« فهرست دروس

درس خارج اصول استاد مهدی هادوی‌ تهرانی

1403/02/09

بسم الله الرحمن الرحیم

استصحاب /تنبیهات استصحاب /ما یثبت بالاستصحاب/ تنبیه دوم: فی الخفاء الواسطه

 

موضوع: استصحاب /تنبیهات استصحاب /ما یثبت بالاستصحاب / تنبیه دوم: فی الخفاء الواسطه

 

بعد از بحث اصل مثبت آقای صدر نکته‌هایی را بحث می‌کند که در واقع تنبیهات اصل مثبت می‌باشد (نه تنبیهات استصحاب). اولین تنبیهی که بحث می‌کند (و ما مطرح نمی‌کنیم) یک بحث فرضی هست. چون اول شیخ انصاری مطرح کرده علماء بعد از او بحث می‌کنند. گفته که استصحاب مُثبَتاب خودش را ثابت نمی‌کند چون نمی‌تواند ثابت کند. در این‌که نمی‌تواند مثبتات خودش را ثابت کند دو نظریه وجود داشت؛ یک عده می‌گفتند که ادله حجیت استصحاب قاصر است از اثبات مثبتات (که این مشکل اثباتی هست). یک عده دیگر می‌گفتند که اصلاً خصوصیت استصحاب طوری هست که نمی‌تواند مثبتات را ثابت کند (که این مانع ثبوتی هست) (که آقای صدر در این گروه دوم بود).

چه مانع ثبوتی باشد یا اثباتی، همه افرادی که بحث کردند گفته‌اند که استصحاب نمی‌تواند مثبتات خودش را ثابت کند.

تنبیه اول این است که اگر فرض می‌شود که استصحاب می‌تواند مثبتات خودش را ثابت کند، یک عده گفتند که این به واسطه تعارض از بین می‌رود ولو استصحاب ذاتاً امکان اثبات مثبتات خودش را داشته باشد، این امکان به واسطه تعارض آن مثبت ثابت نمی‌شود. فرض کنید که استصحاب حیات زید ثابت می‌کند که موی سرش در حال رشد هست (که گفته شد ثابت نمی‌کند لوازم عادی وعقلیش را). ولی از طرفی استصحاب عدم رشد موی زید را هم داریم. استصحاب عدم انبات با استصحاب حیات (که فرض شد انبات را ثابت می‌کند) تعارض می‌کنند وتساقط می‌کنند (نسبت به انبات) بنابراین باز هم رشد مو (انبات) ثابت نمی‌شود. از باب تعارض وتساقط ثابت نمی‌شود.

آقای صدر می‌گوید تفاوت این دو بحث در این است که اگر استصحاب نمی‌تواند مثبتات خودش را ثابت کند، این نمی‌تواند چه معارض داشته باشد وچه نداشته باشد (اصلاً نمی‌تواند)، ولی اگر گفته شد استصحاب می‌تواند مثبتات خودش را ثابت کند نهایتاً به تعارض وتساقط از کار می‌افتد، اگر آن معارض به نحوی کنار رفت، استصحاب مُثبَت خودش را ثابت می‌کند.

شیخ انصاری این بحث را مطرح کرده بعد فرموده این‌که گفته می‌شود استصحاب حیات که می‌خواهد انبات را ثابت کند به واسطه استصحاب عدم انبات تعارض می‌کند و ساقط می‌شوند، این اشتباه هست چون حیات علت انبات هست (زنده بودن علت رشد مو هست)، استصحاب در ناحیه علت بر ناحیه معلول تقدم دارد. استصحاب سببی بر استصحاب مسببی مقدم هست. بنابراین اگر فرض شود استصحاب مثبتات (لوازم عادی وعقلی) خودش را ثابت می‌کند پس مانعی از جریان آن نیست. (تعارض پیدا نمی‌شود که تساقط کند).

شیخ این را فرموده دیگران هم بعد از او همین حرف را به شکلی پذیرفته‌اند. کل بحث فرضی می‌باشد.

آقای صدر می‌فرماید این جواب وتوضیحاتی که داده‌اند غلط هست، و به روشی دیگر طبق مبانی خودش بحث‌زا مطرح می‌کند. (ما وارد نمی‌شویم چون بحث فرضی هست).

تنبیه دوم: فی الخفاء الواسطه: (استصحاب اموری بدون را ثابت می‌کند (واسطه شرعی باشد ثابت می‌کند)) شیخ انصاری می‌فرماید اگر در استصحاب واسطه خفی باشد، آیا ثابت می‌کند؟ واقعاً واسطه هست، ولی آن واسطه چیزی قابل رؤیت نیست. (مخفی هست). آیا استصحاب می‌تواند این اثر واسطه را ثابت کند (اثری که به واسطه امری ثابت می‌شود که آن واسطه خفی هست، و واسطه هم شرعی نیست (عقلی یا عادی هست)).

شیخ می‌گوید ثابت می‌کند. مرحوم آخوند هم به تبع شیخ می‌گوید ثابت می‌کند. مرحوم نایینی می‌گوید این حرف کلّاً بی‌ربط هست.

«الأمر الثاني: في خفاء الواسطة ذكر الشيخ الأعظم: أنّه مع خفاء الواسطة يجري الاستصحاب بمسامحة العرف، وأمضى ذلك المحقّق الخراساني.

وأما المحقّق النائيني فلم يقبل ذلك[1]

 


logo