« فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محمدرضا عصمتی

1402/08/22

بسم الله الرحمن الرحیم

مسأله نهم (کیفیت اجرای حدّ محارب)/حد المحارب /کتاب الحدود و التعزيرات

 

موضوع: کتاب الحدود و التعزيرات/حد المحارب /مسأله نهم (کیفیت اجرای حدّ محارب)

 

(مسألة 9): يصلب المحارب حيّاً، ولا يجوز الإبقاء مصلوباً أكثر من ثلاثة أيّام، ثمّ ينزّل فإن كان ميّتاً، يغسّل ويكفّن ويصلّى عليه ويدفن، و إن كان حيّاً قيل يجهز عليه، و هو مشكل. نعم، يمكن القول بجواز الصلب على نحو يموت به، و هو أيضاً لا يخلو من إشكال.

در مساله ی نهم دیگه ما از اون بحث آیا دزد محارب است یا نه ؟ از او گذشتیم ،

کیفیت اجرای حد محارب

حد محارب چگونه باید اجرا بشود ؟

در این مساله ی نهم با یک جمله ای فرموده است که : محارب زنده زنده به دار زده بشود ، چرا این کلمات را بیان داشته اند ؟ بخاطر اینکه یک نگاهی به مطالب گذشته داشته باشیم ، روایاتی که در این باب خوانده شد

ما نسبت به آیه ی قرآن و دو سه تا حدیث مفاد و معنای آنها این بود که حد محارب حد تخییری است حد تخییری است یعنی امام مخیر است یا بکشد محارب را یا به دار بزند محارب را و یا دست و پایش را من خلاف قطع بکند و یا نفی بلد و تبعید کند ، گفته شد که مستفاد از آیه ی قرآن تخییر است دو سه تا روایت هم تخییر می گفت ،

اگر ما قائل به تخییر بشویم که نشدیم ، اگر قائل به تخییر شدیم باید بگوئیم به دار زدن عِدل قتل است پس با قتل فرق می کند به دار زدن عِدل قتل است فرموده یا قتل یا صلب یا قطع و یا نفی بلد پس این هر چهار تا عِدل یکدیگرند قسیم یکدیگرند یعنی نقطه مقابل یکدیگرند یکی نیستند اگر اینجور باشد باید نظر امام رضوان الله علیه را بگوییم یصلب المحارب حیا نه اینکه اول بکشد او را بعد به دار بزنند ، بلکه به دارش بزنند زنده که هست به دار بزنند پس امام فرموده است یصلب المحارب حیا زنده او را به دار بزنند ، این در صورتی است که ما قائل به تخییر بشویم به طور طبیعی معلوم است صلب قسیم قتل است عِدل قتل است با قتل یکی نیست اگر بکشند و به دار بزنند این دو چیز نیست یک چیز است دیگه این دار زدن دوم مجازات به حساب نمی آید چون وقتی شخصی را کشتند حالا به دار بزنند یا نزنند چه مجازاتی برای او هست ؟

پس اگر قائل به تخییر شدیم یصلب المحارب حیا درست است لذا امام حرف اولشان این است

اما اگر قائل به ترتیب شدیم یعنی گفتیم این حدود ترتیبی است ، بعضی از روایات ترتیب که قبلا خواندیم گفته شد روایت اینجور بود : کشته بشود و به دار زده بشود ، کشته بشود و یصلب ، یا قتل و صلب ، با واو بود یعنی اول کشته بشود بعد به دارش بزنند، اگر شما این حرف را گفتید این دار زدن چه فایده ای دارد؟ مجازات محسوب نمیشود کسی که مرد حالا به دارش بزنند یا نزنند چه تاثیری دارد؟ می فرماید این دار زدن بعد از قتل ، عبرت برای دیگران است دیگران سه روز او را روی دار ببینند بفهمند اینکار را نباید بکنند پس آثار بازدارندگی دارد که کسی محاربه نکند ،درست است برای محارب مجازات حساب نمیشود چون کشته اند او را دیگه ولی برای دیگران آثار بازدارندگی دارد اگر قتل و صلب گفته شود اما بعضی گفته اند همین روایت او صلب هست اگر اینجور باشد معنایش این نیست که اول کشته بشود بعد به دار زده بشود ،ظاهرا اگر در ذهنتان باشد دو سه تا روایت بود که کشته بشود و به دار زده بشود اگر این حرفها را گفتیم قائل به تخییر نشدیم میگوییم هیچ منافاتی ندارد که قتل و صلب در یک مورد برای یک شخص اتفاق بیافتد منتهی قتل می شود مجازاتا و به دار زده می شود بخاطر بازدارندگی و عبرت دیگران ، این اگر قائل به ترتیب بشویم

