1403/08/01
بسم الله الرحمن الرحیم
شرط انتفای ابوت مساله پنجم/شرائط القصاص /کتاب القصاص
موضوع: کتاب القصاص/شرائط القصاص /شرط انتفای ابوت مساله پنجم
مسألة ۵: لو قتل رجل زوجته يثبت القصاص عليه لولدها منه على الأصحّ، و قيل: لا يملك أن يقتصّ من والده، و هو غير وجيه.[1]
مردی زنش را کشته آیا فرزند میتواند او را قصاص کند؟
گاهی اولیاء دم فرزندان او نیستند یا فرزند ندارد یا غیر از فرزند، پدر و مادر هم دارد لذا آنها مطالبه قصاص دارد.
گاهی زن از همسر دیگرش فرزند دارد نه از این مرد. به هرحال یا اصلا فرزندی نیست یا اولیاء دم منحصر در فرزندِ مرد نیست. در این موارد قصاص ثابت است.
محل بحث موردی است که زن کشته شده و اولیاء دم منحصر در فرزندان قاتل است آیا میتوانند پدر را قصاص کنند یا نه؟
مرحوم امام قدس الله نفسه دو قول نقل کرده اند: اول که نظر خودشان هم هست این است که قصاص ثابت است و دلیل بر استثنا وجود ندارد. قول دوم این است که قصاص ندارد و این قول موجه نیست و دلیل محکمی ندارد. ببینیم ادله این دو قول چیست؟
دلیل قول اول (ثبوت قصاص)
نظریه اول که گفت قصاص دارد دلیلش عمومات قصاص است. قتل نفس عدوانا شده لذا قصاص دارد. موضوع قصاص قتل نفس محترمه عدوانا و ظلما است که محقق شده لذا ادله قرآنی و روایات دلالت بر ثبوت قصاص در این مورد میکند.
دلیل قول دوم (عدم قصاص)
۱- اگر پدر خود پسر را بکشد حق قصاص نیست پس به طریق اولی اینجا هم پسر حق قصاص ندارد. پدر پسرش را بکشد حق قصاص ندارد در حالی که الم بیشتری دارد حالا پدر، مادرِ این پسرش را کشته قصاص بشود؟ الم و درد کمتری در اینجا است تا اینکه خودش را بکشد.
اشکال: چه اولویتی است؟ مثلا مسلمان را در مقابل ذمی قصاص نمیکنند بعد شما به اولویت یک چیز دیگری بگویید؟ در اینجا اولویتی نیست.
۲- روایتی نقل شده «لا يقاد والد بولده»[2] والد به ولدش قصاص نمیشود. در باء احتمالاتی است اول اینکه باء مقابله باشد یعنی والد در مقابل ولد قصاص نمیشود. دوم باء سببیت باشد یعنی والد توسط ولد قصاص نمیشود چه خود ولد قصاص کند و چه به خاطر او والد را قصاص کنند. باء سببیت استعمال رایج دارد به خلاف باء مقابله که رایج نیست لذا بعید نیست سببیت مراد باشد.
اگر احتمال دوم (باء سببیت) باشد معنایش این است که ولد حق مطالبه قصاص ندارد چه قصاص مربوط به خودش باشد یا مربوط به غیرش (مادرش) باشد حالا اینکه حق قصاص ندارد احتراما است یا تعبدا یا هر چه.
حتی میتوان گفت تمسک به عموماتِ قصاص برای این مورد (مطالبه ولد قصاص والدش را به خاطر قتل مادرش) تمسک به عام در شبهات مصداقیه می باشد. چون ادله می گوید قصاص ثابت است به جز قصاص والد به ولد که ثابت نیست. حال نمیدانیم این مورد (مطالبه ولد قصاص والدش را به خاطر قتل مادرش) از مصادیق استثنا (قصاص والد به ولد) است يا نه ؟
اشکال نشود که قصاص کننده فرزند نیست بلکه قاضی است پس قصاص الوالد بولده صدق نمی کند چراکه ولد سبب قصاص نیست.
زیرا قصاص گرچه کار قاضی است ولی بعد از مطالبه ولیّ دم، قاضی قصاص می کند. پس مطالبه ولیّ دم سببیت برای قصاص دارد. پس مطالبه ولد قصاص والد را سببیت برای قصاص والد دارد چون اگر مطالبه قصاص نکند والد قصاص نمی شود لذا اینجا سوال می شود آیا ولد میتواند مطالبه قصاص کند یا نه؟ طبق اين روايت که باء سببیت باشد می گوییم خیر حق مطالبه قصاص ندارد.
دو موید بر عدم قصاص
از طرفی قصاص، تهجم بر دماء مسلمین است. قاعده درء الحدود بالشبهة هم هست. این با این دو مؤید و این روایت کنار هم میتوان ثابت کرد که قصاص نیست. خصوصا که باء در روایت بعید نیست باء سببیت باشد چرا استعمال باء سببیت رایج است به خلاف باء مقابله که رایج نیست. البته عدم قصاص در صورتی است که غیر از ولد، ولیِّ دم دیگری نباشد ولی اگر ولیِّ دم غیر از ولدِ قاتل باشد و او مطالبه قصاص کند قصاص ثابت است.