1404/07/02
بسم الله الرحمن الرحیم
فقه شعائر / بررسی مصادیق شعائر / زیارت / زیارت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) / روایات و اقوال اهل سنت در زیارت نبی مکرّم
موضوع: فقه شعائر / بررسی مصادیق شعائر / زیارت / زیارت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) / روایات و اقوال اهل سنت در زیارت نبی مکرّم
کلام در فقه شعائر است. امسال وارد این بحث شدیم که یکی از شعائر مکتب اهل بیت (علیهم السلام)، زیارت امام حسین (علیه السلام) است. در این زمینه مقدماتی گفته شد و گفتیم مسئله زیارت، از مسائل مورد اتفاق مسلمانان است و فقط وهابیها در این زمینه، عمدتاً حرفهایی گفتهاند و روایاتی هم در این زمینه در کتب سنی نقل کردهاند، که بعضاً به روایات مثبتهاش اشاره کردیم.
در این جلسه، سخنی از ابن تیمیه و وهابیهایی که پیرو او هستند، نقل میکنیم. مشهور این است که ابن تیمیه و وهابیون پیرو او، سفر به قصد زیارت قبر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را تحریم کردند و ممکن است از ظاهر بعضی از عباراتش بگوییم اصل زیارت را هم تحریم کردهاند؛ پس 2 چیز است
1- زیارت قبر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)
2- سفر به قصد زیارت قبر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)
ابن تیمیه میگوید روایاتی که درباره زیارت قبر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) آورده شده، ضعیف و موضوع و جعلی است. كل حديث يروى في زيارة قبر النبي فإنه ضعيف ، بل موضوع ، ولم يرو أهل الصحاح والسنن والمسانيد ، كمسند أحمد وغيره من ذلك شيئاً،[1] نه صحیح بخاری و مسلم و سنن ابن ماجه و دارقطنی و نه مثانی مثل مسند احمد و غیره، هیچ چیزی از آن را ذکر نکردند.
باید توجه داشته باشیم که بدون شک، زیارت قبر مؤمنان و صالحان، آثار اخلاقی و تربیتی مهمی دارد، از جمله اینکه توجه و طمع انسان نسبت به دنیا را کم میکند، زمینهساز اعتبار و کسب عبرت میشود، در سلوک انسان در دنیا بسیار مؤثر است و سبب میشود که انسان بسیاری از معاصی و فسق و فجور گذشته را ترک کند. مثلاً در سنن ابن ماجه از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده که میفرمایند زُورُوا الْقُبُورَ؛ فَإِنَّهَا تُذَكِّرُكُمُ الْآخِرَةَ.[2]
برخی احادیث سنیها میگوید پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) ابتدا از زیارت قبور نهی میکردند و شاید این نهی به این خاطر بوده که آن قبور، مربوط به نیاکان بت پرست و مشرک آن مسلمانان بوده و بعد که جمع زیادی از مسلمانان از دنیا رفته یا شهید شدند، حضرت در زیارت قبور رخصت دادند. چون زیارت قبور مشرکان و بت پرستان نبود. در سنن ابن ماجه جلد اول باب ما جاء فی زیارت القبور[3] و سنن ترمذی جلد 3 در بَابُ مَا جَاءَ فِي الرُّخْصَةِ فِي زِيَارَةِ القُبُورِ میفرمایند قَدْ كُنْتُ نَهَيْتُكُمْ عَنْ زِيَارَةِ القُبُورِ، فَقَدْ أُذِنَ لِمُحَمَّدٍ فِي زِيَارَةِ قَبْرِ أُمِّهِ، فَزُورُوهَا فَإِنَّهَا تُذَكِّرُ الآخِرَةَ[4] (امر عقیب حذر که دلالت بر اباحه و جواز میکند).