پس آیا حیا به دار زده بشود یا میتا ؟ این مطلب بستگی دارد که ما تخییر بگوییم یا ترتیب بگوییم

مرحوم محقق در شرایع فرموده : یصلب المحارب حیا علی القول بالتخییر لانه احد افراد التخییر القسیم للقتل ، این توضیح مال صاحب جواهر است ، چونکه صلب یکی از مجازات های محارب است نقطه مقابل قتل است پس با قتل یکی نیست ، و مقتولا علی القول الآخر ، مرحوم محقق می فرماید اما اگر قائل به ترتیب شدیم این آقای محارب اول می کشند او را بعد به دارش می زنند مقتولا به دار بزنند او را ، علی القول الاخر الذی بعد می فرماید الذی قد عرفت این الذی قد عرفت قول صاحب جواهر است شرح شرایع ، می فرماید همان قول دیگری که شناختی که مقتضای نص و روایتی است که دلالت بر ترتیب می کند ثم علی تقدیره علی تقدیر صلبه حیا بعد حالا مساله ی دوم پیش می آید ، پس آیا زنده به دار بزنند یا بکشند و به دار بزنند ؟ قول به ترتیب و قول به تخییر باهم فرق می کند

امام رضوان الله علیه چون قائل به تخییر بودند فرمودند یصلب المحارب حیا ، این حرف اول است

حرف دومی که در این مساله آمده است این است که: و لا یجوز الابقاء مصلوبا اکثر من ثلاثه ایام ، این آقای محارب را بیش از سه روز روی دار نگه ندارند به دار که زدند سه روز بیشتر چنین حالتی نداشته باشد ، خب اینجا سه چهار تا مساله ممکنه پشت سرش بیاید اصل اینکه او را بیش از سه روز به دار نزنند روایاتی است که در این باب آمده است

روایاتی که در این باب آمده است :

یکی از اون روایات : روایت سکونی عن الصادق علیه السلام عن النبی صلی الله علیه و آله و سلم : لا تدع المصلوب بعد ثلاثه ایام حتی ینزل فیدفن فرمود مصلوب را بعد از سه روز رها نکنند همینطور، بلکه چیکار کنند؟ از دار بیارند پایین و دفنش کنند ،

روایت دیگر فرمود ان امیر المومنین علیه السلام : صلب رجلا بالحیره ثلاثه ایام ، امیر المومنین شخصی را در منطقه حیره(کوفه) سه روزه به دار زدند ثم انزله فی الیوم الرابع فصلّی علیه و دفنه روز چهارم آوردنش پایین و بر او نماز خواندند و دفن کردند

روایت سوم : روایت مرسل از امام صادق علیه السلام در کتاب فقیه من لا یحضره الفقیه است ، شیخ صدوق فرموده المصلوب ینزل علی الخشبه بعد ثلاثه ایام و یغسل و یدفن و لا یجوز صلبه أکثر من ثلاثة أیّام ، شخص به دار زده را بیاورند پایین از چوبه ی دار بعد از سه روز و غسل بدهند او را و دفن کنند و جائز نیست دار زدنش بیشتر از سه روز ، بیش از سه روز روی چوبه ی دار نباشد ، این هم روایت سوم

روایات دیگری ممکنه باشد که به همین سه تا روایت اکتفا می کنیم بعد بقیه هم مشابه این روایات است پس این روایات فرموده است به اینکه کسیکه مصلوب است سه روز روی دار باشد که مقصود سه شبانه روز است البته ، سه شبانه روز روی دار باشد بعد او را بیاورند پایین و غسل بدهند و دفنش کنند

خب این روایات بود گفتیم اما شما ملاحظه کنید فرموده : یصلب المحارب حیا ، یک وقت هست یک نفری را می کشند و به دار می زنند خب وقتی پایین آوردنش غسلش میدهند نماز میخوانند دفنش میکنند این مشکلی ندارد اما اگر سه روز به دارش زدند و نمرد حالا چی؟ سه روز به دارش زدند نمرد حالا چیکارش کنند بروند غسل بدهند دفنش کنند ؟ این مطلبی است ، چون امام فرموده یصلب المحارب حیا ، زنده به دارش بزنند حالا جان سخت بود بعد سه روز نمرد حالا چیکارش کنند ؟

بعضی فرمودند : یک جوری به دارش بزنند که حتما بمیرد ، حالا مثل دار زدن های امروز که حتما می میرد به روز نمی کشد حالا اون شکل قدیم به دار می زدند گفتند یک جوری به دارش بزنند که حتما بمیرد ، حالا فرض کنید که جان سخت بود و نمرد حالا چیکارش کنند ؟ روایات هم فرمود سه روز بیشتر به دارش نزنند حالا اگر زنده بود هنوز بعد از سه روز

