« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد سید محسن حسینی‌فقیه

1404/06/26

بسم الله الرحمن الرحیم

فقه شعائر / بررسی مصادیق شعائر / زیارت / زیارت حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) / مطلوبیت اصل زیارت

 

موضوع: فقه شعائر / بررسی مصادیق شعائر / زیارت / زیارت حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) / مطلوبیت اصل زیارت

راجیا الیه الله تعالی و ملتمسا من مولانا صاحب العصر و الزمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) که در سال دراسی پیش‌رو در همه ابعاد علمی و عملی، ما و دوستان اهل بیت (علیهم السلام) به احسن وجه موفق باشیم.

کلام ما در فقه چهارشنبه‌ها در فقه شعائر است و در طول هفته فقه الاسرة بحث نفقه را در پیش داریم و چهارشنبه‌ها فقه شعائر را دنبال می‌کنیم و در دو سال گذشته بحث تقیه را تمام کردیم و امروز در بحث حکم فقهی زیارت امام حسین علیه الصلاة و السلام است، از بین احکام آیا وجوب است یا ندب است و یا ندب مؤکد است؟

اگر وجوب است کدام یک از اقسام وجوب است؟ وجوب عینی یا کفایی است؟ اگر عینی است در تمام عمر یکبار واجب است و یا چند مرتبه و هر سه سال واجب است و یا هر ده سال واجب است؟ و یا هر سال واجب است؟ برای قادر و غیر قادر فرق می‌کند و یا نه و هکذا از این فروض و کلام حکم فقهی زیارت امام حسین علیه السلام است.

مقدمه اول

مطلوبیت زیارت بین امامیه و غیر امامیه مسلم است، اما ما به وهابی‌ها کاری نداریم که شاخه‌ای انحرافی استعماری هستند و خودشان را در بین مسلمان‌ها داخل کردند و افکار انحرافی و التقاطی آن‌ها بعضاً منتشر شده است.

در مورد زیارت پیامبر علیه السلام در کتب حدیثی اهل سنت هم روایاتی نقل شده است.

سنن ابن ماجه

حَدَّثَنَا أَبُو بَکرِ بْنُ أَبِی شَیبَةَ قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عُبَیدٍ، عَنْ یزِیدَ بْنِ کیسَانَ، عَنْ أَبِی حَازِمٍ، عَنْ أَبِی هُرَیرَةَ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَسَلَّم: زُورُوا الْقُبُورَ؛ فَإِنَّهَا تُذَکرُکمُ الْآخِرَة[1]

به زیارت قبور بروید چون این امر شما را به یاد آخرت می‌اندازد. پس حضرت امر به زیارت می‌کنند و اینجا فارغ از وجوبی یا ندبی بودن، اصل مطلوبیت استفاده می‌شود.

صحیح مسلم

بَابُ اسْتِئْذَانِ النَّبِی صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ رَبَّهُ عَزَّ وَجَلَّ فِی زِیارَةِ قَبْرِ أُمِّهِ

حضرت رسول برای زیارت قبر مادرشان آمنه بنت وهب از خداوند متعال استیذان کردند که مسلم اینطور می‌گوید:

108 - (976) حَدَّثَنَا أَبُو بَکرِ بْنُ أَبِی شَیبَةَ، وَزُهَیرُ بْنُ حَرْبٍ، قَالَا: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عُبَیدٍ، عَنْ یزِیدَ بْنِ کیسَانَ، عَنْ أَبِی حَازِمٍ، عَنْ أَبِی هُرَیرَةَ، قَالَ: زَارَ النَّبِی صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ قَبْرَ أُمِّهِ، فَبَکی وَأَبْکی مَنْ حَوْلَهُ، فَقَالَ: «اسْتَأْذَنْتُ رَبِّی فِی أَنْ أَسْتَغْفِرَ لَهَا فَلَمْ یؤْذَنْ لِی، وَاسْتَأْذَنْتُهُ فِی أَنْ أَزُورَ قَبْرَهَا فَأُذِنَ لِی، فَزُورُوا الْقُبُورَ فَإِنَّهَا تُذَکرُ الْمَوْتَ.[2]

روایت سوم از حضرت رسول است که فرمودند: من زار قبری، وجبت له شفاعتی و این حدیث را 41 نفر از حفاظ حدیث سنی‌ها نقل می‌کنند از جمله ابن خزیمه[3] متوفای 311 ه.ق، در صحیح خود و بیهقیم[4] 458 ه.ق، سیوطی در کتاب الجامع الکبیر[5] ابن عساکر در تاریخ مدینة دمشقش هم ذکر کردند[6] .

