1403/11/28
بسم الله الرحمن الرحیم
في مقدمة الوجود و مقدمة الصحة و مقدمة الوجوب و مقدمة العلم/اوأمر/مباحث الفاظ
موضوع: مباحث الفاظ/اوأمر/في مقدمة الوجود و مقدمة الصحة و مقدمة الوجوب و مقدمة العلم
خلاصه جلسه گذشته: جلسه گذشته بحث ما در مبحث "مقدّمه واجب" در تقسیم مقدّمه واجب بود.
الأمر الحادي عشر: في المراد بالمقدّمة العلميّة (مقدّمة العلم، مقدّمة الامتثال)
یکی از اقسامی که در باب مقدّمات مطرح گردیده، «مقدّمهٔ علمیّه» است. این بحث از جهات مختلف نیازمند دقت و بررسی است، چراکه نسبت آن با مقدّمهٔ واجب مورد اختلاف قرار گرفته است. در این تقریر، به تحلیل ماهیت مقدّمهٔ علمیّه و جایگاه آن در نزاع مربوط به مقدّمهٔ واجب پرداخته خواهد شد.
تعریف مقدّمهٔ علمیّه
محقّق عراقی (رحمة الله علیه) میفرماید:«ما يتوقف عليه العلم بالشئ كالصلاة إلى اربع جهات عند اشتباه القبلة.»[1]
آیتالله سبحانی (سلّمه الله تعالی) میفرماید:«مقدّمة العلم: هي ما يتوقّف العلم بتحقّق ذي المقدمة عليها ، كتوقّف العلم بالصلاة إلى القبلة ، على الصلاة إلى الجهات الأربع.»[2]
مقدّمهٔ علمیّه به آن دسته از اعمالی اطلاق میشود که مکلّف برای حصول یقین به انجام صحیح واجب شرعی، باید آنها را انجام دهد.
به عنوان مثال، شخصی که در بیابان قرار گرفته و جهت قبله را نمیداند، مکلّف است که به چهار جهت نماز بخواند تا اطمینان حاصل کند که نمازش رو به قبله بوده است. در اینجا، یک نماز بر عهدهٔ مکلّف واجب است، امّا برای حصول علم به تحقّق آن، باید نماز را در چهار جهت بخواند.
مثال دیگر، مورد لباسی است که نجاست یا طهارت آن برای مکلّف مشکوک است. اگر مکلّف یک لباس پاک و یک لباس نجس دارد امّا تمییز آنها برایش ممکن نیست، باید برای یقین به تحقّق طهارت در نماز، باید یکبار با لباس پاک و یکبار دیگر با لباس نجس نماز بخواند. این مسأله در علم اجمالی مطرح است.
الأمر الثاني عشر: في دخول المقدمة العلمية في محل النزاع و عدمه؟ .
القول الأوّل: خروج المقدمة العلميّة عن محل النزاع[3] [4] [5] [6] [7]
اکنون این پرسش مطرح میشود که آیا مقدّمهٔ علمیّه داخل در نزاع مقدّمهٔ واجب است یا نه؟ به عبارت دیگر، آیا میتوان نماز به چهار جهت را مصداق مقدّمهٔ واجب دانست یا اینکه خود این اعمال، داخل در حقیقت همان واجب شرعی هستند؟
در پاسخ باید گفت که نماز اولی که به یکی از جهات خوانده میشود، آیا خود واجب است یا مقدّمهٔ واجب؟ همین تردید در نماز دوم و سوم و چهارم نیز مطرح میشود. اگر نماز اولی خود واجب باشد، آنگاه نماز دوم چه حکمی خواهد داشت؟
برخی از اصولیون معتقدند که این نمازها مقدّمهٔ واجب نیستند، بلکه خود واجباند، زیرا مکلّف مکلّف به انجام یک نماز صحیح است و چون جهت قبله را نمیداند، باید همهٔ احتمالات را پوشش دهد. بنابراین، در اینجا مقدّمات، داخل در خود واجب خواهند بود و به عنوان مقدّمهٔ واجب محسوب نمیشوند.
فاضل تونی (رحمة الله علیه) میفرماید:«واعلم : أنه قد تطلق المقدمة على امور ، يكون الاتيان بالواجب حاصلا في ضمن الاتيان بها ، وكأنه لا خلاف في وجوب هذا القسم من المقدمة ، لانه عين الاتيان بالواجب ، بل هو منصوص في بعض الموارد ، كالصلاة إلى أربع جهات عند اشتباه القبلة، والصلاة في كل من الثوبين عند اشتباه الطاهر بالنجس، وغير ذلك.»[8]
به نظر ما این قول صحیح است.
