« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد سید هاشم حسینی بوشهری

1403/08/05

بسم الله الرحمن الرحیم

کیفیت خواندن نافله عشاء //کتاب الصلاه

موضوع: کتاب الصلاه // کیفیت خواندن نافله عشاء

 

خلاصه جلسه گذشته

بحث در نظر فقها در رابطه با کیفیت خواندن نافله عشاء بود. عرض شد که دو دسته روایت در این رابطه وجود دارند که در جلسات گذشته به پنج روایت از روایات دسته اول و به دو روایت از روایات دسته دوم اشاره شد.

در ادامه عرض شد که آیت الله خویی (ره) فرموده است که دو روایتِ صحیحه حارث‌بن مغیره و موثقه سلیمان‌بن خالد به نافله عشاء مربوط نیست، بلکه به نماز دیگری غیر از نافله عشاء مربوط است که گفته شده است، می‌توان آن نماز را نشسته یا ایستاده خواند و ایستاده خواندن، أفضل است و آن نماز، نمازی است که بعد از نماز عشاء خوانده می‌شود ولی غیر از نافله عشاء است و از نوافلِ مرتّبه به شمار نمی‌آید، بلکه یک نماز مستحبی جداگانه است و لذا در مواردی اشاره شده است که بعد از نماز عشاء، چهار رکعت نافله به جا آورده می‌شود و منظور، این است که بعد از نماز عشاء، دو رکعت نافله عشاء به صورت نشسته خوانده می‌شود و دو رکعت دیگر نیز مستحب است که خوانده شود ولی از نوافل یومیه محسوب نمی‌شود در نتیجه، دو رکعت نافله جداگانه است که خوانده می‌شود و أفضلیّتِ قیام به این دو رکعت مربوط می‌شود و به نافله عشاء مربوط نیست. آیت الله خویی (ره) برای کلام خود به دو روایتِ صحیحه حجّال و عبدالله بن سنان استناد کرد که توضیح آن گذشت.

آیت الله تبریزی (ره) نیز فرموده است که وجهی ندارد که جواز قیام را در نافله عشاء ملتزم شویم، چه رسد به اینکه به أفضل بودنِ ایستاده خواندن نافله عشاء ملتزم شویم و آن نماز دیگری که به اهل سنّت منسوب است دو رکعت بعد از نماز عشاء است که آن را بدل از نماز وتر قرار می‌دهند که اگر نماز وتر را نخوانند، این دو رکعت نماز بدل از آن باشد.

پاسخ آیت الله بروجردی (ره) از استدلال به روایات دال بر جواز یا أفضلیّتِ نافله عشاء

آیت الله بروجردی (ره) فرموده است که روایاتی، مثل صحیحه حارث‌بن مغیره و موثقه سلیمان‌بن خالد که بر جواز یا أفضلیّتِ ایستاده خواندن نافله عشاء دلالت دارند بر تقیّه حمل می‌شوند بنابراین، نزد امامیه، نافله عشاء به صورت نشسته خوانده می‌شود.