یا روایت دیگری مبنی بر اینکه من حج البیت فلم یزرنی فقد جفانی (هر کسی حج به جا بیاورد و من رسول خدا را زیارت نکند به من جفا کرده) و ممکن است از این تعبیر بالاتر از مطلوبیت استفاده کنیم. ولی ما فعلاً در صدد بیان اصل مطلوبیت هستیم.

9 نفر از محدثین سنی این مطلب را ذکر کردند، سبکی در کتای شفاء السقام فی زیارة خیر الأنام صفحه 85، قسطلانی در المواهب اللدنیة بالمنح المحمدیة[7] ، شوکانی در نیل الأوطار نقل کرده است[8] ، و دیگران.

روایت بعدی هم 13 نفر از محدثین مهم سنی نقل کردند: من زارنی بعد موتی فکأنما زارنی فی حیاتی که اصل مطلوبیت از آن استفاده می‌شود.[9]

در روزی در مکه مکرمه نزدیک بازار خبیث ابوسفیان، که الان در طرح توسعه حرم قرار گرفته است یادم می‌آید که کتابفروشی در جلو پیشخوان خود کتاب سمهودی را قرار داده بود و این کتاب معروف از وی بود (وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفی) روایتی هم دارد که آن را نقل می‌کند (در تقریر ابتدا این حدیث قرار داده می‌شود و سپس بیان استاد نقل می‌شود)

وقد أسند الصدر إبراهیم بن محمد بن مؤید الحموی فی کتابه فضل أهل البیت عن جابر رضی الله عنه قال «کنت مع النبی صلّی الله علیه وسلّم یوما فی بعض حیطان المدینة، وید علی فی یده، قال: فمررنا بنخل، فصاح النخل: هذا محمد سید الأنبیاء، وهذا علی سید الأولیاء أبو الأئمة الطاهرین، ثم مررنا بنخل فصاح النخل: هذا محمد رسول الله، وهذا علی سیف الله، فالتفت النبی صلّی الله علیه وسلّم إلی علی، فقال له: یا علی سمّه الصیحانی، فسمی من ذلک الیوم الصیحانی» وهو حدیث غریب؛ فکان هذا سبب تسمیة ذلک النوع بهذا الاسم؛ لأن تلک النخلات کانت منه، ویحتمل أن یکون المراد تسمیة ذلک الحائط بهذا الاسم، وبالمدینة الیوم موضع بجفاف یعرف بالصیحانی.

وروی بعضهم هذا الحدیث عن علی بألفاظ فی‌ها نکارة، وفی آخره «یا علی سمّ نخل المدینة صیحانیا لأنهن صحن بفضلی وفضلک.[10]

بیان استاد: پیغمبر اکرم و امیرالمؤمنین در نخلستانی بودند و در حال عبور بودند و دست حضرت امیر و پیامبر در هم بود و تا می‌رفتند و نخلی سر خم کرد و گفت: هذا محمد سید الانبیاء و هذا علی سید الاوصیاء و نخل‌های دیگر هم سر خم کردند و حضرت فرمودند علی جان اسم این نخلستان را صیحانی بگذار، چون صیحه زدند برای حضرت امیر و رسول خدا و من از شیعیان آن محله پرسیدم این نخلستان هنوز باقی است؟ گفتند بله.

پس ما الان در مقدمه اول عرض کردیم اصل مطلوبیت زیارت بین مسلمانان مفروغ عنه است و دو روایت هم در بحث روایت حضرت رضا علیه السلام عرض می‌کنم.

مورد اول

ابن حجر در تهذیب التهذیب؛ سمعت أبا بکر محمد بن المؤمل بن الحسن بن عیسی یقول خرجنا مع إمام أهل الحدیث أبی بکر بن خزیمة وعدیله أبی علی الثقفی مع جماعة من مشائخنا وهم إذ ذاک متوافرون إلی زیارة قبر علی بن موسی الرضی بطوس قال فرأیت من تعظیمه یعنی بن خزیمة لتلک البقعة وتواضعه لها وتضرعه عندها ما تحیرنا.[11]

ابی بکر ابن خزیمه استاد بخاری است.

