« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد محسن فقیهی

1403/11/27

بسم الله الرحمن الرحیم

 في مقدمة الوجود و مقدمة الصحة و مقدمة الوجوب و مقدمة العلم/اوأمر/مباحث الفاظ

 

موضوع: مباحث الفاظ/اوأمر/ في مقدمة الوجود و مقدمة الصحة و مقدمة الوجوب و مقدمة العلم

 

خلاصه جلسه گذشته: جلسه گذشته بحث ما در مبحث "مقدّمه واجب" در رابطه با انواع مقدّمات بود. از جمله این مقدّمات، مقدّمه صحّت است. مقدّمات را به اقسام مختلفی تقسیم نمودیم: مقدّمه وجوب، مقدّمه وجود، مقدّمه علم و مقدّمه صحّت. اکنون محل بحث ما، مقدّمه صحّت است.

الأمر الرابع: في المراد بمقدّمة الصّحة:

مقدّمه صحّت، آن است که تحقّق مأمورٌبه بر آن متوقّف باشد، به گونه‌ای که بدون آن، امتثال أمر شارع حاصل نشود. به عنوان مثال، طهارت بدن و لباس برای صحّت نماز لازم است؛ چنانچه شخصی بدن یا لباس نجس داشته باشد، نماز او صحیح نخواهد بود. همچنین دخول وقت، از دیگر شرایط صحّت نماز است؛ زیرا در صورت عدم دخول وقت، نماز صحیح نخواهد بود.

تفاوت مقدّمه صحّت و مقدّمه وجوب:

اگر مقدّمه‌ای وجود نداشته باشد، موجب عدم تحقّق وجوب شود، آن مقدّمه، مقدّمه وجوب خواهد بود، مانند بلوغ و عقل که تا حاصل نشود، وجوب تکلیف منتفی است. اما اگر عدم آن موجب عدم صحّت تکلیف باشد، مقدّمه صحّت خواهد بود، مانند طهارت لباس و بدن در نما

بررسی احکام مقدّمه صحّت:

طهارت لباس و بدن دو ویژگی دارند:

اگر شخص، نجاست لباس یا بدن خود را فراموش کند و بعد از نماز متوجه شود، در برخی موارد نماز او صحیح خواهد بود.

اما اگر وقت نماز داخل نشده باشد و نماز گزارده شود، نماز باطل است؛ چه از روی عمد باشد و چه از روی سهو.

بر این اساس، مقدّمه صحّت به دو قسم تقسیم می‌شود:

مقدّمه صحّت وجودی: که تحقّق مأمورٌبه متوقّف بر آن است، مانند طهارت بدن و لبا

مقدّمه صحّت وجوبی: که وجوب مأمورٌبه متوقّف بر آن است، مانند بلوغ، عقل و دخول وقت.

الأمر الخامس: في دخول مقدّمة الصّحة في محل النزاع[1] [2] [3] [4] [5]

بحث ما در مقدّمه واجب این است که آیا مقدّمه واجب، واجب است یا نه؟ این مقدّمه همان مقدمه صحّت است. در این میان، مقدّمه صحّت به دو قسم تقسیم می‌شود:

مقدّمات صحّت وجودی: این قسم داخل در محل نزاع است؛ زیرا مأمورٌبه بدون آن تحقّق نمی‌یابد.

مقدّمات صحّت وجوبی: این قسم خارج از محل نزاع است؛ زیرا وجوب مأمورٌبه متوقّف بر آن است، نه تحقّق آن.

لذا نمی‌توان به‌طور مطلق گفت که مقدّمه صحّت داخل در بحث مقدّمه واجب است یا خارج از آن؛ بلکه تفصیل لازم است.

بیان علمی مسئله در عبارات علما:

برخی از بزرگان در این زمینه، تعابیری مغلق دارند که با توضیح آن، مطلب روشن می‌شود. مثلاً می‌گویند:

"قصورٌ فی الحکم" یعنی قصور در حکم شرعی، که مربوط به شرایط وجوب است؛ مانند عدم بلوغ یا عدم دخول وقت.

"قصورٌ فی الموضوع" یعنی قصور در موضوع مأمورٌبه، که مربوط به شرایط وجودی است؛ مانند عدم طهارت لباس و بدن در نما

گاه تعبیر به "قصور در تکلیف" می‌شود که همان شرایط وجوب است، و گاه تعبیر به "قصور در موضوع" که همان شرایط وجودی است.

