1404/07/09
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوعات مرکب/تنبیهات /استصحاب
موضوع: استصحاب/تنبیهات /موضوعات مرکب
چالش دومی که برای جریان استصحاب در موضوعات مرکب وجود دارد، تعارض استصحاب هر جزئی با استصحاب کل مرکب است (مثلا استصحاب عدالت کسی که بالوجدان مجتهد است برای اثبات جواز تقلید معارض با مجتهد عادل نبودن اوست)، یعنی حتی اگر بپذیریم که مقتضی جریان استصحاب نسبت به موضوعات مرکب وجود دارد و راهحلهای فوق برای اثبات اثر شرعی داشتن مستصحب را کارآمد بدانیم، چنین استصحابی به جهت وجود مانع جاری نخواهد بود.
مرحوم نائینی برای برطرف کردن این مشکل فرمودهاند از آنجا که شک در وجود و عدم وجود کل مرکب ناشی از مشکوک بودن بقاء یا زوال اجزاء آن است و علی القاعده با بودن اصل سببی نوبت به جریان اصل مسببی نمیرسد، طبیعتا استصحاب هر جزئی مقدم بر استصحاب کل مرکب خواهد بود و تعارضی رخ نخواهد داد ؛ لکن به اعتقاد مرحوم آیت الله خوئی این راهحل تمام نیست، زیرا به زعم ایشان تقدم اصل سببی بر مسببی مربوط به جایی است که رابطهی سببیت آنها شرعی باشد، و از آنجا که رابطهی کل و جزء صرفا عقلی است، دلیلی بر مقدم بودن اصل در ناحیه جزء بر اصل در ناحیه کل وجود ندارد و این دو اصل لامحاله معارض یکدیگر خواهند بود.
مرحوم آیت الله خوئی نیز در مقام رفع این چالش برآمده و فرمودهاند اساسا موضوع مرکب با وصف ترکیبیت خود موضوع حکم شرعی نیست تا استصحاب در ناحیهی کل معارض با استصحاب در ناحیهی جزء باشد، بلکه آنچه که موضوع حکم شرعی قرار گرفته، ذات مرکب مشتمل بر اجزاء مقارن با یکدیگر است (نه هر جزئی مقید به جزء دیگر) و لذا غیر از استصحاب در اجزاء، امر دیگری برای استصحاب وجود ندارد (استصحاب عدم وجود مجموع برای اثبات عدم وجود جزء مشکوک، اصل مثبت خواهد بود). [1]
مختار در مسأله
به نظر میرسد نسبت به اجزاء موضوعات مرکب هم مقتضی استصحاب وجود دارد و هم مانعی برای جریان آن وجود نخواهد داشت. همچنین اگرچه به اعتقاد عموم اصولیین استصحاب در جایی که سایر اجزاء مرکب بالوجدان محرز باشد، جاری خواهد بود، لکن بنابر نظر صحیح جریان استصحاب اختصاص به این مورد نداشته و نسبت به تک تک اجزاء هم جاری میباشد، زیرا ضرورتی ندارد که مستصحب مستتبع یک حکم شرعی فعلی باشد، بلکه همین مقدار که مستصحب بالمآل اثر شرعی داشته باشد، برای جریان استصحاب کافی خواهد بود.
بحث دوم :
پس از آنکه اثبات شد اجزاء موضوعات مرکب به صورت کلی مجرای استصحاب هستند، این بحث صغروی پدید میآید که احراز ارکان استصحاب، یعنی یقین سابق و شک لاحق نسبت به اجزاء موضوعات مرکب چه موقع صورت میگیرد؟
به حسب فرمایش مرحوم نائینی برای رسیدن به پاسخ این سؤال باید به چند نکته التفات داشت: