1404/06/24
بسم الله الرحمن الرحیم
تنبیه یازدهم، تبیین مساله تاخر حادث ، صورت مجهولی التاریخ/أصالة الاستصحاب /الأصول العملية
موضوع: الأصول العملية/أصالة الاستصحاب /تنبیه یازدهم، تبیین مساله تاخر حادث ، صورت مجهولی التاریخ
بحث در مورد جریان استصحاب در مسئله تقدم و تأخر دو حادث است. اگر دو شیء حادث شدهاند که در اصل حدوثشان شک نداریم، ولی در تقدم و تأخرشان شک داریم، آیا استصحاب جاری میشود یا نه؟
مورد اول: شک در دوام شیء واحد یا زمان حدوث آن
صاحب کفایه در تنبیه یازدهم فرموده است: این دو حادث، گاهی یکی از آندو مد نظر است؛ یا اگر هر دو مد نظر هستند، با هم مقایسه نمیشوند. یعنی دنبال تقدم و تأخر آنها نسبت به هم نیستیم. به تعبیر روشنتر، گاهی یک شیء حادثی داریم و شک داریم که دوام پیدا کرده است یا نه. در اینجا استصحاب جاری میشود؛ زیرا ارکان استصحاب در آن کامل است.
گاهی هست که همین شیء واحد را با زمان مقایسه میکنیم که آیا در زمان اول (ساعت ۸) تحقق پیدا کرد یا در زمان دوم (ساعت ۹) تحقق پیدا کرد. در اینجا، حادث، شیء واحد است ولی با دو زمان مقایسه میشود. در این صورت، آیا استصحاب تقدم و تأخر میشود یا نه؟ در تقدم و تأخر، وصف تقدم و تأخر مد نظرمان نیست، بلکه این مسئله در نظرمان است که این شیء در ساعت ۸ اتفاق افتاده است یا در ساعت ۹ اتفاق افتاده است. این در زمانی است که حدوث در آن ساعت خاص، اثر شرعی داشته باشد. در این موارد نیز استصحاب جاری میشود.
اشکال و پاسخ
اشکال: ممکن است به ذهن بیاید که استصحاب اثبات میکند عدم حدوث را تا ساعت ۹، نه حدوث در ساعت ۹ را. این اصل، مثبت است.
جواب: صاحب کفایه فرموده است: اگر واسطه آنقدر مخفی باشد که عرف، واسطه و مستصحب را یکی بداند، استصحاب جاری میشود.
تذکر: مواردی که تاکنون گفتیم، مربوط به زمانی بود که دو حادث مطرح نبود.
مورد دوم: شک در تقدم و تأخر دو حادث معلومالوجود
اما اگر یقین داریم دو کار تحقق پیدا کرده است، ولی شک داریم در تقدم و تأخر هر یک از دیگری، در این موارد آیا استصحاب جاری میشود یا نه؟ اثر در این موارد بر خود شیء مترتب نیست، بلکه بر اینکه متقدماً یا متأخراً باشد، مترتب است.
اقسام مسئله و بررسی آن
علما فرمودهاند:
1. گاهی زمان حدوث هر دو معلوم است. این مورد از محل بحث خارج است؛ مثلاً میدانیم طهارت ساعت ۸ بوده و حدث در ساعت ۹ بوده است. در اینجا استصحاب موضوع ندارد؛ زیرا شک وجود ندارد.
2. گاهی تاریخ یکی معلوم و تاریخ دیگری مجهول است. مثلاً یقیناً هم پدر مرده است و هم پسر مرده است. اگر تاریخ مردن هر دو مشخص باشد که مشکلی نیست و شکی وجود ندارد تا استصحاب جاری شود. اما اگر زمان مردن پسر را میدانیم که ساعت ۹ بوده، ولی زمان مردن پدر را نمیدانیم که آیا قبل از پسر بود یا بعد از آن.
3. صورت سوم این است که تاریخ هر دو حادث مجهول باشد.
بررسی صورت سوم (مجهولالتاریخ بودن هر دو حادث)
صاحب کفایه ابتدا همین صورت سوم را بیان داشته است که تاریخ حدوث هر دو معلوم نیست. ایشان میفرماید: در این مورد، گاهی استصحاب در یک طرف اثر دارد و در طرف دیگر اثر ندارد. مثلاً اینکه پدر، کافر ذمی است و لذا ارث نمیبرد، چه قبل از پسر مرده باشد و چه بعد از او مرده باشد. در اینجا، طرفی که اثر ندارد، استصحاب جاری نمیشود و در طرف دیگر، استصحاب جاری میشود و دارای معارض هم نیست و مشکلی ندارد.
اما گاهی در هر دو طرف اثر وجود دارد. در این موارد، استصحاب در یک طرف تعارض میکند با استصحاب در طرف دیگر. آیا در این موارد استصحاب جاری میشود یا نه؟ مرحوم صاحب کفایه فرموده است: استصحاب جاری میشود، ولی با تعارض، تساقط میکنند. یعنی شرایط و ارکان استصحاب در هر دو طرف وجود دارد، ولی دارای معارض و مانع است؛ یعنی مقتضی جریان استصحاب هست، ولی مانع از جریان آن وجود دارد.
اینها در فرضی است که اثر برای مفاد «کان تامّه» و وجود خاص باشد.