درس تفسیر استاد محسن فقیهی
96/10/13
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: تفسیر آیه 57 سوره بقره
﴿وَ ظَلَّلْنا عَلَيْكُمُ الْغَمامَ وَ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوى كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ وَ ما ظَلَمُونا وَ لكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُون﴾[1]
این آیه نیز در ادامه ذکر وقایعی است که بر قوم بنیاسرائیل گذشته است. خداوند تجلّیات مختلف رحمتش را برای آنها بیان میکند. در این آیه خداوند میفرماید که ما سایه ابری را بر سر شما گستراندیم که از نور آفتاب هم بیبهره نمانید (وَ ظَلَّلْنا عَلَيْكُمُ الْغَمامَ). غمام و سحاب هر دو به ابر اطلاق میشود؛ ولی سحاب به ابرهای غلیظ و سیاه گفته میشود؛ ابرهای بارانزا که در دورههایی از سال دیده میشوند. غمام هم به ابرهای سفیدی که نازک بوده و خورشید را کاملاً نمیپوشانند میگویند. غمام نعمت است از آن جهت که جلو خورشید را کاملاً نمیپوشاند امّا از حرارت شدید خورشید هم جلوگیری میکند.
﴿وَ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوى﴾
دو نکته در این فراز جای توجّه دارد:
1-مراد از منّ را برخی عسل گفتهاند و برخی ترنجبین گفتهاند؛ نعمتی است که خداوند به واسطه آن بر انسان امتنان نمود؛ و سلوی هم پرندهای مثل بلدرچین و یا پرندههایی دیگر است. در اصل سلوی به معنای تسلی دادن است یعنی چیزهایی که به شما آرامش میدهد.
2-اینکه در این آیه در رابطه با منّ و سلوی تعبیر به "انزال" نموده است، در حالی که ترنجبین و عسل و پرندگان روی زمین هستند؟ این تعبیر در رابطه با آهن هم در قرآن آمده است ﴿وَ أَنْزَلنَا الحَدید فِیهِ بَأسٌ شَدِید﴾[2] ؛ و به معنی نزول از آسمان نیست؛ بلکه برای مطلق نعماتی است که خداوند به نحوی آنها را در اختیار بشر قرار داده است، استعمال میشود. البته میتوان بنا بر یک احتمالی هم تعبیر انزال در معنی متبادری که دارد در اینجا توضیح داد؛ این نعمات چه از آسمان نازل شوند مثل باران و چه از زمین استخراج شوند مثل آهن، در ابتدای خلقت از سوی خداوند نازل شده و در زمین جای گرفتند.
(كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ)
خداوند در ادامه میفرماید از طیّباتی که به شما عطا نمودیم، تناول کنید؛ و یک حرف جرّ "من" را هم در این تعبیر به کار برده است. نفرمودند:"کلوا طیبات رزقناکم"، بلکه فرموده از طیّباتی که به شما روزی کردیم بخورید. آیتالله جوادی آملی در این رابطه فرمودند این "من" تبعضیه بوده و دلالت بر لزوم اقتصار به مقدار مورد نیاز از روزی خداوند دارد؛ یعنی از برخی از آنچه به شما روزی دادیم و مورد نیازتان است، تناول کنید. در تورات هم این گزارش آمده است که وقتی ایشان بیش از حدّ نیاز روزانه خود شکار میکردند و غذا تهیه میکردند، غذای باقیمانده فاسد میشده است. به نظر ما نمیتوان چنین برداشتی را از آیه داشته باشیم که من را تبعضیه لحاظ کنیم؛ بلکه مراد فقط این بوده که گفته شود از طیّبات استفاده کنید.
اما نکتهای در اینجا توسّط برخی مفسّرین مطرح شده است، آیا این مواردی که در این آیه ذکر شده است، اختصاصی به بنیاسرائیل دارد؟ برخی از مفسّرین قائلاند این همه فضائل برای بنیاسرائیل پس از آنهمه بیوفائی و جور و ظلمی که به موسی و خداوند و شریعت موسی کردند، معقول نیست؛ بنابراین این آیه و نزول منّ و سلوی و سایه گسترانیدن ابرها را ناظر به نعمات و جلوههای زیبای هستی دانستند که ارتباطی به خصوص بنیاسرائیل ندارد. این در حالی است که اکثر مفسّرین بر این عقیدهاند که این دو نعمت خاصّ بنیاسرائیل بوده است.
به نظر ما، درست است که آیه شامل بنیاسرائیل هم میشود امّا اختصاص به آنها ندارد.
(ما ظَلَمُونا وَ لكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُون)
ظلم در اینجا به معنی محروم نمودن کسی از حقوق اوست؛ و این معنی در رابطه با خداوند قابل تصویر نیست. خداوند چه احتیاجی به خلق خود دارد تا خلق در برابر این نیاز بیتوجّه باشند و او را از حقوقی که دارا است، محروم کنند. به همین جهت خداوند میفرماید اگر کسی ظلمی صورت دهد، به خودش ظلم کرده است و به ما ظلمی نکرده است.