« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد قادر حیدری فسائی

1403/11/14

بسم الله الرحمن الرحیم

ملازمات عقلیّه // غیر مستقلّات عقلیّه // مسئله سوّم: مسئله ضدّ // جهت چهارم: درباره‌ی ضدّ خاصّ

 

موضوع: ملازمات عقلیّه // غیر مستقلّات عقلیّه // مسئله سوّم: مسئله ضدّ // جهت چهارم: درباره‌ی ضدّ خاصّ

 

جواب دوّم از اشکال اوّل از طرف جماعتی از متأخّرین:

صغریٰ: شرط صحّت عبادت، قصد قربت است (بالضرورة).

کبریٰ: قصد قربت، بنابر قول به اقتضاء معدوم و بنابر قول به عدم اقتضاء موجود است.

توضیح: درباره‌ی امر به شیئ، دو نظر وجود دارد.

الف: امر، مقتضی نهی از ضدّ خاصّ است. مثلاً امر به واجب مضیّق، مقتضی نهی از واجب موسّع عبادی است (امر به صلوة عصر در ضیق وقت، مقتضی نهی از صلوة آیات در سعه‌ی وقت است. صلوة عصر، واجب مضیّق و صلوة آیات، واجب موسّع است) و امر به واجب مضیّق اهمّ، مقتضی نهی از واجب مهمّ عبادی است (امر به صلوة عصر در ضیق وقت، مقتضی نهی از صلوة آیات در ضیق وقت است. صلوة عصر، اهمّ و صلوة الآیات، مهمّ است. با اینکه هر دو، مضیّق هستند). طبق این نظر، ضدّ خاصّ عبادی یعنی واجب موسّع عبادی و واجب مهمّ عبادی، باطل است. به بیانی که در جواب اوّل از اشکال اوّل گذشت.

ب: امر، مقتضی نهی از ضدّ خاصّ نیست. طبق این نظر، بعد از عصیان واجب مضیّق در مثال اوّل و بعد از عصیان واجب مضیّق اهمّ در مثال دوّم، واجب موسّع در مثال اوّل و واجب مضیّق مهمّ در مثال دوّم، دارای امر ترتّبی می‌شوند (صلّ صلوة العصر و ان عصیت فصلّ صلوة الآیات) و لذا مکلّف می‌تواند این دو واجب را (واجب موسّع، واجب مضیّق مهمّ) به قصد امر اتیان کند و در نتیجه، این دو واجب، صحیح است.

نتیجه: شرط صحّت عبادت، بنابر قول به اقتضاء معدوم و بنابر قول به عدم اقتضاء موجود است. بنابراین،‌ ثمره‌ی دوّم صحیح است.

اقول:

تحقیق این جواب، در مبحث ترتّب خواهد آمد.

جواب سوّم از اشکال اوّل از طرف محقّق ثانی:

صغریٰ: شرط صحّت ضدّ خاصّ عبادی، انطباق طبیعت مأمور بها بر ضدّ خاصّ عبادی است (گاهی بین واجب موسّع و واجب مضیّق تزاحم واقع می‌شود مثل تزاحم صلوة عصر در ضیق وقت با صلوة آیات در سعه‌ی وقت. با حفظ این نکته، متعلّق اوامر مثل صلّ صلوة الآیات، طبیعت است نه افراد و مقتضای اطلاق امر به طبیعت این است که مکلّف در تطبیق طبیعت بر هر فردی از افراد غیر از افراد ممنوعه، مجاز است. بنابراین، اگر انطباق طبیعت مأمور بها یعنی صلوة آیات، بر فرد مزاحم صحیح باشد، مکلّف می‌تواند فرد مزاحم را به قصد امر به طبیعت اتیان کند و فرد مزاحم، صحیح است و اگر انطباق صحیح نباشد، مکلّف نمی‌تواند فرد مزاحم را به قصد امر به طبیعت اتیان کند و فرد مزاحم، باطل است. مراد از فرد مزاحم یعنی آن فرد از صلوة آیات که مزاحم صلوة عصر شده است.

کبریٰ: انطباق طبیعت مأمور بها بر ضدّ خاصّ عبادی، طبق عدم اقتضاء حاصل و طبق اقتضاء غیر حاصل است (مانع از انطباق طبیعت مأمور بها بر فرد مزاحم، تعلّق نهی به فرد مزاحم است و نهی به فرد مزاحم طبق اقتضاء تعلّق می‌گیرد و طبق عدم اقتضاء تعلّق نمی‌گیرد چون فرد مزاحم طبق قول به اقتضاء، حرام است و حرام، مصداق واجب نمی‌شود).

نتیجه: شرط صحّت ضدّ خاصّ عبادی، طبق عدم اقتضاء حاصل و طبق اقتضاء غیر حاصل است.

آدرس جلسه‌ی بعد:

نهایة الدرایة طبع قدیم ج۱ ص۲۴۷: و اما الثانی ففیما اذا لم یکن هناک امر بالفرد المزاحم ..... و امّا.

 

logo