اینجا دو نظریه است که اگر بعد از سه روز زنده بود چیکار کنند ؟

بعضی نظریات مثل شهید ثانی رحمه الله علیه فرموده از دار بیارند پایین و او را بکشند غسلش بدهند دفنش کنند و تمام ، جهزه یا اجهزعلیه یعنی بکشند او را ، بعد از اینکه سه شبانه روز روی دار نمرده حالا که آوردنش پایین ، اجهز علیه ،

امام رضوان الله علیه می فرماید و هو مشکل ، اینکه بگویید حق دارند ، خلاصه برای او دار زدن را حاکم انتخاب کرده کشتن را انتخاب نکرده اند ، دارش بزنند ، بنابر قول به تخییر ، صلب نقطه مقابل قتل است قسیم قتل است پس قتل دلیلی ندارد ، او مجازاتش را کشیده مجازاتش صلب بوده و تمام حالا چرا باز او را بکشند ؟ لذا می فرمایند که قیل یجهز علیه بعضی ها یجهز علیه ، بعضی گفته اند که عجله کنند او را بکشند ، و هو مشکل ، می فرماید این نمی شود چون ما هو الدلیل علیه ؟ دلیل آیه را اگر میگویید فرموده که ان یقتلوا او یصلبوا بنابر قول به تخییر ها ما قول به ترتیب را نمی گوییم بنابر قول به ترتیب همان اول میکشی و به دارش می زنی کاری ندارد که ، ولی قول به تخییر که صلب و دار زدن قسیم قتل است ، قتل را انتخاب نکرده حاکم ، صلب را انتخاب کرده شما چه دلیلی دارید بعد از اینکه سه شبانه روز روی دار بود و نمرد چه دلیلی دارید که حالا او را بکشند ؟ پس و هو مشکل و هو مشکل یعنی دلیل ندارد ، مفاد روایات تخییر و آیه ی شریفه این نیست نمیشود او را کشت ، محارب است مجازاتش دار بوده به دار زدند ولی نمرده.

سوال

جواب و ادامه : گفتیم بله الان که به دار میزنند یک ساعت هم نمیکشه و می میرد

دار فعلی اینجوری است که طناب به گردنش میاندازند ولی قدیم اینجوری نبوده

سوال

جواب و ادامه: حد است دیگه مجازات است لذا او به اندازه قتل تنبیه داشته دیگه معلوم میشود اون دار زدنش دیگه چیز ساده ای نبوده است به اندازه قطع دست و پا سخت بوده است

علی کل حال امام می فرماید و هو مشکل ،اینکه قائل بشوید به اینکه تا از دار آوردنش پایین دیدند هنوز زنده است فورا بکشند و غسل و دفنش کنند وهو مشکل است

بعضی یک نظریه ی دیگر این است که گفته اند : سه روز برای کسی است که مرده ، سه روز بیشتر حق ندارد دارش بزنند برای کسی که در سه روز بمیرد اگر کسی جان سخت بود آنقدر باشد تا بمیرد پس این سه روز در روایات برای کسی است که در اون مدت بمیرد اگر نمرد نگهش دارند تا بمیرد

سوال

جواب و ادامه : الان به سه روز نمی کشد

فرمودند اینکار را بکنند

امام رضوان الله علیه می فرمایند که

بعضی ها هم گفتند بابا به یک شکلی به دارش بزنند که بمیرد در سه روز ، زنده در نرود دیگه و در سه روز بمیرد

بعد امام می فرمایند و هو ایضا لا یخلو من اشکال ، اینکه بگویید بیشتر از سه روز نگه دارند با روایات همخوانی ندارد ، به شکلی به دار بزنند که حتما بمیرد این هم با تخییر نمی سازد تخییر صلب را قسیم قتل قرار داده اگر صلب قسیم قتل است لازم نیست که حتما منتهی به موت بشود ، بله ممکن است منتهی به موت بشود ممکن است منتهی به موت نشود ،

پس امام با همین بیان فرموده اند : لا یخلو من اشکال و از قضیه رد شده اند

اما اگر ما قائل به ترتیب شدیم این مسئله بنابراین است که ما قائل به تخییر بشویم اما گر قائل به ترتیب شدیم گفتیم که یقتوا او یصلبوا او تقطع تا آخر اگر اینجور حرفی زدیم بعضی روایات ترتیب فرموده بکشید و به دار بزنید اگر اینجور باشد حاکی از آن است که خلاصه حتما اون کسی که مصلوب است جنازه اش را از دار می آورند پایین ، شکل دیگری نیست ، پس به روایات ترتیب خیلی به مشکل برخورد نمی کنیم

