« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد قادر حیدری فسائی

1403/11/17

بسم الله الرحمن الرحیم

ملازمات عقلیّه // غیر مستقلّات عقلیّه // مسئله سوّم: مسئله ضدّ // جهت چهارم: درباره‌ی ضدّ خاصّ

 

موضوع: ملازمات عقلیّه // غیر مستقلّات عقلیّه // مسئله سوّم: مسئله ضدّ // جهت چهارم: درباره‌ی ضدّ خاصّ

 

جواب اوّل از اشکال دوّم از طرف محقّق خوئی:

صغریٰ: مبنای تفصیل بین منشأ بودن حکم عقل و منشأ بودن نفس تکلیف، قول به واجب معلّق است.

توضیح: محقّق نائینی قائل به تفصیل است به این صورت: اگر منشأ شرطیّت قدرت، حکم عقل باشد، کلام محقّق ثانی صحیح است و اگر منشأ شرطیّت قدرت، اقتضاء نفس تکلیف باشد، کلام محقّق ثانی باطل است. کلام محقّق ثانی این بود که در مثال صلوة عصر و صلوة آیات، اگر امر به صلوة عصر مقتضی نهی از صلوة آیات باشد، انجام صلوة آیات در وقت صلوة عصر به قصد امر، باطل است و اگر امر به صلوة عصر مقتضی نهی از صلوة آیات نباشد، انجام صلوة آیات در وقت صلوة عصر به قصد امر به طبیعت، صحیح است. با حفظ این نکته، در باره‌ی امکان و استحاله‌ی واجب معلّق دو نظریّه معروف وجود دارد.

الف: واجب معلّق (واجب معلّق یعنی الوجوب فعلیّ و الواجب استقبالیّ. یعنی واجب در ظرف وجوب، مقدور مکلّف نیست بلکه در استقبال مقدور مکلّف است) محال است. طبق این نظریّه، ‌تفصیل محقّق نائینی باطل است یعنی فرد مزاحم (صلوة آیات در وقت صلوة عصر) مطلقا باطل است. مطلقا یعنی اعمّ از اینکه منشأ شرطیّت قدرت، اقتضاء نفس تکلیف باشد و یا منشأ شرطیّت قدرت، حکم عقل باشد. امّا بطلان فرد مزاحم بنابر اینکه منشأ شرطیّت قدرت، اقتضاء نفس تکلیف باشد، به خاطر این است که متعلّق امر در صلّ صلوة الآیات، صلوة آیات مقدوره است و صلوة آیات مقدوره منطبق بر فرد مزاحم نیست یعنی صلوة آیات در وقت صلوة عصر، تا مکلّف صلوة آیات را به قصد امر به طبیعت انجام بدهد و در نتیجه، صلوة آیات صحیح باشد. امّا بطلان فرد مزاحم بنابر اینکه منشأ شرطیّت قدرت، حکم عقل باشد، به خاطر این است که متعلّق امر در صلّ صلوة الآیات، طبیعت است یعنی صلوة آیات و شرط تعلّق تکلیف به طبیعت این است که تمامی افراد طبیعت و یا حدّ اقلّ بعضی از افراد طبیعت، مقدور مکلّف باشد و این شرط، بنابر استحاله‌ی واجب معلّق منتفی است چون از طرفی فرد مزاحم (صلوة آیات در وقت صلوة عصر) مقدور نیست. از طرفی دیگر تعلّق تکلیف به طبیعت که بعضی از افراد آن (صلوات آیات در غیر وقت صلوة عصر) در استقبال مقدور خواهند بود نیز بنابر قول به استحاله‌ی واجب معلّق، محال است. بنابراین، شرط تعلّق تکلیف به طبیعت بنابر استحاله‌ واجب معلّق، منتفی است. پس در زمان فرد مزاحم، تکلیف به طبیعت تعلّق نگرفته تا تفصیل محقّق نائینی در آن جاری شود. بنابراین، فرد مزاحم (صلوة آیات در وقت صلوة عصر) مطلقا باطل است. مطلقا یعنی اعمّ از اینکه امر به صلوة عصر مقتضی نهی از صلوة آیات باشد و یا نباشد و بر فرض عدم اقتضاء، منشأ شرطیّت، اقتضاء نفس تکلیف باشد و یا حکم عقل.

ب: واجب معلّق، ممکن است. طبق این نظریّه، تفصیل محقّق نائینی صحیح است یعنی اگر منشأ شرطیّت قدرت، حکم عقل باشد، کلام محقّق ثانی صحیح است (انجام فرد مزاحم یعنی صلوة آیات در وقت صلوة عصر به قصد امر به طبیعت، صحیح است. بنابر اینکه امر به صلوة عصر مقتضی نهی از صلوة آیات نباشد) چون امر به طبیعتی که بعضی از افراد آن در استقبال مقدور خواهند بود، بنابر قول به امکان واجب معلّق، صحیح است و اگر منشأ شرطیّت قدرت، اقتضاء نفس تکلیف باشد، کلام محقّق ثانی باطل است با همان بیانی که در اشکال محقّق نائینی گذشت.

کبریٰ: قول به واجب معلّق، باطل است (محقّق نائینی واجب معلّق را محال می‌داند).

logo