« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد محسن فقیهی

1404/09/16

بسم الله الرحمن الرحیم

مباحث الفاظ/اوأمر/مقدّمه واجب/واجب معلّق

 

موضوع: مباحث الفاظ/اوأمر/مقدّمه واجب/واجب معلّق

 

خلاصه جلسه گذشته: جلسه گذشته بحث درباره «واجب معلّق» (مانند حجّ) بود که گفتیم مرحوم شیخ انصاری (ره) آن را واجب مشروط می‌نامیدند و مرحوم صاحب فصول (ره) آن را واجب معلَّق می‌گفتند. مرحوم آخوند خراسانی (ره) بر این نظر بودند که واجب معلَّق و واجب مشروط با هم تفاوت زیادی ندارند. دلیل این امر این است که وجوب مطلق و حالی است، در حالی که واجبْ استقبالی است. مرحوم شیخ انصاری (ره) نیز در باب واجب مشروط همین معنا را بیان می‌کند و می‌فرماید: هر خطابی که از طرف شارع بیاید، وجوب آن آمده است، هرچند ممکن است واجبْ بعداً تحقق یابد. بنابراین، به نظر آخوند (ره)، واجب معلَّق صاحب فصول با واجب مشروط شیخ انصاری تفاوت عمده‌ای ندارد.

 

الإشکال الثاني

مرحوم شهید صدر (رحمة الله علیه) می‌فرماید:«فإن اشتياق المولى و حبّه لفعل إذا لوحظ بالنسبة إلى قيد من القيود: تارة يكون هذا القيد دخيلا في أصل اشتياق المولى، فهذا هو الإرادة المشروطة التي تقدّم تفسيرها، و أرجعناها لبا إلى إرادتين: إحداهما مشروطة، و الأخرى مطلقة. و تارة يكون هذا القيد قيدا في المحبوب لا في الحب، و حينئذ تارة يكون اختياريا، و أخرى يكون غير اختياري، و الأخير هو المعلّق. و هذه قسمة ثلاثية معقولة لا إشكال فيها. و عليه لا يرد على هذا المعلّق ما أوردناه على الشيخ الأعظم قدّس سرّه هناك في الواجب المشروط، حيث أوردنا عليه، بأن لازم جعل القيد قيدا في المتعلق و في المحبوب، لا في الحب، لازمه ترشّح الحب الغيري على هذا القيد. و هذا الإشكال، إنما أوردناه، لأنّ الشيخ «(قدّس سرّه)» يقول: إن قيود الاتصاف مأخوذة قيدا في المحبوب، و من الواضح أن قيود الاتصاف لا يعقل انقداح الشوق نحوها، بل قد تكون مبغوضة. و من هنا كان هذا الإشكال على مبنى الشيخ الأعظم (قدّس سرّه).»[1]

مرحوم شهید صدر (رحمة الله علیه) در این زمینه، تفکیک دقیق‌تری ارائه می‌دهند و میان واجب معلق و واجب مشروط فرق می‌گذارند. برای درک نظر ایشان، لازم است اصطلاحات خاصی که به کار برده‌اند، فهمیده شود. ایشان از تعبیر «حُبّ وَ مَحْبُوب» استفاده می‌کنند که مراد از «حُبّ» همان «وُجُوب» و مراد از «مَحْبُوب» همان «وَاجِب» (خود عمل مورد تکلیف) است. بنابراین، بحث درباره نسبت میان وجوب و واجب و قیودی است که به هر یک تعلق می‌گیرد.

تقسیم‌بندی قیود از دیدگاه شهید صدر

شهید صدر قیودی که به واجبات مرتبط می‌شوند را به سه قسم تقسیم می‌نمایند:

۱. قَیْدٌ لِلْوُجُوبِ (قید برای وجوب)

مثال: الِاسْتِطَاعَةُ لِلْحَجّ

در آیه شریفه ﴿وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا﴾[2] ، استطاعت قید برای وجوب حج است. یعنی وجوب حج مشروط به استطاعت است؛ با حصول استطاعت، وجوب وارد می‌شود و شخص باید بلند شده و مقدمات حج را فراهم کند، اما خود عمل حج هنوز نیامده است. به بیان دیگر، این قید مربوط به مرحله تحقق تکلیف است.

