« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد محسن فقیهی

1404/06/29

بسم الله الرحمن الرحیم

مباحث الفاظ/اوأمر/مقدّمه واجب/واجب مطلق و واجب مشروط/آیا قید به مادّه می‌خورد یا به هیئت؟

 

موضوع: مباحث الفاظ/اوأمر/مقدّمه واجب/واجب مطلق و واجب مشروط/آیا قید به مادّه می‌خورد یا به هیئت؟

خلاصه جلسه گذشته: جلسه گذشته بحث ما پیرامون این بود که آیا قید به مادّه می‌خورد یا به هیئت؟(وجوب مقیّد یا واجب مقیّد؟)

الأمر الثاني: رجوع القیود إلی المادّة أو الهیئة (هل القید يرجع إلی مفاد الهیئة أو إلی مفاد المادّة؟)

یکی از مباحث مهم این است که آیا قیود و شرایط به واجب برمی‌گردند یا به وجوب؟
به‌عبارت دیگر:

     آیا شرایط، شرایطِ للواجب‌اند یا شرایطِ للوجوب؟
این پرسشی است که باید روشن گردد.

توضیح اجمالی

گاهی شرایط، شرایط وجوب هستند؛ یعنی اگر شرط حاصل شود، وجوب نیز خواهد آمد و اگر شرط نباشد، وجوبی نخواهد بود.
مانند:

     بلوغ → شرط وجوب

     عقل → شرط وجوب

     قدرت → شرط وجوب

و گاهی شرایط، شرایط واجب هستند؛ یعنی وجوب موجود است، امّا تحقّق واجب منوط به آن شرط می‌باشد.
مانند:

     وقت در نماز → ﴿أَقِمِ الصَّلَاةَ لِدُلُوکِ الشَّمْسِ إِلَی غَسَقِ اللَّیْلِ﴾[1]

     وضو، غسل و تیمم برای نماز.

پس شرایط به دو قسم تقسیم می‌شوند:

    1. شرایط وجوب (بلوغ، عقل، قدرت، استطاعت).

    2. شرایط واجب (وضو، غسل، وقت).

تحلیل ساختاری امر

صیغهٔ امر مرکب از هیئت و مادّه است:

     مادّه (مانند «صلاة») دلالت بر نفس واجب دارد.

     هیئت (صیغهٔ امر) دلالت بر وجوب دارد.

سؤال این بود: شرایط آیا به وجوب برمی‌گردند یا به واجب یا به هر دو؟
سه احتمال مطرح است:

    1. بازگشت همهٔ شرایط به وجوب.

    2. بازگشت همهٔ شرایط به واجب.

    3. بازگشت برخی به وجوب و برخی به واجب.

ثمرهٔ بحث

ثمره در این است که:

     شرایط وجوب، واجب‌التحصیل نیستند به عبارت دیگر در شرایط وجوب مقدمات واجب، واجب نیستند؛ (مانند بلوغ، عقل، استطاعت).

     شرایط واجب، واجب‌التحصیل هستند به عبارت دیگر در شرایط واجب مقدمات واجب، واجب هستند؛ (مانند وضو و غسل برای نماز).

مثال:

     وضو شرط واجب (نماز) است، زیرا بدون آن نماز صحیح نخواهد بود.﴿إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ﴾[2] ، «لاصلاة الاّ بطهور».

استطاعت شرط وجوب (حجّ) است، زیرا تا استطاعت حاصل نشود، حجّ واجب نمی‌شود. ﴿وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حجّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا﴾[3]

پس شرایط وجوب، مقدمهٔ واجب به شمار نمی‌آیند، در حالی که شرایط واجب داخل در بحث مقدمهٔ واجب هستند.

ابنابراین گر فهمیدیم که این مقدمه شرط وجوب است تکلیف مشخص است مثلا می‌دانیم که وضو و غسل شرط واجب است و باید تحصیل بشود و استطاعت شرط وجوب است و نباید برای تحصیل آن کاری بکنم و خود آن باید حاصل بشود تا من حج بجا بیاورم؛ لذا می‌گوییم این‌ها شرط وجوب هستند.

امّا سؤال این است که اگر شکّ کردیم که آیا شرطی، شرط وجوب است یا شرط واجب؟ در اینجا قاعده چیست؟ آیا بگوییم شرط وجوب است که واجب التحصیل نیست یا شرط واجب است که واجب التحصیل باشد؟

تقسیم شرایط

شرایط بر دو قسم‌اند:

    1. شرایط اختیاری: مثل وضو و غسل که تحصیل آن‌ها در اختیار مکلّف است.

    2. شرایط غیراختیاری: مثل دخول وقت که خارج از اختیار مکلّف است.

بحث ما در شرایط اختیاری است، زیرا در غیراختیاری تکلیفی متوجّه مکلّف نمی‌شود.

بنابراین شرایط اختیاری:

۱) گاهی شرائط برای وجوب هستند.

۲) گاهی شرائط برای واجب هستند.

۳) گاهی مشکوک هستند که آیا شرط وجوب است یا شرط واجب؟

جمع‌بندی

     شرایط وجوب (بلوغ، عقل، استطاعت) خارج از محل بحث مقدمهٔ واجب‌اند.

     شرایط واجب (طهارت بدن و لباس، وضو، غسل) داخل در محل بحث‌اند و واجب‌التحصیل می‌باشند.

     شکّ در اینکه شرطی برای وجوب است یا برای واجب، باید بر اساس ضوابط اجتهادی حل شود.

 

خلاصهٔ بحث (مختصر و مفید)

شرایط به دو قسم‌اند:

    1. شرایط وجوب: موجب تحقّق وجوب‌اند، ولی تحصیل آن‌ها لازم نیست (مثل بلوغ، عقل، استطاعت).

    2. شرایط واجب: موجب صحت واجب‌اند و باید تحصیل شوند (مثل وضو، غسل، طهارت).

بنابراین، محل نزاع در «مقدمهٔ واجب» مربوط به شرایط واجب است، نه شرایط وجوب.


logo