1403/12/05
بسم الله الرحمن الرحیم
تنبیهات، تنبیه پنجم: استصحاب احکام تعلیقی، کلام میرزای نائینی قدس سره/أصالة الاستصحاب /الأصول العملية
موضوع: الأصول العملية/أصالة الاستصحاب /تنبیهات، تنبیه پنجم: استصحاب احکام تعلیقی، کلام میرزای نائینی قدس سره
مرحوم میرزا فرمود: استصحاب گاهی استصحاب حکم کلی است و گاهی استصحاب حکم جزئی است. و منشأ شک در حکم کلی که موجب شده نیاز به استصحاب پیدا کنیم گاهی نسخ است؛ یعنی احتمال میدهیم این حکم کلی نسخ شده است. این را در جلسه قبل توضیح دادیم. گاهی منشاء شک در حکم کلی خللی است که در موضوع واقع شده است، لذا شک میکنیم که آیا موضوع تغییر کرده است یا نه؟ تغییری در موضوع ایجاد شده است ولی نمیدانیم آیا این صفتی و حالتی که در موضوع بوده و از بین رفته و تغییر کرده است آیا از عوارض بوده است و تاثیرگذار نبوده است یا نه؟ موثر بوده است و با رفتنش موضوع از بین رفته است، لذا حکم از بین رفته است؟ مثال زدهاند به اینکه «الماء طاهرٌ» این آب اگر اوصاف ثلاثهاش تغییر کند محکوم به نجاست خواهد بود. حالا اگر همین تغییر از بین رفت؛ یعنی آبی که رنگش عوض شده بود و رنگ نجس گرفته بود، حالا این رنگ نجس از بین رفته است، آیا نجاست باقی است یا نه؟ البته اگر رنگ با اتصال به آب کر از بین برود یقیناً نجاست از بین میرود، ولی اگر خودش خود به خود از بین رفت آیا نجاست از بین میرود یا نه؟ احتمال میدهیم تغییر به رنگ نجاست علت محدثه حکم بوده، لذا در بقای حکم نجاست دخالتی ندارد و احتمال میدهیم این تغییر در موضوعیت موضوع دخالت دارد. اینجا شک در بقای حکم نجاست کلی داریم و منشأ شک این است که موضوع دو جزء دارد و یک جزئش الان موجود است و جزء دومش هنوز محقق نشده است و تا جزء دوم محقق نشود حکمی در کار نیست. و قبل از تحقق جزء دوم تغییر در جزء اول پیدا شده است، بعد جزء دوم تحقق پیدا کرده است. مرحوم میرزای نائینی میفرماید: این همان استصحاب حکم تعلیقی است. بعد ایشان مثال میزنند که «عصیر عنبی اذا غلی یحرم» یا «ینجس». در اینجا موضوع دو خصوصیت دارد: اول انگور و دوم غلیان. انگور تحقق داشته ولی غلیانی نبوده است. تغییر در انگور پیدا شد و آن اینکه تبدیل به کشمش شد. حالا غلیان که جزء دوم است تحقق پیدا کرد. حالا دو جزء موضوع کامل شد: یکی عنب و دیگری غلیان. اگر غلیان موقع عنب میبود که حرفی نبود، ولی عنب تبدیل به زبیب و کشمش شده است بعد غلیان محقق شده است. حالا شک داریم حکم به نجاست و حرمت که معلق بر غلیان بود الان هست یا نه؟ اینجا گفته شده است که استصحاب حکم معلق میشود، ولی میرزای نائینی میفرماید استصحاب در اینجا جاری نمیشود؛ زیرا ارکان استصحاب محقق نیست؛ زیرا حرمت در مثال بالا اصلاً تحققی نداشته، نه در ظرف خارج و نه در ظرف اعتبار. به تعبیر دیگر، شک لاحق در حرمت داریم ولی یقین سابق به حرمت نداریم؛ زیرا اصلاً حرمتی نبود، نه در خارج و نه در عالم اعتبار.
اشکال: شما میفرمایید در وعاء اعتبار حرمت وجود ندارد، ولی این درست نیست؛ زیرا حرمت را شارع بیان کرده است و اعتبار کرده است، خصوصاً اگر مبنای خطابات قانونیه را قبول داشته باشیم که تحقق موضوع دخالت در قضایای شرعیه دخالت ندارد و حکم تحقق دارد.
بنابراین در استصحاب حکم تعلیقی هم مقتضی وجود دارد و هم مانع از جریان استصحاب مفقود است، لذا استصحاب حکم تعلیقی جاری میشود.