1403/08/22
بسم الله الرحمن الرحیم
بیداری شب و توسعه ظرفیت روحی پیامبر در سوره مزمل/سوره مزمل (3 نزول) آیات 6-7 /تفسیر تنزیلی
موضوع: تفسیر تنزیلی/سوره مزمل (3 نزول) آیات 6-7 /بیداری شب و توسعه ظرفیت روحی پیامبر در سوره مزمل
«إِنَّ نَاشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئًا وَأَقْوَمُ قِيلًا إِنَّ لَكَ فِي النَّهَارِ سَبْحًا طَوِيلًا وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَتَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا رَبُّ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَكِيلًا »
بیداری شب و توسعه ظرفیت روحی پیامبر در سوره مزمل
عرض کردم محضر با سعادتتان که در این سوره، یک برنامه جامع برای توسعه ظرفیت پیامبر عزیز ما مطرح شده است؛ به گونهای که بتواند وارد فضای اجتماعی بشود و بهخوبی وظیفه انذار و هشدار به مردم، و اعلان پیام الهی را به انجام برساند. این اتفاقی است که قرار است در این سوره رقم بخورد.
آیات ابتدایی، راجع به بحث نماز شب و بیداری شبانه پیامبر است؛ اینکه در آن بیداری باید مجموعهای از کارها انجام شود: حمد و ثنا، قرائت قرآن، نماز و هر اتفاقی که به عنوان عبادت در شب انجام میشود، همراه با ترتیل باشد. یعنی همراه با تعنّی، استواری کلمات، دقت در وقفها و تأمل در مضامین. مراد از ترتیل قرآن در عبادت، یا ترتیل عبادت در شبهای بیداری، همین معناست.
خداوند میفرماید که این آمادگی به این دلیل است که ما قرار است یک مأموریت سنگین بر تو نازل کنیم. عرض کردیم که این مأموریت، ورود به عرصه هشدار است، نه مطلق قرآن؛ یعنی نه اینکه کل قرآن، بلکه در معنای اول، مأموریت هشداردهندگی و انذار است. البته این معنا با اینکه تمام قرآن مأموریت پیامبر است، منافاتی ندارد، ولی در معنای اول، بناست پیامبر ما یکی از «مُنذِرین» باشد.
به دنبال آن، توضیح میفرماید که چرا تو، ای پیامبر عزیز ما، باید شب بیدار باشی و این عبادات را انجام دهی.
« إِنَّ نَاشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئًا وَأَقْوَمُ قِيلًا »؛ در رابطه با تعبیر« نَاشِئَةَ اللَّيْلِ »؛ به معنای پدیده است. وقتی گفته میشود «ناشئة»، مراد پدیده شب است. در اینکه پدیده شب چیست، سه مصداق برای آن بیان کردهاند.
برخی گفتهاند که مراد از« نَاشِئَةَ اللَّيْلِ »این است که شخص از بسترش بیدار بشود و مشغول عبادت شود. اینکه انسان از بسترِ آرامش و خواب راحت خود بگذرد، یک گام محکم است.
«أشد وطئاً»؛ به معنای پا گذاشتن در جایی است بهگونهای که اثرش بماند. مثلاً در تعبیر فارسی داریم «پایمال کردن»، یعنی با پا مالیدن چیزی بهگونهای که آن اثرش معلوم شود؛ این یک پا گذاشتن مؤثر است. در هر عبادتی این اثر هست. مثلاً شما امروز هم که قرآن بخوانید یا نماز بخوانید، تأثیر روحی دارد. اما خداوند میفرماید: نَاشِئَةَ اللَّيْلِ ، یعنی آن پدیده شب، «أشد وطئاً» است.گروهی از مفسرین گفتهاند یعنی بیداری شبانه. وقتی انسان عزم میکند و از رختخواب خود جدا میشود، این تأثیر روحی شدیدی بر او دارد در جهت توسعه ظرفیت روحی.
بر اساس این نظر، بیان مطلب چنین میشود: وقتی انسان تمرین میکند که از حالت خواب برخیزد برای عبادت، روحش بهتدریج برای بندگی خدا و اطاعت الهی در طول روز نیز آمادهتر و مستعدتر میشود. در نتیجه، ظرفیت روحیاش توسعه پیدا میکند.