در سنن نسائی[5] و مستدرک حاکم نیشابوری پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در میفرمایند كُنْتُ نَهَيْتُكُمْ عَنْ زِيَارَةِ الْقُبُورِ أَلَا فَزُورُوهَا، فَإِنَّهُ يُرِقُّ الْقَلْبَ، وَتُدْمِعُ الْعَيْنَ، وَتُذَكِّرُ الْآخِرَةَ، وَلَا تَقُولُوا هُجْرًا،[6] قلب را رقیق میکند و چشم را به اشک درمیآورد و آخرت را به یاد میآورد ولی در آنجا (وقتی بر سر قبرها رفتید) سخن بیهوده نگویید.
در صحیح مسلم بَابُ اسْتِئْذَانِ النَّبِيِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ رَبَّهُ عَزَّ وَجَلَّ فِي زِيَارَةِ قَبْرِ أُمِّهِ، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) از خدای متعال در زیارت قبر مادرشان اجازه گرفتند. وَ اسْتَأْذَنْتُهُ فِي أَنْ أَزُورَ قَبْرَهَا فَأُذِنَ لِي، فَزُورُوا الْقُبُورَ فَإِنَّهَا تُذَكِّرُ الْمَوْتَ.[7]
مرحوم علامه امینی در الغدیر احادیث فراوانی درباره زیارت قبر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و منابعش آوردهاند، که به خلاصهای از آن اشاره میکنیم.
1- روایت عبدالله بن عمر خطاب (غاصب دوم خلافت). مَنْ زَارَ قَبْرِي وَجَبَتْ لَهُ شَفَاعَتِي.[8] 41 نفر از حفاظ احادیث سنیها در کتابهایشان این روایت را آوردهاند؛ محمد بن اسحاق بن خزیمه در صحیح (متوفای 311)، دارقطنی در سنن، ابوبکر بیهقی در سنن، جلال الدین سیوطی در الجامع الکبیر، ابن عساکر در تاریخ دمشق، ابن شوکانی (محمد بن علی) در نیل الاوطار، تقی الدین سبکی در شفاء السقام و امثالهم.
2- مَنْ جَاءَنِي زَائِرًا لَا يَعْلَمُهُ حَاجَةً إِلَّا زِيَارَتِي كَانَ حَقًّا عَلَيَّ أَنْ أَكُونَ لَهُ شَفِيعًا يَوْمَ الْقِيَامَةِ،[9] کسی که به زیارت من (پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)) بیاید و انگیزهای جز زیارت من نداشته و وادار به این کار نشده باشد.. این حدیث را 16 نفر از محدثان مهم سنی نقل کردهاند؛ غزالی در احیاء علوم الدین، سبکی در شفاء السقام، سیوطی در الجامع الکبیر، سمهودی در وفاء الوفا و امثالهم. من حج البیت و لم یزرنی فقد جفانی. این حدیث را هم 9 نفر از محدثان مهم نقل کردهاند، از جمله ابن حبان تمیمی بستی در کتاب الضعفا، سبکی در شفاء السقام به چند طریق و سند، سمهودی در وفاء الوفا، قسطلانی در المواهب اللدنیه و امثالهم.
احادیث دیگری هم هست که خود عمر نقل کرده است. من زار قبری کنت له شفیعاً و من مات فی احد الحرمین بعثه الله عز و جل فی الآمنین یوم القیامه.[10] این حدیث را 11 نفر از محدثان، از جمله تیالثی در مسند، بیهقی در سنن، ابن عساکر در تاریخ دمشق، سبکی در شفاء السقام، سمهودی در وفاء الوفا، قسطلانی در المواهب اللدنیه نقل کردهاند.
3- حاتب بن ابی بلتعه از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل میکند که: من زارنى بعد موتى فكأنما زارنى فى حياتى و من مات بأحد الحرمين بعث من الآمنين يوم القيامة.[11] این حدیث را 13 نفر از بزرگان حدیث سنی آوردهاند. از این روایات استفاده میشود که خود سنیها اصل زیارت را یک امر مرغوب و مطلوب میدانند.