عدیل: باجناق

با ابی بکر ابن خزیمه و ابی علی ثقفی و جماعتی از مشایخ در حال زیارت قبر علی بن موسی الرضا بودند و محمد بن مؤمل ذکر می‌کند که ابن خزیمه بسیار تواضع و تضرع نزد قبر علی بن موسی الرضا و بقعه داشت که ما تعجب و تحیر داشتیم و نکته‌اش این است که این تضرع برای بقعه بود چه برسد به صاحب آن بقعه را چقدر احترام می‌کند.

مورد دوم

بنده در مسجد الحرام در نیم طبقه روبروی خانه کعبه کنار جوانی نشسته بودم و در حال خواندن فرازهایی از صحیفه سجادیه بودم، البته صوت خود را به جوان می‌رساندم و این آقا مجذوب صحیفه شد و گوشش را به سمت من متمایل کرد و پس از مدتی که صحیفه را خواندم به او سلام کردم و گفتم عذر می‌خواهم مزاحم شما شدم و ایشان گفت خیر استفاده کردم و ادامه بدهید. بنده هم مقداری ادامه دادم و سپس مقداری آن را شرح دادم و گفتم این کتاب از فرزند امام حسین علیه السلام است و ابواب آن را اشاره کردم و به او هدیه دادم، گفت من اهل مراکش و بزرگ شده اسپانیا هستم و در یکی از شهرهای اسپانیا مؤسس یک موسسه فرهنگی هستم و من هم خود را معرفی کردم و گفتم من از ایرانم و در استانی به نام خراسان هستم و مرکز این استان مشهد است و مشهد مکان استشهاد نواده امام حسین، امام رضا علیه السلام هستم. درباره ایشان دو نکته گفتم:

نکته اول: آن حدیث از حضرت رسول که حضرت فرمودند ستدفن بضعة منی که این حدیث برای او خیلی مهم بود.

نکته دوم: اهمیت زیارت حضرت را بیان کردم که امام (اهل حدیث اهل سنت) محمد ابن حبان در 1000 سال قبل در کتاب الثقات وقتی به حرف عین می‌رسد اینطور می‌گوید:

عَلی بن مُوسَی الرِّضَا وَ هُوَ عَلی بن مُوسَی بن جَعْفَر بن مُحَمَّد بن عَلی بن الْحُسَین بن عَلی بن أبی طَالب أَبُو الْحسن من سَادَات أهل الْبَیت و عقلائهم وَ جلة الهاشمیین و نبلائهم یجب أَن یعْتَبر حَدِیثه إِذا روی عَنهُ غیر أَوْلَاده و شیعته و أبی الصَّلْت خَاصَّة فَإِن الْأَخْبَار الَّتِی رویت عَنهُ وَتبین بَوَاطِیلُ إِنَّمَا الذَّنب فی‌ها لأبی الصَّلْت ولأولاده و شیعته لِأَنَّهُ فِی نَفسه کانَ أجل من أَن یکذب وَمَات عَلی بن مُوسَی الرِّضَا بطوس من شربة سقَاهُ إِیاهَا الْمَأْمُون فَمَاتَ من سَاعَته وَذ َلِک فِی یوْم السبت آخر یوْم سنة ثَلَاث وَمِائَتَینِ و قبره بسناباذ خَارج النوقان مَشْهُور یزار بِجنب قبر الرشید قد زرته مرَارًا کثِیرَة وَ مَا حلت بِی شدَّة فِی وَقت مقَامی بطوس فزرت قبر عَلی بن مُوسَی الرِّضَا صلوَات الله علی جده و َعَلِیهِ و دعوت الله إِزَالَتهَا عَنی إِلَّا أستجیب لی و زالت عَنی تِلْک الشدَّة وَ هَذَا شَیء جربته مرَارًا فَوَجَدته کذَلِک أماتنا الله علی محبَّة المصطفی وَ أهل بَیته صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ سَلَّمَ الله عَلَیهِ وَ عَلَیهِم أَجْمَعِینَ.

در ابتدا حضرت را معرفی می‌کند و قاتل حضرت را نیز معرفی می‌کند و ادامه می‌دهد تا آنجا که می‌گوید: بار های زیادی این آقا را زیارت کردم و هیچ شدت و سختی بر من وارد نشد در حال اقامتم در طوس پس قبر ایشان را زیارت کردم و از خدا خواستم این سختی را از من زائل کند الا اینکه برای من استجابت شد و این چیزی است که به صورت متعدد تجربه کردم و همینطور شد و خدا ما را بر محبت مصطفی و اهل بیتش صلی الله علیه و علیهم اجمعین بمیراند.

