً به وضوح بر حدوث اشیاء تصریح می‌کند و اینکه فعل خدای متعال از سنخ علیت تامه او نیست، بلکه خدای متعال فاعل مختار است.

محمد بن سنان اختلاف شیعیان را نزد امام جواد عرض می‌کند 5- الْحُسَینُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْأَشْعَرِی عَنْ مُعَلَّی بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِی الْفَضْلِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ إِدْرِیسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ: کنْتُ عِنْدَ أَبِی جَعْفَرٍ الثَّانِی ع فَأَجْرَیتُ اخْتِلَافَ الشِّیعَةِ فَقَالَ یا مُحَمَّدُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَک وَ تَعَالَی لَمْ یزَلْ مُتَفَرِّداً بِوَحْدَانِیتِهِ ثُمَّ خَلَقَ مُحَمَّداً وَ عَلِیاً وَ فَاطِمَةَ فَمَکثُوا أَلْفَ دَهْرٍ ثُمَّ خَلَقَ جَمِیعَ الْأَشْیاءِ فَأَشْهَدَهُمْ خلق‌ها وَ أَجْرَی طَاعَتَهُمْ عَلَیهَا وَ فَوَّضَ أُمُورَهَا إِلَیهِمْ فَهُمْ یحِلُّونَ مَا یشَاءُونَ وَ یحَرِّمُونَ مَا یشَاءُونَ وَ لَنْ یشَاءُوا إِلَّا أَنْ یشَاءَ اللَّهُ تَبَارَک وَ تَعَالَی ثُمَّ قَالَ یا مُحَمَّدُ هَذِهِ الدِّیانَةُ الَّتِی مَنْ تَقَدَّمَهَا مَرَقَ وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا مُحِقَ وَ مَنْ لَزِمَهَا لَحِقَ خُذْهَا إِلَیک یا مُحَمَّدُ.[18]

حضرت می‌فرمایند خداوند در توحیدش یگانه بود و سپس پیامبر و امیرالمؤمنین و حضرت زهرا (علیهم السلام) را خلق کرد و هزار دهر مکث کرد، (معلوم نیست زمان این دهر چقدر است) سپس همه اشیاء را خلق کرد و این انوار ثلاثه شاهد بر خلقت اشیاء هستند و طاعت اینها را بر اشیاء قرار داد و خداوند امورش را بر این سه نور تفویض کرد و مشیت خودش را در مشیت آنها قرار داد.

خدای متعال فاعلی است که در فعلش اختیار و سلطه دارد. در کافی و توحید صدوق و بحار ده‌ها روایت دیگر در این زمینه وجود دارد که مطابق با آیات قرآن، بر اختیار خداوند دلالت دارد، و از اینها استفاده کردیم خالقیت و اراده خداوند صفت فعل اوست؛ پس خالقیت، متعلق به فعل خدای متعال است و یعنی مشیت خدای متعال فعلی است و صفت ذات نیست، مشیت عین قدرت نیست بلکه مشیت اعمال قدرت و به کار بستن قدرت است. لَمْ یزَلْ مُتَفَرِّداً بِوَحْدَانِیتِهِ عبارتی دال بر این مطلب است. پس ذات خداوند متعال، علت تامه نیست که در ناحیه ذات اقدس الهی اجبار لازم بیاید.


logo