قَیْدٌ لِلْوَاجِبِ الْاخْتِیَارِی (قید اختیاری برای واجب)

این قیود، مربوط به اجزا و شرایطی هستند که انجام آنها در اختیار مکلف است. مثال: الطَّوَافُ، السَّعْیُ، الْوُضُوءُ، الْغُسْلُ، التَّیَمُّمُ، النِّیَّةُ، الْقِیَامُ، الرُّکُوعُ، السُّجُودُ و مانند اینها. این امور، اجزا یا شرایط عمل واجب (مانند نماز یا حجّ) هستند و به خود واجب مربوط می‌شوند، نه به اصل وجوب. از آنجا که انجامشان در اختیار مکلّف است، «اختیاری» نامیده می‌شوند.

قَیْدٌ لِلْوَاجِبِ غَیْرِالْاخْتِیَارِیِّ (قید غیراختیاری برای واجب)

این قیود نیز مربوط به واجب هستند، اما در اختیار مکلف نیستند. مثال: الْوَقْتُ (مانند داخل شدن ظهر برای نماز، یا فرارسیدن ماه ذی‌الحجه برای حج).

اینها شرایط تحقّق خارجی عمل هستند و بدون آنها، عمل واجب قابل انجام نیست، امّا مکلّف در ایجاد آنها نقشی ندارد.

مقایسه با دیدگاه شیخ انصاری

مرحوم شیخ انصاری تمامی قیود را مربوط به واجب می‌دانستند و قائل به الوُجُوبُ الْمُطْلَق بودند. یعنی معتقدند: به محض صدور خطاب شرعی (مانند «أَقِمِ الصَّلاةَ»)، وجوب به طور مطلق تحقق می‌یابد و تمام مقدمات، اجزا و شرایط بعدی (اعم از وضو، غسل، وقت، رکوع، سجود و...) همگی مربوط به مرحله اجرا و تحقق خود واجب هستند، نه مربوط به اصل وجوب. به بیان ایشان، وجوب نیازی به قید ندارد و با خطاب، تمام می‌شود؛ آنچه پس از آن می‌آید، مربوط به کیفیت انجام خود عمل واجب است.

جمع بندی:

تقسیم‌بندی شهید صدر منظم‌تر و سه‌گانه است. نقطه افتراق اصلی میان شیخ انصاری و شهید صدر در این است که شیخ انصاری: قائل به وجوب مطلق است و همه قیود را به واجب بازمی‌گرداند. شهید صدر: قائل به تفکیک قیود هستند و برخی قیود (مانند استطاعت) را مربوط به وجوب، و برخی دیگر را مربوط به واجب (چه اختیاری و چه غیراختیاری) می‌دانند.

 

خلاصه بحث

دیدگاه شهید صدر در واجب معلّق:

قیود تکلیف را به سه قسم تقسیم می‌کند:

قید وجوب (مانند استطاعت برای حجّ): در تحقق اصل وجوب دخیل است.

قید اختیاری واجب (مانند وضو): مربوط به کیفیت اجرای عمل است و در اختیار مکلف است.

قید غیراختیاری واجب (مانند وقت): مربوط به اجرای عمل است ولی در اختیار مکلف نیست.

واجب معلّق مصداق قسم سوم است.

مقایسه با شیخ انصاری:

شیخ انصاری: همه قیود را مربوط به مرحله اجرای واجب می‌داند. با صدور خطاب، وجوب به طور مطلق و کامل محقّق می‌شود.

شهید صدر: بین قیود تفکیک قائل است. برخی قیود (مثل استطاعت) مربوط به خود وجوب هستند.

نتیجه:

اختلاف، ناشی از دو رویکرد تحلیلی متفاوت است:

شیخ انصاری: نگاه کلّی‌نگر و ادغامی.

شهید صدر: نگاه تفکیکی و ساختاریافته، که چارچوب نظری دقیق‌تری ارائه می‌دهد.


logo