تأثیرات عبادت شبانه و مفاهیم ناشئه اللیل
من اگر الان بیدار باشم و فرصت داشته باشم، اگر به من بگویند که حالا بلند شو مثلاً دو رکعت نماز بخوان، کمی قرآن تلاوت کن یا ذکری بگو، این یک اثر دارد. اینکه من از خواب بیدار شوم، یعنی بهرغم خستگی و آرامشی که انسان در رختخواب دارد، بلند میشود. این بلند شدن خودش یک معنا دارد. برخی گفتهاند این همان «اشد وطأً» است. توضیح این تعبیر هم خیلی دور از ذهن نیست و توجیه خوبی دارد. شاید برخی از روایات ما، که از امام صادق علیهالسلام و امام باقر علیهالسلام رسیده، نیز به این معنا اشاره دارند؛ اینکه « نَاشِئَةَ اللَّيْلِ » به معنای پدیدهای در شب است، یعنی از خواب برخاستن با قصد الهی، نه برای امور دیگر. این بلند شدن، اگر به قصدی الهی باشد، همان «اشد وطأً» است. این یکی از معانیای است که در روایات ما نیز به نحوی تأیید شده، البته با قید عبادت و نیت الهی، نه مقاصد دیگر.
مصداق دیگری که برخی از مفسرین گفتهاند، خود ساعتهای شبانه است. یعنی «پدیده شب» به معنای ساعات شب. این ساعات شب خصوصیاتی دارند که برنامههایی که در این زمان انجام میشوند، مؤثرتر از برنامههایی هستند که در طول روز انجام میشود.
شاید این برداشت را نیز بتوان با استناد به ماجرای وعده خدا با حضرت موسی علیهالسلام تأیید کرد. خداوند به حضرت موسی وعده داد: «و واعدنا موسی ثلاثین لیلةً»؛ یعنی سی شب با او وعده کردیم، و سپس ده شب دیگر هم اضافه شد. حضرت موسی چهل شبانهروز در کوه طور بود و مشغول عبادت. اما خداوند اثر و ارزشی را که برای این خلوتگزینی و حضرت موسی قائل شد، با تعبیر «لیلة» بیان فرمود، با اینکه ایشان شبانهروز در آنجا حضور داشت. این کاشف از این است که عبادت شبانه و ساعات شبانه از نظر تأثیرات روحی بسیار بالاتر از برنامههایی است که در طول روز انجام میشود.
این هم یک برداشت دیگر بود که عرض کردم، و برای آن نیز میتوان شواهدی از قرآن پیدا کرد. با اینکه حضرت موسی تمام ۴۰ روز در آن مکان حضور داشت، خداوند روی «شب» آن تأکید کرد. این نیز یک معنا و یک مصداقی است که برای پدیده شب ذکر شده است.
مصداق دیگر، عبادت شبانه است. یعنی خود عبادت در شب تأثیری بر انسان دارد که عبادت در روز آن اثر را ندارد. این را میتوانید تجربه هم بفرمایید. واقعاً هم همینطور است؛ آنهایی که ساعتی در شب خلوت میکنند، بسیار متفاوتاند با کسانی که مثلاً همان یک ساعت را در طول روز به عبادت میپردازند. راز و نیاز شبانه تأثیری دیگر دارد.
مثلاً در شب قدر، توجه میشود که «لیلةالقدر» یعنی شب قدر، و از ما خواسته شده که شب قدر را احیا کنیم. عبادت در آن شب از هزار ماه برتر است. ملاحظه میفرمایید که خود عبادت شبانه تا چه اندازه مورد توجه قرار گرفته است.
پس سه قول برای « نَاشِئَةَ اللَّيْلِ » وجود دارد: ۱. نَاشِئَةَ اللَّيْلِ به معنای بلند شدن از رختخواب. ۲. نَاشِئَةَ اللَّيْلِ به معنای ساعات شب. ۳. نَاشِئَةَ اللَّيْلِ به معنای عبادت شب.
حالا اگر مجموعه این معانی را به عنوان «پدیده شبانه» در نظر بگیریم، یعنی بیداری، عبادت، و ساعات شب با یکدیگر ترکیب شوند، چندان راه دوری نرفتهایم. حتی تفکیک بین این معانی هم ضرورتی ندارد.