تمایز میان مقدّمهٔ علمیّه و مقدّمهٔ واجب
مقدّمهٔ واجب، عملی است که قبل از تحقّق واجب، باید انجام شود تا انجام واجب ممکن گردد، مانند وضو برای نماز یا طیّ مسافت برای حج. امّا مقدّمهٔ علمیّه از سنخ مقدّمهٔ واجب نیست، بلکه عملی است که مکلّف برای تحصیل علم به تحقّق واجب آن را انجام میدهد.
به عبارت دیگر، مقدّمهٔ واجب از باب علیّت برای تحقّق واجب است، در حالی که مقدّمهٔ علمیّه از باب تحصیل علم به تحقّق واجب است. در نماز به چهار جهت، مسئلهای که مکلّف را وادار به تکرار نماز میکند، علم اجمالی او به اشتغال ذمّه است، نه اینکه این نمازها شرط تحقّق یک نماز صحیح باشند. به همین دلیل، برخی از اصولیون این نوع از اعمال را «مقدّمهٔ علمیّه» نام نهادهاند، نه مقدّمهٔ واجب.
آیا مقدّمهٔ علمیّه دارای وجوب شرعی است؟
بحث دیگری که در این مقام مطرح میشود، این است که آیا مقدّمهٔ علمیّه وجوب شرعی دارد یا تنها واجب عقلی است؟
اگر بگوییم که مقدّمهٔ علمیّه واجب شرعی است، باید دلیل شرعی برای آن داشته باشیم، حال آنکه دلیل شرعی مستقلی برای این وجوب در دست نیست. بنابراین، اغلب اصولیون معتقدند که این مقدّمه، واجب عقلی است؛ به این معنا که عقل مکلّف را ملزم میداند که برای حصول یقین به انجام صحیح واجب، مقدّمات علمیّه را به جا آورد.
برخی ممکن است استدلال کنند که چون عقل حکم به لزوم انجام این مقدّمات میکند، پس این عمل داخل در مقدّمهٔ واجب است. امّا این سخن صحیح نیست، زیرا مقدّمهٔ واجب، دارای وجوب شرعی است، در حالی که مقدّمهٔ علمیّه، تنها از باب عقل عملی الزام میشود.
أدلّة القول الأوّل .
الدليل الأوّل
یکی از نشانههای تمایز مقدّمهٔ علمیّه از مقدّمهٔ واجب، لزوم یا عدم لزوم قصد قربت است. در مقدّمهٔ واجب، «قصد قربت» لازم نیست، زیرا مقدّمه صرفاً طریق تحقّق واجب است. امّا در مقدّمهٔ علمیّه، چون خود آن عمل داخل در حقیقت همان واجب است، «قصد قربت» لازم خواهد بود.
به همین جهت، برخی از علما قائل شدهاند که مقدّمهٔ علمیّه، دارای وجوب ارشادی است، امّا این نظر قابل نقد است، زیرا وجوب ارشادی قصد قربت نمیطلبد، در حالی که در اعمالی مانند نماز به چهار جهت، قصد قربت معتبر است. بنابراین، چنین اعمالی نمیتوانند از باب «وجوب ارشادی» باشند، بلکه وجوب آنها از نوع «امر مولوی نفسی» خواهد بود.
نتیجهگیری
با توجه به مباحث مطرحشده، نتایج ذیل حاصل میشود:
مقدّمهٔ علمیّه عملی است که برای تحصیل علم به تحقّق واجب انجام میشود، نه از باب مقدّمهٔ واجب.
این نوع مقدّمه، واجب عقلی است و دلیل شرعی مستقلی بر وجوب آن وجود ندارد.
تمایز مقدّمهٔ علمیّه از مقدّمهٔ واجب در این است که مقدّمهٔ واجب از باب علیّت برای تحقّق واجب است، امّا مقدّمهٔ علمیّه از باب تحصیل علم به تحقّق واجب میباشد.
در مقدّمهٔ علمیّه قصد قربت لازم است، زیرا این اعمال خود در حقیقت همان واجب شرعی قرار میگیرند.
وجوب مقدّمهٔ علمیّه مولوی و نفسی است، نه وجوب ارشادی.
بنابراین، آنچه در برخی کتب اصولی به عنوان «مقدّمهٔ علمیّه» مطرح شده، داخل در محل نزاع مقدّمهٔ واجب نیست و این دو، از حیث ماهیت، کاملاً متمایز میباشند.