4- انس بن مالک (خادم پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) که ظاهراً علیه السلام هم نبود و حداقلش این است که جریان ولایت و خلافت را به نفع حضرت شهادت نداد) (مالک بن انس (یکی از پیشوایان 4چهارگانه فقه سنیها). انس از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل میکند: من زارني بالمدينة محتسبا كنت له شفيعاً وشهيداً يوم القيامة[12] (به حساب خدای متعال بگذارد) کنت له شفیعا، به خاطر خدای متعال به زیارت من بیاید.
21 نفر از بزرگان حدیثی سنی، از جمله حاکم نیسابوری، بیهقی، قاضی عیاض، ابن عساکر، ابن قیم جوزی، سبکی، قسطلانی، سیوطی، شوکانی و دیگران این حدیث را آوردهاند و الفاظ مشابه آن هم از ابن عباس، انس، امیرالمؤمنین علی (علیه السلام)، بکر بن عبدالله، ابو هریره و دیگران فراوان است و حداقل از این چند نفر، 22 حدیث در این زمینه نقل شده است.
چند نفر از فقهای سنی مثل تقی الدین سبکی شافعی (بسیار معروف و مهم در نزد سنیها، متوفای 756) کتابی در رد ابن تیمیه شفاء السقام فی زیارت خیر الانام نوشته، شفای دردها و بیماریها در زیارت خیر الانام. 15 حدیث در فضیلت زیارت قبر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل کرده و گفته بسیاری از سندهایش صحیح یا حسن است. یک فصل مشبهی را آورده که علمای مذاهب اربعه به استحباب زیارت قبر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) تصریح کردهاند و میگوید این حکم، اجماعی و اتفاقی مسلمانان است.
5- عبدالله بن احمد بن قدامه حنبلی (از فقهای مشهور حنابله، متوفای 620). کتاب معروفش المغنی است. ایشان در یک فصل از کتابش، استحباب زیارت قبر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را آورده و روایاتی از آداب زیارت را نقل کرده است.
6- سمهودی در وفاء الوفاء، احادیث متعددی در فضیلت زیارت و اجماع علما بر استحباب زیارت قبر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) میآورد و میگوید سفر به قصد زیارت هم، مثل خود زیارت مایه قرب است.
7- ابن حجر هیتمی شافعی در الجوهر المنظم فی زیارت القبر المکرم، ادلهای بر مشروعیت زیارت قبر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و رد آراء ابن تیمیه در حرمت سفر به قصد زیارت را آورده و به آراء ابن تیمیه حمله میکند.
8- محمد بن علی شوکانی در نیل الاوطار جلد 5 صفحات 107 تا 110 میگوید جمهور علما قائل به استحبابش هستند، اما بعضی از مالکیه و ظاهریه (پیروان داوود بن ظاهر، که آقایون میخواهند بگویند تقریباً یک مذهب پنجمی شده برای مذاهب سنیها، در کنار 4 مذهب حنفی، مالکی، شافعی، حنبلی)، وجوب را اختیار کرده و قائل به وجوب شدند.
فقهای مذاهب اربعه در زماننا هذا قائل به استحبابش شدهاند. الفقه علی المذاهب الاربعه جلد 1 صفحه 505 از عبدالرحمن بن جزیری. ابن تیمیه با توجه به گفتههایش، علی الظاهر خواسته بگوید زیارت، بدعت است و چون معمولاً با خضوع و خشوع انجام میشود، شرک خدای متعال است.
در مقام پاسخ میگوییم بدعت نیست، چون دهها حدیث در این زمینه از خود پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به نقل صحابه داریم که میشود اجتهاد در مقابل نص. شرک هم نیست، چون مسلمانان از قرن اول تا الان، دائماً به زیارت قبر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) شرفیاب میشدند و هیچکس نگاه مشرکانه و بتپرستانه به بحث زیارت قبر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نداشته و اگر به فرض، کسی هم این کار را بکند، کار غلطی است و باید او را آگاه کرد و توجه داد.