1404/02/07
بسم الله الرحمن الرحیم
شک تقدیری/تنبیهات /استصحاب
موضوع: استصحاب/تنبیهات /شک تقدیری
فرع دوم ← چنانچه شخصی در بقاء حدث متیقّن خود شک کند و سپس با غفلت از این حالت خود وارد نماز شود اما پس از نماز ملتفت گردد که نماز خود را با حدث مشکوک خوانده است، اگر شک تقدیری را برای جریان استصحاب کافی بدانیم، با توجه به اینکه ارکان استصحاب (متیقّن سابق و شک لاحق) هنگام اقامهی نماز در حقّ او تمام بوده است، طبعا نماز خود را با حدث استصحابی اقامه کرده و نمازش محکوم به بطلان خواهد بود، اما اگر جریان استصحاب را منوط بر شک فعلی بدانیم، با توجه به اینکه چنین نمازی با غفلت از حدث اقامه شده و نمازگزار تازه پس از اتمام نماز شک در طاهر یا محدث بودن خود نموده است، به مقتضای قاعدهی فراغ چنین نمازی محکوم به صحت میباشد.
مناقشه : مرحوم آیت الله خوئی میفرمایند که چنین نمازی علی أیّ حال باطل است و قبول یا عدم قبول جریان استصحاب با شک تقدیری تأثیری در حکم آن ندارد، زیرا چنین نمازی اساسا مشمول قاعدهی فراغ نخواهد بود تا در فرض عدم جریان استصحاب به موجب آن محکوم به صحت باشد، بلکه قاعدهی فراغ صرفا مصحّح شکهایی است که بعد از نماز برای نمازگزار رخ میدهد، ولی در فرض مسأله شک بعد از نماز عرفا همان شک قبل از نماز است و لذا نوبت به جریان قاعدهی فراغ نمیرسد (اگر علاوه بر شک در حدث سابق، بعد از نماز شک در تجدید طهارت داشته باشد، قاعدهی فراغ جاری خواهد بود).
اگر گفته شود باتوجه به اینکه به حسب فرض مسأله ارکان استصحاب (متیقّن سابق و شک فعلی لاحق) قبل از اقامهی نماز در حقّ نمازگزار تمام بوده است، طبعا او نمازش را با استصحاب حدث اقامه کرده و حکم به بطلان چنین نمازی خواهد شد ؛ باید گفت که جریان استصحاب همانطور که موقوف بر حدوث شک فعلی است، متوقف بر بقاء شک فعلی هم میباشد و لذا همین که نمازگزار با غفلت از حال خود وارد نماز شده است، نماز او دیگر همراه با استصحاب محدث بودن نبوده تا از این جهت محکوم به بطلان باشد. [1]
لازم ذکر است که به اعتقاد مرحوم صدر مرحوم آیت الله خوئی توهم نموده که شک با غفلت ازبین میرود درحالی که این چنین نیست، کما اینکه علم و قطع نیز با غفلت ازبین نمیرود و انسان در عین اینکه عالم به بسیاری از مسائل است، از اکثر آنها هم غافل میباشد (ظرف التفات و توجه انسان محدود است). بنابراین غفلت نمازگزار از یقین و شک فعلی خود در حین نماز، مانع از جریان استصحاب حدث و حکم به بطلان نماز نخواهد بود.
به نظر میرسد که مرحوم صدر بین علم و جهل و بین یقین و شک خلط کرده است، زیرا آنچه که با غفلت ازبین نمیرود، علم و جهل بوده که از مقولات معرفت شناختی میباشد، نه یقین و شک که از آثار التفات و از مقولات روان شناختی است ؛ لکن با این حال اصل این ادعای مرحوم آیت الله خوئی که شک فعلی با غفلت از بین میرود نیز نادرست است، چون به حسب ارتکاز عقلاء احراز یقین و شک نیاز به توجه و التفات لحظه به لحظه ندارد تا به محض غفلت ازبین برود و استصحاب دیگر جاری نباشد، بلکه همین که یک لحظه یقین و شک فعلی برای مکلف وجود داشته باشد، ارکان استصحاب تمام خواهد بود (و الا که باید به تعداد التفات هر مکلفی استصحاب جاری شود).
فرع سوم ← چنانچه مکلف علم به طهارت خود داشته باشد و سپس در بقاء آن شک کند و بعد از غافل شدن از یقین و شک خود وارد نماز شود، اما بعد از نماز یقین پیدا کند که قبل از نماز هم طهارت اتخاذ نموده و هم حدث از او سر زده لکن تقدّم و تأخّر آن دو را نداند، یقینا نمیتوان به اعتبار قاعدهی فراغ حکم به صحت چنین نمازی کرد (موضوع قاعدهی فراغ شک بعد از نماز است، اما در فرض مسأله شک بعد از نماز عرفا همان شک سابق بر نماز است[2] )، کما اینکه به جهت توارد حالتین و غیر قابل احراز بودن حالت سابقه، بعد از نماز استصحاب جاری نخواهد بود، اما با این حال اگر شک تقدیری را برای جریان استصحاب کافی بدانیم، این نماز تؤام با استصحاب طهارت بوده و بالتبع محکوم به صحت خواهد بود، و اگر جریان استصحاب را منوط به شک فعلی بدانیم، این نماز به جهت عدم احراز تعبدی طهارت محکوم به بطلان میباشد. [3]