ایشان فرموده است: «و قد يُجمَع بينهما و بين ما دلّ‌ على الجلوس بالتخيير و لكنّ‌ الظاهر أنّ‌ الفتوى بجواز القيام مشكل لما عرفت من الأخبار الكثيرة الدالّة على الجلوس و كونهما تعدّانِ بركعةٍ من قيام، مضافاً إلى ذكرها كذلك في الكتب المعدّة لخصوص المسائل المتلقّاة عنهم عليهم السلام و مضافاً إلى أنّه يدلّ‌ على ذلك الأخبار الكثيرة الواردة في بيان مجموع عدد الفرائض و النوافل و كونها إحدى و خمسين، حيث تدلّ‌ على عدّ الوتيرة ركعة واحدة و عدّها ركعة إنّما يصحّ‌ مع ثبوت الجلوس فيها و إلّا فلا معنى لعدّ الركعتين من قيام بركعة من قيام و أمّا روايتا القيام فكانتا متروكتين إلى زمن الشهيد كما عرفت. نعم هو أفتى بجواز القيام في «الدروس» و «اللمعة» و تبعه الشهيد الثاني و المحقّق الثاني و مِن بعد ذلك اشتهر الفتوى بذلك و لكن ذلك منهم خَرقٌ لإجماع المتقدّمين المطّلعين على مذاق الأئمّة، إذ تلقّوا الاُصول عنهم يداً بيد، حيث لم يقع في فقهنا فترة، بل كان منّا في كلّ‌ زمان من هو بصدد تلقى فتاوى الأئمّة عن المشايخ إلى أن وصلت بيد الأساطين مثل الشيخ و نظائره فالأولى حمل الروايتين على التقيّة، حيث ليس في مخالفينا مَن يقول بكون نافلة العشاء ركعتين من قعود، بل قال أبو حنيفة: أنّهما ثمان ركعات، أربع قبلها أربع بعدها و منهم مَن قال: إنّها ركعتان من قيام. ثمّ‌ إنّ‌ الشهيد الثاني بعد ما أفتى بجواز القيام قال: إنّ‌ الأصل فيها الجلوس. ثمّ‌ إنّ‌ القائلين بجواز القيام نازعوا في أنّ‌ ركعتي القيام أيضاً هل تعدّان بركعة أم لا؟ و اعترض على ذلك كاشف اللثام بأنّ‌ الركعتين للقيام لا معنى لقيامهما مقام الركعة و هو إشكال جيّد. و قد عرفت تنافي عدّهما ركعتين مع أخبار إحدى و خمسين التي عرفت تسالم الأصحاب عليها بعد زمن الرضا عليه السلام فافهم»[1] ؛ بین صحیحه حارث‌بن مغیره و موثقه سلیمان‌بن خالد [که بر أفضلیّتِ ایستاده خواندن نافله عشاء دلالت دارند] و بین روایاتی که بر نشسته خواندن نافله عشاء دلالت دارند جمع می‌شود، به این نحو که شخص، مخیّر است که نافله عشاء را ایستاده بخواند یا نشسته بخواند و لکن ظاهر این است که فتوا دادن به جواز قیام مشکل است زیرا دانستی که اخبار فراوانی وجود دارند که بر نشسته خواندن نافله عشاء دلالت دارند و این دو رکعت نشسته، یک رکعت ایستاده محسوب می‌شوند، به علاوه اینکه در کتبی که کلمات اهل بیت (ع) را دریافت کرده‌اند، کیفیت خواندن نافله عشاء به همین نحو (نشسته خواندن) آمده است و علاوه بر آن، روایات فراوانی وارد شده‌اند که مجموع نمازهای واجب و نوافل را پنجاه و یک رکعت دانسته است و این اخبار نیز بر نشسته خواندن نافله عشاء دلالت می‌کنند زیرا از این روایات استفاده می‌شود که دو رکعت نافله عشاء که به صورت نشسته خوانده می‌شود یک رکعت حساب می‌شود و اینکه این دو رکعت، یک رکعت حساب می‌شود حاکی از این است که این دو رکعت باید نشسته خوانده شود وگرنه معنا ندارد که دو رکعت ایستاده، یک رکعت ایستاده حساب شود و اما دو روایتِ صحیحه حارث‌بن مغیره و موثقه سلیمان‌بن خالد که بر جواز ایستادن خواندن نافله عشاء دلالت دارند تا زمان شهید اول (ره) متروک بوده‌اند، همان‌طور که دانستی [و قبلاً به این مطلب اشاره شد]. بله شهید اول (ره) در کتابِ دروس و لمعه به جواز ایستاده خواندنِ نافله عشاء فتوا داده است و شهید ثانی (ره) و محقق ثانی (ره) نیز از او تبعیت کرده‌اند و بعد از آن، فتوایِ به جواز خواندنِ نافله عشاء به صورت ایستاده، شهرت پیدا کرد، لکن این فتوا از جانبِ این بزرگان، پاره کردن اجماعِ متقدِّمینی است که بر مذاق ائمه (ع) اطّلاع داشته‌اند چون متقدِّمین، اصول را دست به دست از ائمه (ره) دریافت کرده‌اند زیرا در فقه امامیه فاصله و وقفه‌ای صورت نگرفته است، بلکه در هر زمانی، کسانی از ما وجود داشته‌اند که در صدد دریافت فتاوای ائمه (ع) از مشایخ خودشان بوده‌اند تا به دست استوانه‌های علمی‌ای، مثل شیخ (ره) و نظیر ایشان رسیده است. پس اولی این است که دو روایتِ صحیحه حارث‌بن مغیره و موثقه سلیمان‌بن خالد [که بر جوازِ ایستاده خواندن نافله عشاء دلالت دارند] بر تقیّه حمل شوند چون در بین مخالفین ما (عامّه) کسی نیست که قائل به این باشد که نافله عشاء، دو رکعت نشسته می‌باشد، بلکه ابوحنیفه گفته است که آن، هشت رکعت است که چهار رکعت قبل از نماز عشاء [به عنوان نافله مغرب] و چهار رکعت بعد از نماز عشاء [به عنوان نافله عشاء] خوانده می‌شود و گروهی از عامّه نیز معتقدند که نافله عشاء دو رکعت ایستاده است. شهید ثانی (ره) نیز بعد از اینکه به جواز قیام در نافله عشاء فتوا داده است، گفته است که اصل این است که نافله عشاء، نشسته خوانده شود. حتی بین خودِ قائلین به جواز قیام در نافله عشاء اختلاف شده است که آیا آن دو رکعت که ایستاده خوانده می‌شود، یک رکعت حساب می‌شود یا دو رکعت حساب می‌شود؟ و کاشف اللثام [؛ فاضل هندی در کتاب کشف اللثام] به محقق کَرکی اعتراض کرده است و گفته است که معنا ندارد که دو رکعت نافله عشاء که به صورت ایستاده خوانده می‌شود، یک رکعت حساب شود و این اشکالی پسندیده‌ است که از طرف فاضل هندی مطرح شده است و دانستی که اگر آن دو رکعت ایستاده، دو رکعت حساب شوند با اخبار دال بر پنجاه و یک رکعت بودنِ مجموعِ نمازهای واجب و نوافل که از بعد از زمان امام رضا (ع) مورد تسالم اصحاب می‌باشد، منافات دارد [زیرا طبق این اخبار، نمازهای نافله سی و چهار رکعت می‌باشند ولی اگر دو رکعت نافله عشاء، دو رکعت حساب شوند، نوافل، سی و پنج رکعت خواهند شد و این، با اخبار مذکور، منافات دارد].