اینجا یک حرفی که هست : ببینید فرموده ، مرحوم محقق ، امام هم فرموده بودند ، امام فرمودند و لا یجوز الابقاء مصلوبا اکثر من ثلاثه ایام ، بیش از سه روز شخص را به چوبه ی دار نگه ندارند ، بعد چی فرموده است ؟ ثم ینظر بعد او را بیاورند پایین فان کان میتا یغسل و یکفن و یصلی علیه و یدفن اگر دیدند مرده غسلش بدهند کفنش کنند نماز بخوانند و دفنش کنند اگر مرده است خب اگر نمرده که هیچی ،

تو این فتوای مرحوم محقق هم فرموده اند ثم ینزل از دار او را بیاورند پایین و یغسل و یکفن و یصلی علیه و یدفن ، ایشان هم همینجوری فرموده.

اینجا یک مطلبی پیش می آید که بحث علمی دارد

ملاحظه کنید در کسانیکه میخواهند حد جاری کنند ، زناکار به زنای محصنه را میخواهند حد جاری کنند چیکار میکنند؟ اول غسلش می دهند بعدا لباسی خاص می پوشند در حفیره قرارش می دهند سنگ میزنند تا بمیرد بعد بر میدارند دفنش می کنند نماز میخوانند و دفن می کنند دیگه غسل نمی دهند ، یعنی همان غسلی که قبل از رجم کردند همان غسل میت حساب می شود

سوال

جواب : خلاصه او کانه میت است یعنی غسل لازم نیست

ادامه

این در مورد رجم اول می گویند غسل کند بعد از غسل لباس میپوشاندش مشابه کفن بعد سنگسارش میکنند بعد از اتمام نماز و دفنش می کنند پس اینجا غسل قبل از اجرای حد است ولی آقایان در بحث محارب که به دارش می زنند فرموده اند به دارش بزنند بعد از دار او را بیاورند پایین و غسلش بدهند و کفنش کنند و نماز بخوانند و دفن کنند ، این غسل بعد از کی است ؟ این غسل بعد از آن است که از چوبه ی دار او را بیاورند پایین ، درسته ؟ امام هم همینجوری فرمودند ، فرمودند ثم ینزل او را بیاورند پایین ، تازه امام راحت تر هم فرمود فان کان میتا اگر مرده غسلش بدهند کفنش کنند و نماز بخوانند و دفنش کنند ، مرحوم محقق فرموده بود که : ثم ینزل او را بیاورند پایین و یغسل و یکفن و یصلی علیه و یدفن دیگه اگر زنده بود و اگر مرده بود مرحوم محقق ندارد

خب ما چی میخواهیم بگوییم؟

ملاحظه کنید در سایر مجازات هایی که حتما باید کشته بشود میگویند اول غسلش بدهید بعد حد را جاری کنید مثل زنای محصنه مثل لواط و امثال اینها ، گفته اند اول غسلش بدهید بعد حد را جاری کنید بعدا نماز بخوانید دفنش کنید ، از این مطلب استفاده می شود پس اینکه بعد از دار زدن باید غسل بدهند معلوم میشود دار زدن به معنای قتل نیست ، در دار زدن حتمیت قتل نیست که حتما بمیرد ، اگر مرد و الا اصل حدش ،اصل حد مبتنی بر مردن حتمی نیست اگر مرد بعدا غسلش بدهند اگر بنا میبود دار زدن بخاطر این باشد که حتما بمیرد باید میگفتند اول غسلش بدهند بعدا به دارش بزنند چرا اینجوری نگفتند ؟

سوال

جواب و ادامه : چند نوع حد است ، اون معنایش این است که اون را کانه مرده حساب کرده اند

این خودش فی الجمله شاید اشاره به این داشته باشد که حد صلب و دار زدن ، حتمی بودن مرگ در نظر گرفته نشده است لذا فرمودند بعدا که از دار آوردنش پایین اگر مرده بود اینکار را انجام بدهند، این هم یک نکته ای که استفاده میشود

حالا ببینیم مطلب دیگه ای هم میشود گفت یا نه ؟

حالا فتوای امام را مجدد تکرار کنم فرمودند یصلب المحارب حیا ، محارب را زنده به دار بزنند و جائز نیست نگهش دارند مصلوبا اکثر من ثلاثه ایام بیش از سه روز که مقصود سه شبانه روز است لذا فرمود بعد از دار او را بیاورند پایین اگر مرده بود غسل بدهند و کفن کنند نماز بخوانند و دفن کنند ، و اگر زنده بود چیکار کنند ؟ آزادش کنند یا او را بکشند ؟ این اختلافی بود تا ببینیم مطلب چه میشود ؟

logo