« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد قادر حیدری فسائی

1404/02/20

بسم الله الرحمن الرحیم

 مسئله چهارم: مسئله نهی از عبادت و معامله- مقام اوّل: نهی از عبادت/ غیر مستقلّات عقلیّه/ملازمات عقلیّه

موضوع: ملازمات عقلیّه/ غیر مستقلّات عقلیّه/ مسئله چهارم: مسئله نهی از عبادت و معامله- مقام اوّل: نهی از عبادت

مقام اوّل: نهی از عبادت.

نهی، اعمّ از اینکه به نفس عبادت یا جزء عبادت یا شرط عبادی عبادت تعلّق بگیرد، دو صورت دارد. (نهی از نفس عبادت مثل نهی از صلوة در دار غصبی، نهی از جزء عبادت مثل نهی از سور عزائم در صلوة، نهی از شرط عبادی عبادت مثل نهی از وضوء با آب غصبی).

صورت اوّل: نهی تحریمی.

درباره‌ی نهی تحریمی، دو نظریّه وجود دارد.

نظریّه اوّل: نظریّه مشهور: نهی تحریمی، مقتضی فساد و بطلان عبادت است.

دلیل اوّل:

صغریٰ: شرط صحّت عبادت، وجود مصلحت در عبادت است.

توضیح: از طرفی مراد از صحّت، اسقاط اعاده و قضاء است. پس عبادت صحیحه یعنی عبادتی که مسقط اعاده و قضاء است. از طرفی دیگر عبادتی که مکلّف انجام می‌دهد اگر مشتمل بر مصلحت باشد، غرض مولا از عبادت حاصل می‌شود (غرض مولا، رسیدن مکلّف به مصلحت است) و با حصول غرض، امر مولا ساقط می‌شود و با سقوط امر، اعاده و قضاء منتفی است. ولی اگر عبادتی که مکلّف انجام می‌دهد، مشتمل بر مصلحت نباشد، غرض مولا از عبادت حاصل نمی‌شود و با عدم حصول غرض، امر مولا ساقط نمی‌شود و با عدم سقوط امر، اعاده و قضاء ثابت است.

کبریٰ: وجود مصلحت در عبادت، در عبادت منهیّه منتفی است.

توضیح: از طرفی در صورت تعلّق نهی به عبادت، این نهی کاشف از ثبوت مفسده در عبادت است و این کشف، از نوع کشف انّی است یعنی از نوع کاشفیّت معلول از علّت. از طرفی دیگر مفسده، مضادّ و منافی با مصلحت است و لذا با ثبوت مفسده در عبادت، مصلحت در عبادت منتفی خواهد بود. بنابراین، نهی که کاشف از مفسده است، کاشف از عدم مصلحت خواهد بود.

نتیجه: شرط صحّت عبادت، در عبادت منهیّه منتفی است و با انتفاء شرط، صحّت عبادت منهیّه نیز منتفی است.

در صورت تمامیّت این دلیل، دو نتیجه مترتّب می‌شود.

الف: فساد و بطلان عبادت، از ناحیه‌ی عدم وجدان مصلحت در عبادت است.

ب: منشأ فساد و بطلان عبادت، نهی بوجوده الواقعی است یعنی نهی واقعی اعمّ از اینکه به مکلّف برسد و یا نرسد، موجب فساد و بطلان عبادت است چون نهی واقعی، ناشی از مفسده است و مفسده اعمّ از اینکه برای مکلّف معلوم باشد یا نباشد، قابل اجتماع با مصلحت نیست. بنابراین، صرف احتمال وجود نهی از عبادت در واقع بدون رسیدن آن به مکلّف، کافی برای عدم جزم به صحّت عبادت است چون فرض این است که صحّت عبادت منوط به عدم وجود نهی در واقع است نه عدم وصول نهی به مکلّف.

آدرس جلسه‌ی بعد:

بحوث فی علم الاصول ج۳ ص۱۱۰: البرهان الثانی و یسلّم فیه بانّ النهی ..... البرهان الثالث.

logo