توضیح کلام آیت الله بروجردی (ره) این است که اگر مجموع فرائض و نوافل پنجاه و یک رکعت است پس، باید دو رکعت نافله عشاء را یک رکعت حساب کرد و این با نشسته خواندن نافله عشاء سازگار است و اگر آن دو رکعت ایستاده خوانده شود معنا ندارد که یک رکعت ایستاده حساب شود و باید دو رکعت حساب شود و در این صورت، مجموع فرائض و نوافل پنجاه و دو رکعت خواهد شد و پنجاه و یک رکعت نخواهد بود و کسی به این ملتزم نشده است لذا برای اینکه مجموع فرائض و نوافل پنجاه و یک رکعت باشد چاره‌ای جز این نیست که گفته شود که دو رکعت نافله عشاء به صورت نشسته خوانده می‌شود و یک رکعت ایستاده حساب می‌شود.

کلام آیت الله بروجردی (ره) که فرموده است: «و إلّا فلا معنى لعدّ الركعتين من قيام بركعة من قيام»، تعریض بر کلام محقق کَرکی در کتاب جامع المقاصد است، زیرا محقق کَرکی جواز خواندن نافله عشاء به صورت ایستاده را قائل است و معتقد است که آن دو رکعت ایستاده، یک رکعت حساب می‌شود و فرموده است: «و يجوز فعلهما من قيام، لخبر سليمان بن خالد، عن الصّادق عليه السّلام: «ركعتان بعد العشاء الآخرة يُقرأ فيهما مائة آية قائما أو قاعدا و القيام أفضل»[2] . فإن قلت: فعلى هذا إذا صلّيتا من قيام يكون عدد النّوافل خمسا و ثلاثين ركعة. قلت: إذا كانت الرّكعتان من قيام بدل الرّكعتين من جلوس المحسوبتين بركعة واحدة لا يلزم ذلك»[3] ؛ جایز است که دو رکعت نافله عشاء به صورت ایستاده خوانده شود و روایت سلیمان‌بن خالد بر این مطلب دلالت دارد. پس اگر بگویی: در این صورت، وقتی دو رکعت نافله عشاء به صورت ایستاده خوانده شود عدد نوافل سی و پنج رکعت خواهد شد، خواهم گفت: زمانی که دو رکعت ایستاده بعد از دو رکعت نشسته باشند، یک رکعت حساب می‌شوند و سی و پنج رکعت بودنِ نوافل لازم نمی‌آید.

 


[1] . بروجردی، حسین، کتاب الصلاة، ص39.
[2] حر عاملی، محمدبن حسن، وسائل الشیعة، ج4، کتاب الصلاة، ابواب اعداد الفرائض و نوافلها، باب13، ص51، ح16.
[3] کَرکی، علی‌بن حسین، جامع المقاصد في شرح القواعد، ج2، ص9.
logo