1403/11/28
بسم الله الرحمن الرحیم
ملازمات عقلیّه/ غیر مستقلّات عقلیّه/ مسئله سوّم: مسئله ضدّ / جهت چهارم: دربارهی ضدّ خاصّ
موضوع: ملازمات عقلیّه/ غیر مستقلّات عقلیّه/ مسئله سوّم: مسئله ضدّ / جهت چهارم: دربارهی ضدّ خاصّ
اشکال دوّم بر ثمرهی دوّم از طرف محقّق نائینی:
صغریٰ: شرط صحّت ضدّ خاصّ عبادی، اشتمال ضدّ خاصّ عبادی بر ملاک امر است.
توضیح: گاهی بین واجب مضیّق و واجب موسّع تزاحم واقع میشود مثل مزاحمت صلوة آیات در سعهی وقت با صلوة عصر در ضیق وقت. واجب در این مثال، صلوة عصر و ضدّ خاصّ عبادی، صلوة آیات است و گاهی بین دو واجب مضیّق که احدهما اهمّ از دیگری است، تزاحم واقع میشود مثل مزاحمت صلوة آیات در ضیق وقت با صلوة عصر در ضیق وقت. واجب اهمّ در این مثال، صلوة عصر و ضدّ خاصّ عبادی، صلوة آیات است. اگر مکلّف در مثال اوّل، واجب مضیّق و در مثال دوّم، واجب اهمّ را ترک کند و بخواهد ضدّ خاصّ عبادی را انجام بدهد، ضدّ خاصّ عبادی در صورتی صحیح است که امر فعلی به آن تعلّق بگیرد و یا ضدّ خاصّ عبادی مشتمل بر ملاک امر باشد (که همین دوّمی، حقّ است).
کبریٰ: اشتمال ضدّ خاصّ عبادی بر ملاک امر، بنابر قول به اقتضاء و قول به عدم اقتضاء، ثابت است.
توضیح: برای صحّت ضدّ خاصّ عبادی (صلوة آیات در هر دو مثال) یکی از دو چیز شرط است.
الف: امر به ضدّ خاصّ عبادی تعلّق بگیرد.
امر به ضدّ خاصّ عبادی، مطلقا، تعلّق نمیگیرد. مطلقا یعنی اعمّ از اینکه امر به صلوة عصر در هر دو مثال، مقتضی نهی از صلوة آیات باشد و یا مقتضی نهی از صلوة آیات نباشد. اگر امر به صلوة عصر مقتضی نهی از صلوة آیات باشد، ضدّ خاصّ عبادی یعنی صلوة آیات، فاقد امر است چون ضدّ خاصّ عبادی، نهی دارد و اگر امر به صلوة عصر مقتضی نهی از صلوة آیات نباشد، این امر به صلوة عصر حدّ اقلّ موجب عدم امر به ضدّ خاصّ عبادی است چون امر به ضدّین معاً (صلوة عصر و صلوة ) محال است. بنابراین، ضدّ خاصّ عبادی طبق قول به اقتضاء و قول به عدم اقتضاء، فاسد است و در نتیجه، ثمرهی مذکور باطل است.
ب: ضدّ خاصّ عبادی، مشتمل بر ملاک امر باشد.
ضدّ خاصّ عبادی، مطلقا، مشتمل بر ملاک است. مطلقا یعنی اعمّ از اینکه امر به صلوة عصر در هر دو مثال، مقتضی نهی از صلوة آیات باشد و یا مقتضی نهی از صلوة آیات نباشد. در صورت عدم اقتضاء، واضح است که صلوة آیات امر ندارد ولی صلوة آیات مشتمل بر ملاک امر است و در صورت اقتضاء، صلوة آیات امر ندارد ولی صلوة آیات مشتمل بر ملاک امر است چون نهی از صلوة آیات، نهی غیری است و نهی غیری، کاشف از وجود مفسده در متعلّق خود یعنی ضدّ خاصّ عبادی نیست (نهی از ضدّ خاصّ عبادی، به خاطر وجود مفسده در ضدّ خاصّ عبادی نیست تا این مفسده موجب اضمحلال مصلحت ضدّ خاصّ عبادی شود بلکه نهی به خاطر مقدّمیّت ترک ضدّ خاصّ عبادی برای انجام واجب یعنی انجام صلوة عصر است و لذا ضدّ خاصّ عبادی بر ملاک خود باقی است) بنابراین، ضدّ خاصّ عبادی طبق قول به اقتضاء و قول به عدم اقتضاء، صحیح است و در نتیجه، ثمرهی مذکور باطل است.
نتیجه: شرط صحّت ضدّ خاصّ عبادی، بنابر قول به اقتضاء و قول به عدم اقتضاء، ثابت است. بنابراین، ثمرهی مذکور باطل است.