« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد محسن فقیهی

1404/03/11

بسم الله الرحمن الرحیم

مباحث الفاظ/اوأمر/مقدّمه واجب/واجب مطلق و واجب مشروط/آیا قید به مادّه می‌خورد یا به هیئت؟

 

موضوع: مباحث الفاظ/اوأمر/مقدّمه واجب/واجب مطلق و واجب مشروط/آیا قید به مادّه می‌خورد یا به هیئت؟

خلاصه جلسه گذشته: جلسه گذشته بحث ما پیرامون این بود که آیا قید به مادّه می‌خورد یا به هیئت؟(وجوب مقیّد یا واجب مقیّد؟)
بحث ما در اصول، پیرامون این مسأله است که آیا قیود در خطاب‌های شرعی، به مادّه می‌خورند یا به هیئت؟ آیا قید برای وجوب است یا قید برای واجب؟

بیان دو مثال قرآنی برای تبیین محل نزاع

برای روشن شدن بحث، به دو آیه مثال می‌زنیم:

    1. آیه اوّل: ﴿وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا﴾[1]
در اینجا، قید «من استطاع» به نظر می‌رسد به وجود و وجوب می‌خورد.

    1. آیه دوّم: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ﴾[2]

در اینجا، قید «إذا قمتم» به واجب و مادّه تعلق می‌گیرد.

حال، در برخی موارد شکّ می‌کنیم که قید، قید وجوب است یا قید واجب.

نظرات اصولیین پیرامون محل قید

۱) نظریه اول: مرحوم شیخ انصاری (أعلى الله مقامه الشریف)

ایشان معتقد است که قیود به مادّه می‌خورند و به هیئت نمی‌خورند. بنابراین، وجوب مطلق است و مکلّف باید نظام مقدمات را رعایت و فراهم کند.[3]

۲) نظریه دوّم: مرحوم محقّق خویی (قدس سره)

ایشان بر این باور است که قیود به هیئت می‌خورند، و بنابراین مکلّف لازم نیست مقدمات را قبل از وقت انجام دهد. بلکه هر زمان که واجب فعلی شد، همان موقع باید مقدمات را انجام داد.[4]

تحلیل فلسفی و منطقی خطاب شرعی

یکی از نکات مطرح در اینجا، تفکیک میان انشاء و مادّه است. در این تحلیل گفته می‌شود:

     انشاء مثل "اضرب"، خطاب جزئی دارد، یعنی به یک فرد یا جمع معین خطاب می‌شود.

     مادّه، یک معنای کلی دارد و قابل تطبیق بر موارد متعدد است.

بر این اساس گفته می‌شود:

چون انشاء، جزئی و خاص است، قید نمی‌پذیرد؛ ولی چون مادّه کلی است، قیدپذیر است. لذا قیود به مادّه تعلق می‌گیرد.

پاسخ به این تحلیل

امّا در جواب این تحلیل باید گفت:

     گرچه انشاء از حیث مخاطب جزئی است، اما این بدان معنا نیست که قیدپذیر نیست.

     می‌توان برای انشاء، قید زمانی یا مکانی یا وضعی قائل شد؛ مثلاً گفت:

         اضرب یوم الجمعة (قید زمانی)

         اضرب فی المسجد یا فی المنزل (قید مکانی)

         اضرب قائماً یا اضرب قاعداً (قید وضعی)

بنابراین، انشاء نیز مانند مادّه، قابلیت تقیید دارد.

نتیجه میانه و بررسی دقیق‌تر

پس نمی‌توان گفت که قیود فقط به مادّه می‌خورند و به هیئت نمی‌خورند. بلکه همان‌طور که مادّه قابل تقیید است، هیئت هم قابل تقیید است؛ گرچه در انشاء، به لحاظ ساختاری و مخاطب، یک خطاب جزئی باشد.

تبیین مبنای محقق خویی (قدس سره)

مرحوم خویی تصریح می‌کند که قیود به هیئت می‌خورند و بنابراین، وجوب مقیّد است.
مثلاً در نماز:

     قبل از اذان ظهر، هیچ وجوبی وجود ندارد.

     با تحقق اذان ظهر، وجوب فعلی می‌شود.

     از آن لحظه به بعد، مکلّف باید مقدمات نماز مانند وضو، بدن و لباس پاک، قبله و... را فراهم کند.

تبیین مبنای شیخ انصاری (قدس سره)

در مقابل، بر مبنای شیخ انصاری، چون مصالح و مفاسد در مادّه نهفته‌اند، و آن مادّه باید در خارج محقق شود، لذا لازم است مقدمات آن قبل از زمان وجوب فراهم گردد.
چرا که مصلحت در فعل مأمورٌبه است و تحقق آن در خارج متوقف بر آمادّه بودن مقدمات در ظرف مناسب است.

نتیجه‌گیری نهایی

به نظر ما فرمایش مرحوم شیخ انصاری قابل قبول‌تر و دقیق‌تر باشد؛ زیرا:

     مصالح و مفاسد، در مادّه واجب نهفته‌اند، نه در هیئت.

     اگر مادّه دارای مصلحت باشد، تحقق آن در خارج مطلوب شارع است.

     بنابراین باید مقدمات تحقق آن نیز فراهم باشد.

بر این اساس، نظریه تقیید قیود به مادّه اقرب به واقع است؛ هرچند نظریه محقق خویی نیز قابل توجه و دقیق است و بحث هنوز در جریان است.

 

خلاصه بحث:

    1. محل نزاع اصولی، تعلق قیود به مادّه یا هیئت است.

    2. نظریه شیخ انصاری: قیود به مادّه تعلق دارند و وجوب مطلق است.

    3. نظریه محقق خویی: قیود به هیئت تعلق دارند و وجوب مقیّد است.

    4. تحلیل برخی: انشاء چون جزئی است، قید نمی‌پذیرد؛ اما این تحلیل رد شد.

    5. نتیجه: انشاء نیز مانند مادّه، قیدپذیر است؛ پس باید موردی تحلیل کرد.

    6. ترجیح (نظر استاد): نظریه شیخ انصاری اقرب به واقع است؛ زیرا تحقّق مصالح در خارج، نیاز به مقدّمات از پیش دارد.


logo