به این معنا که انسانی که به عبادت شبانه میپردازد، به دلیل اینکه از رختخواب بلند میشود ـ که اغلب به مشقت و سنگینی آن اشاره شده ـ البته من تصور دیگری دارم. با توجه به روایات، تصور من این است که انسان باید در حالت فراغت قلبی و آرامش روحی باشد تا بتواند به عبادت بپردازد.
اثر عبادت شبانه و اهمیت بیداری در شب
در روایات ما آمده است که بهتر است نماز شب را نزدیک به زمان فجر بخوانید، زیرا هر چه نزدیکتر به فجر باشد، مؤثرتر است. احتمالاً این روایات به این دلیل است که در این ساعات انسان به بدن خود استراحت داده و خوابیده است و پس از آن به عبادت میپردازد. در حقیقت، خود خوابیدن و استراحت دادن به بدن و آرامش روحی که بعد از آن حاصل میشود، مهم است و نه صرفاً مشقت بلند شدن از رختخواب. این خوابیدن آمادگی روحی لازم را برای عبادت فراهم میآورد.
از این رو، شاید مراد از «بلند شدن در شب» در روایات، این باشد که انسان در شب به قصد عبادت و با اراده الهی برخیزد. در این صورت، بیداری شب اثر روحی و معنوی خاصی دارد، زیرا همه چیز مهیا است. به همین دلیل، در نماز نیز به ما توصیه میشود که در مکانی نماز بخوانیم که ذهن ما مشغول نشود و چیزی ما را از عبادت منحرف نکند. پیش از نماز نیز باید وضو را به درستی بگیریم، با ذکر و توجه روحی انجام دهیم، زیرا این آمادگیها روح انسان را برای حضور در محضر الهی آماده میکند.
اگر « نَاشِئَةَ اللَّيْلِ » به معنای حالت بیداری پس از خواب باشد، به این دلیل است که استراحت و خواب اثر زیادی بر شدت تأثیر عبادت دارند. برای مثال، اگر فردی در طول روز فعالیتهای زیادی انجام داده و شب قبل از خوابیدن نماز شب بخواند، ممکن است اثر چندانی نداشته باشد، زیرا روح او هنوز خسته است و دلش آرامش ندارد. در این حالت، فراغت دل حاصل نمیشود و عبادت شبانه نیز تأثیر چندانی نخواهد داشت.
این نکته نیز مهم است که عبادت شبانه با آمادگی و فراغت دل، تأثیر بیشتری دارد و باید به قصد خداوند باشد. این به معنای بیداری مطلق نیست، بلکه بیداری باید با قصد و نیّت خاصی صورت گیرد.
« أَشَدُّ وَطْئًا وَأَقْوَمُ قِيلًا»؛ اقوم به معنای پابرجاتر، پایدارتر، گفتار پایدار، گفتار استوار. استوارترین گفتاری که بر روح انسان اثر بکند یا دعایی که انسان به درگاه خدا بکند، گفتاری که پذیرفته شود این است: « أَقْوَمُ قِيلًا». گفتاری پابرجاتر، استوارتر. انسان در این حالت بلند شده است خلوتی را پیدا کرده است و میخواهد با خدا سخن بگوید. هم خود بیداری شب ارزش دارد و هم ایجاد « و رتل القرآن ترتیلا» این قولی که میخواهد بیان کند، میگوید استوارتر است. « اقوم قیلا» به «رتل القرآن ترتیلا» برمیگردد. کما اینکه «ناشئة اللیل» میتواند به حالت بیداری با آن توضیحات برگردد.
«اقوم قیلا» وقتی انسان از خوابش میگذرد تا مطلبی را منتقل بکند کاشف از این است که این برایش خیلی اهمیت دارد. اگر میخواهد اظهار محبتی به خدا بکند، اینکه بیدار شده است که میخواهد کاری بکند این ارزشش خیلی بالاست نسبت به کسی که در روز میخواهد ذکری هم انجام دهد.
پس این«اقوم قیلا» هم تأثیر در روح انسان دارد و هم در تقاضا کردن دارد. این «اقوم قیلا» صرفاً اثرش روی من نیست. وقتی من در موقعیت مناسبی، در یک شرایطی که کاشف از محبت هم هست بلند میشوم و با حضرت حق مناجات میکنم، این در واقع بیانگر صداقت بیشتر من است و احساس معرفت من نسبت به حضرت حق.
