« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد محمدرضا عصمتی

1403/08/27

بسم الله الرحمن الرحیم

بینه، مساله 1و2/القول فیما یثبت به القود /کتاب القصاص

 

موضوع: کتاب القصاص/القول فیما یثبت به القود /بینه، مساله 1و2

 

الثاني: البيّنة لا يثبت ما يوجب القصاص - سواء كان في النفس أو الطرف - إلّابشاهدين عدلين، ولا اعتبار بشهادة النساء فيه منفردات ولا منضمّات إلى الرجل، ولا تجب بشهادتهنّ‌ الدية فيما يوجب القصاص . نعم، تجوز شهادتهنّ‌ فيما يوجب الدية، كالقتل خطأً أو شبه عمد، وفي الجراحات التي لا توجب القصاص كالهاشمة وما فوقها. ولا يثبت ما يوجب القصاص بشهادة شاهد ويمين المدّعي على قول مشهور.[1]

یکی از راههای اثبات قتل عمد بینه است.

براساس روایات فراوان شهادت نساء در مسائل مالی قابل قبول است و در غیر آن نه به صورت منفرد قبول می شود و نه با ضمیمه به شهادت رجال قبول می شود. بنابراین هر جا حقوق مالی است شهادت نساء به صورت منفرد یا منضم قابل قبول است ولی اگر بحث مالی نباشد قابل قبول نیست که استدلال آن در جای خودش در کتاب شهادات گذشته است.

اگر دو شاهد عادل مرد شهادت بر قتل دادند در اینجا یقینا قتل ثابت می شود و قصاص ثابت می شود ولی اگر پنجاه زن شهادت بدهند قتل عمد ثابت نمیشود و بر آن قصاص مترتب نمی شود.

اگر یک مرد و دو زن شهادت دادند باز هم قتل عمد و قصاص ثابت نمی شود. دلیل اینها را در کتاب شهادات به تفصیل گفته ایم. البته اگر قاضی از شهادت چندین زن علم پیدا کرد بر اساس حجیت علم قاضی قتل ثابت می شود.

اگر ولیّ مقتول گفت من قصد قصاص ندارم و می خواهم دیه بگیرم آیا اینجا شهادت نساء قبول است یا نه؟

می فرمایند: نه؛ زیرا مشهودٌبهِ اصلی، قتل عمد است و حکم اصلی آن قصاص است حالا اینکه نمی خواهد قصاص کند و می خواهد پول بگیرد یک چیز دیگری است. اینکه ولی مقتول میخواهد مصالحه کند اصل مساله را تغییر نمی دهد.

اگر زنان شهادت به قتل خطإی یا شبه عمد دادند مقصود بالاصاله مال است در خطا عاقله دیه را میدهد و در شبه عمد قاتل دیه را میدهد لذا مقصود بالاصاله مال است. اینجا شهادت زن منفردات و منضمات قبول است. مثلا چهار زن یا یک مرد دو زن شهادت بدهند قبول است.

در جراحاتی که قصاص ندارد و باید دیه بدهد مثل هاشمه یعنی جراحتی که موجب شکستن استخوان شده است این قصاص ندارد و دیه دارد و چون دیه مالی است و مقصود بالاصاله دیه است شهادت زنان قبول است.

در برخی از موارد مدعی یک شاهد بیشتر ندارد با یک قسم که ضمیمه کند در مسائل مالی قبول می شود ولی در قتل عمد که مقصود اصلی مال نیست شاهد واحد با یمین مدعی کفایت نمی کند.

اگر مدعی یک شاهد آورد بر قتل عمد و گفت یک قسم می خورم می گوییم فایده ندارد پس مدعی چه کند؟ اینجا مورد لوث است یعنی قتل صورت گرفته است ولی قابل اثبات با دو شاهد عادل نیست اینجا مجرای قسامه است یعنی به مدعی می گویند پنجاه نفر بیاور تا شهادت بدهند ولو عادل نیستند؛ قبول می شود. البته ظاهر الفسق نباید باشند که توضیحش در بخش قسامه خواهد آمد.

( مسألة 1): يعتبر في قبول الشهادة بالقتل أن تكون الشهادة صريحة أو كالصريحة، نحو قوله: «قتله بالسيف»، أو «ضربه به فمات»، أو «أراق دمه فمات منه»، ولو كان فيه إجمال أو احتمال لا تقبل. نعم، الظاهر عدم الاعتبار بالاحتمالات العقلية التي لا تنافي الظهور أو الصراحة عرفاً، مثل أن يقال في قوله: «ضربه بالسيف فمات»: يحتمل أن يكون الموت بغير الضرب، بل الظاهر اعتبار الظهور العقلائي، ولا يلزم التصريح بما لا يتخلّل فيه الاحتمال عقلاً .[2]

شرایط شهود

شهادت شهود باید خصوصیاتی داشته باشد: اولا صریح باشد. حداقل ظهور آشکاری داشته باشد؛ لذا اگر شهادت احتمالی باشد قابل قبول نیست و قصاص ثابت نمی شود. قتله بالسیف صریح است. ضربه به فمات کالصریح است. گرچه به هر حال قتل انتساب به ضارب داده شده است. اگر شهادت مجمل باشد یا احتمال بدهیم شاهد نمی خواهد شهادت به قتل بدهد احتمال خلاف ظاهر خیلی می دهیم قابل قبول نیست. البته به احتمالات عقلی که منافات با ظهور و صراحت ندارد توجه نمی شود. مثل این که احتمال بدهد منظورش از ضرب به سیف و موت بعد از آن این باشد که ضرب به سیف کرد ولی خودش مرد این احتمال مورد توجه قرار نمی گیرد.

( مسألة 2): يعتبر في قبول الشهادة أن ترد شهادتهما على موضوع واحد ووصف واحد ، فلو شهد أحدهما: أنّه قتله غدوة، والآخر: عشيّة، أو شهد أحدهما: أنّه قتله بالسمّ‌، والآخر: أنّه بالسيف، أو قال أحدهما: أنّه قتله في السوق، وقال الآخر: في المسجد، لم يقبل قولهما، والظاهر أنّه ليس من اللوث أيضاً. نعم، لو شهد أحدهما: بأ نّه أقرّ بالقتل، والآخر بمشاهدته، لم يقبل شهادتهما، ولكنّه من اللوث .[3]

شرط دوم شهود

خصوصیت دوم این است که باید شهادت شهود موضوعش یکی باشد و با خصوصیات مشترک شهادت بدهند. اگر خصوصیات شهادت متفاوت باشد مثلا یکی بگوید صبح کشت دیگری بگوید شب کشت اینجا مدلول التزامی شهادتها با هم تنافی دارند لذا قبول نمی شود. حالا که شهادت قبول نیست آیا لوث هست یا نه سیاتی ان شاء الله.


logo