1404/02/10
بسم الله الرحمن الرحیم
ملازمات عقلیّه/ غیر مستقلّات عقلیّه/ مسئله چهارم: مسئله نهی از عبادت و معامله/ مقدّمه دوّم
موضوع: ملازمات عقلیّه/ غیر مستقلّات عقلیّه/ مسئله چهارم: مسئله نهی از عبادت و معامله/ مقدّمه دوّم
نکته:
معنای اوسع معامله در صورتی داخل در محلّ نزاع است که این معنا قابلیّت اتّصاف به صحّت و فساد را داشته باشد چون در صورت عدم اتّصاف به صحّت و فساد، وجهی برای این بحث نیست که آیا نهی از معامله به معنای اوسع، دلالت بر فساد و یا خیر؟ کغسل الثوب من الخبث حیث یترتّب علی غسله طهارته تارة فیوصف بالصحّة و لا یترتّب علیه طهارته اخری فیوصف بالفساد. ولی دربارهی سبب و علّت این قابلیّت، دو نظریّه وجود دارد.
اوّل: نظریّه محقّق نائینی: سبب و علّت این قابلیّت این است که معنای اوسع معامله، مرکّب ذو اثر شرعی باشد. با این بیان که اگر اثر شرعی بر مرکّب کذائی مترتّب شود، این مرکّب متّصف به صحّت میشود و منشأ ترتّب اثر، وجدان تمامی اجزاء و شرائط در مرکّب کذائی است و اگر اثر شرعی بر مرکّب کذائی مترتّب نشود، این مرکّب متّصف به فساد میشود و منشأ عدم ترتّب اثر، فقدان بعضی از اجزاء و یا شرائط در مرکّب کذائی است.
طبق این نظریّه، بسائط متّصف به صحّت و فساد نمیشود مثل ملکیّت که امر بسیط است و مسبَّب از عقد بیع است.
دوّم: نظریّه محقّق خراسانی: سبب و علّت این قابلیّت این است که معنای اوسع معامله، ذو اثر شرعی باشد. با این بیان که اگر اثر شرعی بر معنای اوسع معامله مترتّب شود، معنای اوسع متّصف به صحّت میشود و اگر اثر شرعی بر معنای اوسع معامله مترتّب نشود، معنای اوسع متّصف به فساد میشود و منشأ عدم ترتّب اثر، ملازمه بین حرمت معنای اوسع معامله و فساد معنای اوسع معامله است.
طبق این نظریّه، بسائطی که واجد اثر شرعی هستند نیز متّصف به صحّت و فساد میشوند مثل الملکیّة المؤثّرة للاباحة بناءً علی وضع الفاظ المعاملات للمسبّبات.
بعضی از عبارات محقّق خراسانی در کفایه ناظر به همین نظریّه دوّم است. قال ما هذا نصّه: و من هنا صحّ ان یقال انّ الصحّة فی العبادة و المعاملة لا تختلف ..... و انّما الاختلاف فیما هو المرغوب منهما من الآثار الّتی بالقیاس علیها تتّصف بالتمامیّة و عدمها. در این عبارت، کلمهی بالقیاس علیها متعلّق به تتّصف است و در جای خود اثبات شده که تقدیم ما حقّه التأخیر مفید حصر است. بنابراین، اتّصاف عبادت و معامله به صحّت و عدم صحّت منحصراً در مقایسهی با آثار است.