تاثیر آرامش و سکون در عبادت
بنابراین این آیه را اینطور بفهمید که : « أَشَدُّ وَطْئًا وَأَقْوَمُ قِيلًا» دارد بیان علت میکند که چرا تو باید در شب بلند شوی و چرا باید به طور مرتب خواندنیهایت را بخوانی. این جنبه اثباتی است.
جنبه سلبی هم دارد که اشاره به « إِنَّ لَكَ فِي النَّهَارِ سَبْحًا طَوِيلًا» دارد. «سبح» به معنای رفت و آمد است. رفت و آمد و حرکت سریع در آب را هم سبح میگویند. این استعاره برای هر حرکتی است که انسان انجام میدهد. بنابراین، در این آیه « إِنَّ لَكَ فِي النَّهَارِ سَبْحًا طَوِيلًا» یعنی حضرت پیامبر رفت آمدهای زیادی داری. رفت و آمدهای زیاد را آقایان به امر تبلیغ و هدایت مردم مشغول بودن پیامبر تعبیر کردهاند. احتمالاً فراتر از این است.
آرامش برای عبادت موثر
انسان به طور طولانی مدت تحرکی دارد که آن تحرک مانع آرامشی است که باید باشد.در روز، پیامبر دایماً مشغول به کار است، چه در امور شخصیاش، چه در مسائل خانوادگی و چه در مسائل اجتماعی. این حرکتهای زیاد مانع از آرامش لازم برای عبادت میشود. مثلاً، وقتی که میخواهید فشار خون بگیرید، معمولاً توصیه میشود که نیم ساعت قبل از گرفتن فشار خون آرام باشید. عبادت هم نیاز به آرامش دارد. اگر کسی دائماً در حال حرکت و فعالیت باشد، عبادت اثر لازم را نخواهد داشت.
اگر کسی برای رسیدن به نماز جماعت از وسط کار خود بدود، یعنی در حالتی از فشار ذهنی و مشغولیت است، عبادت او اثر تربیتی و معنوی نخواهد داشت. برای داشتن عبادتی موثر، باید قبل از آن ذهن خود را آرام کرد. به عنوان مثال، وقتی که مشغول به کاری علمی هستید، باید برای چند دقیقه قلم را زمین بگذارید، وضو بگیرید. ذکرتان را بگویید و سپس وارد عبادت شوید.
طبیعتاً در طول روز، دلمشغولیهایت زیاد است. دائماً اینطرف و آن طرف حرکت میکنید. تحرک دارید و این تحرک منافات با یک عبادت مؤثر دارد. عبادت مؤثر نیازمند به آراش و سکون قلب است. ما در طول روز دلمشغولی زیاد داریمو
به ویژه کسانی که مسئولیتهای زیادی دارند، مانند یک تاجر که باید ۲۰۰ تا ۳۰۰ مسئله ریز و درشت را حل کند. در این شرایط، دل انسان دائماً مشغول به مسائل مختلف میشود و این شرایط نمیتواند با عبادت موثر سازگاری داشته باشد. عبادت موثر نیازمند سکون و آرامش است.
بنابراین میفرماید: اگر من گفتم «قم اللیل»، و «رتل القرآن» در آن شبها، این به دلیل این است که روز وقت مناسبی برای یک سخن مؤثر نیست. عبادت من در روز است، اما آن تأثیری که بناست ظرفیت شما را توسعه دهد و قدرت تحمل قول صغیر را داشته باشید، درک معارف بلند قرآن را هم اکنون باید داشته باشیم. باید آماده شویم تا مسئولیتهای اجتماعی بزرگ را به دست بگیریم، فقط عبادت در شب است.
در حقیقت، سلامت و قدرت روحی شما از شب ناشی میشود. شما وقتی عابد شب باشید، شیر روز خواهید شد. آقای مکارم، حفظه الله تعالی، میفرمایند معنای لطیفی از این جمله میتوان گرفت که « إِنَّ لَكَ فِي النَّهَارِ سَبْحًا طَوِيلًا» جنبه سلبی نیست. البته بیشتر علما گفتهاند که جنبه سلبی دارد، یعنی شب آری ولی روز نه. اما ایشان معنای جالب دیگری نیز مطرح کردهاند که « إِنَّ لَكَ فِي النَّهَارِ سَبْحًا طَوِيلًا» نقش علت را نشان میدهد که چرا عبادت در شب باید بکنیم؟
میگوید که باید شب عبادت کنی تا در روز که تحرک و فعالیت زیادی داری، تحت تأثیر عبادت شبانه قرار بگیری. در حقیقت، این عبارت به این معناست که عابد شب، شیر روز خواهد شد. ایشان میخواهند بگویند اثر عبادت شبانه این است که شما برای فعالیتهای پرتحرک روز آماده میشوید.