نکته دیگر

نکته دیگری که باید به آن توجه داشت این است که ما دو نوع شرط داریم: شروط وجوبی و شروط وجودی.

شروط وجوبی از محل بحث ما خارج‌اند؛ مانند استطاعت در حج که بر ما واجب نیست آن را تحصیل کنیم. بلوغ و عقل نیز چنین‌اند، چراکه در اختیار مکلف نیستند، بلکه خودبه‌خود حاصل می‌شوند. وقت نیز همین‌گونه است؛ یعنی باید خودش فرا برسد تا وجوب تحقق یابد.

حال دقت شود که بحث ما در «مقدمه وجوب» است یا در «مقدمه واجب»؟ ما بحثی درباره مقدمه وجوب نداریم، بلکه نزاع در این است که آیا مقدمه واجب، واجب است یا نه؟ اما مقدمه وجودی هیچ‌گاه واجب نیست؛ زیرا وقت خودش باید داخل شود، عقل باید خودش حاصل باشد، بلوغ نیز باید خودبه‌خود محقق شود. من در این امور دخالتی ندارم و مقدمه‌های وجودی در اختیار مکلف نیستند، بر خلاف مقدمات وجوبی که گاه می‌توانند در اختیار مکلف باشند.

بنابراین، اکنون که تفاوت میان مقدمات وجوبی و مقدمات وجودی روشن شد، باید دقت کرد که محل نزاع در مقدمه واجب، مربوط به مقدمات وجودی است، نه مقدمات وجوبی. و این تمایز بسیار مهمی است که در مباحث اصولی باید مدنظر قرار گیرد.

حال اگر برخی از مقدمات را ناظر به علم بدانیم، در آن صورت داخل در مقدمات علمی خواهد بود که در جای خود باید بررسی شود.

اینک که مقدمات وجوبی و مقدمات وجودی روشن شد، باید دقت کنیم که در کلمات اصولیان چگونه از این مسائل تعبیر شده است.

سؤال: آیا غسل شبانه برای زنی که استحاضه کثیره دارد، شرط صحّت روزه است؟

پاسخ:

در باب استحاضه کثیره، زن مکلّف است که هم در شب و هم در روز مراقبت‌های لازم را به‌جا آورد. بر این اساس، اگر روزه گرفت، لازم است بعد از افطار، غسل شبانه را انجام دهد. در غیر این صورت، روزه‌اش باطل خواهد بود. این قاعده را می‌توان در قالب "الغسل اللیلی للمستحاضة الکبری شرط فی صحة صومها" بیان کرد.

حال مسئله‌ای که در اینجا مطرح می‌شود، بحث "تأثیر المتأخر فی المتقدم" است؛ یعنی آیا امری که بعد از تحقّق عمل واقع می‌شود، می‌تواند در صحت آن مؤثر باشد؟

به لحاظ عقلی، تأثیر المتأخر فی المتقدم محال است، زیرا علیّت اقتضا می‌کند که علّت مقدم بر معلول باشد، اما در شرع، شارع مقدس در برخی موارد، شروطی را در انتهای عمل قرار داده و تأثیر آن را در صحّت کلّ عمل معتبر دانسته است.

برای مثال، در باب نماز، سلام نماز شرط صحت تمام نماز است؛ یعنی اگر نمازگزار سلام درستی بگوید، کلّ نماز او صحیح خواهد بود. درحالی‌که سلام در انتهای نماز قرار دارد، امّا شارع مقدّس آن را شرط صحت تمام نماز دانسته است.

در مسئله استحاضه کثیره نیز، غسل شبانه پس از افطار، شرط صحت روزه است. این امر از نوع "شرط متأخر" محسوب می‌شود و اشکالی از جهت شرعی ندارد، هرچند که در عقل نظری، "تأثیر المتأخر فی المتقدم" محال باشد. شارع مقدس چنین شرطی را اعتبار کرده است، همان‌طور که در نماز، صحت اجزاء نماز به صحت سلام منوط شده است.

پس نتیجه این شد که غسل استحاضه برای زنی که استحاضه کثیره دارد، شرط صحت روزه است و ترک آن موجب بطلان روزه خواهد شد.

 

نتیجه‌گیری:

مقدّمه صحّت به دو قسم وجوبی و وجودی تقسیم می‌شود.

مقدّمه صحّت وجوبی از محل نزاع خارج است، اما مقدّمه صحّت وجودی داخل در محل نزاع می‌باشد.

تأثیر شرط متأخر در برخی موارد شرعی پذیرفته شده و شارع مقدس آن را اعتبار کرده است.


logo