سپس او سکوت عجیبی کرد و تعجبا گفت: ای والله؟ گفتم: ای والله. چون سنی‌ها چند امام حدیث مهم دارند: ذهبی و صاحب کتاب لسان المیزان و یکی هم ابن حجر در تهذیب التهذیب و یکی هم ابن حبان است که اقدم بر آن دو است.

وقتی این تعبیر را گفتم دستم را گفت و رو به خانه کعبه گفت: عاهدت الله که اگر این مطلب را صحیح یافتم به زیارت علی بن موسی الرضا می‌آیم. و من هم آدرسی دادم و ایشان را به بعثه حج متصل کردم (که ارتباطات بعد الموسم ایشان حفظ شود.)

ببینید عالمی سنی در حدود 1100 سال قبل در کتابش اینگونه می‌نویسد و اصل مطلوبیت زیارت امری مفروغ‌عنه است.

روایتی هم وجود دارد که خداوند متعال راه حق را قبل از مرگ به انسان نشان می‌دهد اگر پذیرفت و یا نپذیرفت طبق همان جزاء داده می‌شود.

این تعبیر ابوعلی خلال شیخ الحنابله فی عصره در تاریخ بغداد است: أَخْبَرَنَا الْقَاضِی أَبُو مُحَمَّد الْحَسَن بْن الحسین بْن مُحَمَّد بْن رامین الإستراباذی، قَالَ: أَخبرنا أَحْمَد بْن جعفر بْن حمدان القطیعی، قَالَ: سمعت الْحَسَن بْن إِبْرَاهِیمَ أبا عَلِی الخلال، یقول: ما همنی أمر فقصدت قبر مُوسَی بْن جعفر، فتوسلت به إلا سهل الله تعالی لی ما أحب.[12]

وهابی‌ها فقه خود را حنبلی می‌دانند، در اینجا توسل قید شده است.

مقدمه دوم

روایات فراوان در بحث زیارت داریم که جوانب متعدد زیارت را بحث کرده است، مثلاً کتاب شریف و ارزنده کامل الزیارات ابن قولویه که در کاظمین مدفون هستند. این کتاب فوق العاده ای است

عن أبی عبدالله علیه ‌السلام قال: إنَّ فاطمة علیهاالسلام بنت محمّد صلی ‌الله ‌علیه ‌و آله ‌و سلم تحضر لزوَّار قبر ابنها الحسین علیه ‌السلام فتستغفر لهم ذنوبهم.[13]

فاطمه زهرا سلام الله علیها، خودشان حاضر می‌شوند نزد زوار قبر فرزندشان و دعا و استغفار می‌کنند، پس خود ایشان هستند و هر وقت زائری باشد حضور حضرت صدیقه طاهره هم هست (و مختص شب‌های جمعه نیست و حضور ایشان متوقف بر حضور زوار است).

ایشان از باب 16 به بعد بحث زیارت حضرت را تا باب 98 ادامه می‌دهند و عناوین این ابواب هم دارای نکته است مثلاً در باب 43 عنوان باب را می‌فرمایند: إنّ زیارة الحسین فرض و عهد لازم له و لجمیع الأئمّة علیهم ‌السلام علی کلِّ مؤمن ومؤمنة.

این عنوان نرخ در دعوا مشخص کردن نیست و صرف بیان عنوان است. از این عبارت دو عبارت استفاده می‌شود:

1. زیارت همه ائمه هم بر دیگران واجب است.

2. ما به دیگر ائمه هم عهد دادیم که به زیارت امام حسین علیه السلام برویم.

و اگر بخواهیم حق ائمه را ادا کرده باشیم باید به زیارت امام حسین علیه السلام برویم و کلمه عهد و فرض آمده است لذا صاحب وسائل ابواب متعدد را اختصاص دادند به این بحث و برخی فصل‌ها وجوب و برخی استحباب مؤکد قرار داده است و برخی از ابواب وجوب کفائی زیارت قرار داده است و عنوان دیگری اقل مقدار زیارت امام حسین است. و ابواب متعدد را خواهند آورند از جمله بحث غناء و فقر.

در هفته آینده مقدمه سوم را بیان خواهیم کرد که بیان عنوان اولی زیارت است و معنای زیارت را نیز بررسی خواهیم کرد. و نظر ما خلاف نظر مشهور است و من اهل فتوا نیستم اما طبق بحث طلبگی آنچه انسان می‌خواند استفاده از ادله است و خواهد آمد.


[3] در صحیحه ابن خزیمه به این عبارت یافت نشد.
[6] در این سند هم یافت نشد.
logo