البته این سخن را نمیتوان به سادگی پذیرفت، چرا که از نظر عبارتی، رابطه علت و معلولی بین این دو جمله کمی مبهم است. اما در مجموع، اثر عبادت شبانه در توانمندی برای فعالیتهای روزانه کاملاً روشن است. پیغمبر به این علت عبادت شبانه را برای پیروانش ضروری میداند.
اینکه چرا خداوند به پیغمبر دستور میدهد که در شب عبادت کند، با توجه به فعالیتهای شدید در روز است. بنابراین، عبادت شبانه برای موفقیت در فعالیتهای روز نیاز است. این سخن بسیار شیرین است و نشان میدهد که عبادت شبانه برای قوت و توانایی در انجام مسئولیتهای روزانه ضروری است.
مرحوم طبرسی در مجمعالبیان جمله جالبی دارد که به طلبهها اشاره میکند. ایشان میفرمایند که بعد از اینکه طلبهها به علم و مطالعه مشغول میشوند، بهانه میآورند که شبها نمیتوانند عبادت کنند. در ابتدای دوران طلبگی، بعضی از افراد، به دلیل اینکه زندگیشان خوب است، به دنبال سرگرمیهایی مثل رفتن به حرم یا جَمکران میروند، در حالی که استادها تلاش دارند تا آنها را به سمت عبادت و تکامل روحی هدایت کنند.
اهمیت نماز شب در تقویت فعالیتهای روزانه
میفرمایند که بعضیها کثرت درس را بهانه میکنند که نماز شب نخوانند، در حالی که نماز شب است که این درس، این تعلیم، این تعلم را تقویت میکند. یعنی نباید به بهانه کارهای دیگر نماز شب را ترک کرد. این عبارت در نامه علی بن ابیطالب علیهالسلام به مالک اشتر هم آمده است. حضرت در زمانی که برای مسافرت تشریف میبرند، دستورالعملهایی به ایشان میدهند که نامه مشهور است. در آنجا میفرمایند که یک ساعت برای عبادت را برای خودت اختصاص بده. بعد میفرمایند: «میدانم که در طول روز هرچه میکنی عبادت است، اما این عبادت نافی این نیست که یک ساعت را برای خودت اختصاص بدهی، زیرا این باعث تقویت قدرت تو در انجام کارهایت میشود.» به این معنا که اگر نماز شب مستحب باشد، این نماز شب قدرت شما را در انجام کارهایتان تقویت میکند.
پس حضرت به مالک اشتر میفرمایند که حتماً باید یک ساعت در شب خلوتی داشته باشی. این نکته در کتاب «مجمع البیان» نیز آمده است و نشان میدهد که در طول روز ممکن است انسان درگیر باشد، اما شب باید زمانی برای عبادت اختصاص دهد. به ما گفته شده که حداقل یک ساعت در شب برای عبادت وقت بگذاریم، همانطور که به پیامبر صلیاللهعلیهوآله گفته شده بود که باید نصف شب یا کمی بیشتر را به عبادت اختصاص دهند.
بحث نماز شب تمام میشود و آنچه که از این آیات و روایات استفاده میکنیم این است که صرف بیداری از رختخواب نیست. بیداری و ترتیل قرآن در شب، مقدمهای است برای عبادت شبانه. حالا میتوان گفت که« ناشئه»؛ این عبادت شبانه شامل سه بخش میشود: بیداری از رختخواب، اشتغال به عبادت و قرآن خواندن در شب. این سه بخش ترکیب میشود تا عبادتی کامل در شب به وجود بیاید.
در اینجا ما گفتیم که«ناشئة» بیداری از رختخواب و اشتغال به عبادت یعنی اذکار عبادی، که میتواند شامل قرآن، نماز یا دعا باشد. همه اینها در واقع عبادت شبانه را تشکیل میدهند. قرآن خواندن، نماز خواندن و مناجاتهایی که در شب داریم، جزو عبادات شبانه به حساب میآیند. این عمل به شدت تأثیرگذار است، زیرا شب بهترین زمان برای ارتباط با خداوند است.