« فهرست دروس
درس کفایة الاصول استاد حمیدرضا آلوستانی
کفایه

1404/03/11

بسم الله الرحمن الرحیم

مجمل و مبیّن «1»/فصل چهارم /مقصد پنجم: مطلق و مقیّد، مجمل و مبیّن

 

موضوع: مقصد پنجم: مطلق و مقیّد، مجمل و مبیّن/فصل چهارم /مجمل و مبیّن «1»

 

فصلٌ

في المجمل والمبيّن

و الظاهر أنّ المراد من المبيَّن -في موارد إطلاقه[1] -: الكلامُ الّذي له ظاهر و يكون بحسب متفاهم العرف قالباً لخصوص معنىً؛ و المجمل بخلافه.

فما ليس له ظهورٌ، مجملٌ، و إن عُلم بقرينةٍ خارجيّة ما أُريد منه، كما أنّ ما له الظهور مبيّنٌ، و إن عُلم بالقرينة الخارجيّة أنّه ما[2] أُريد ظهوره و أنّه مؤوّل.

 

فصل چهارم: مجمل و مبیّن

این بحث در واقع بحثی مستقلّ بوده و ارتباطی به مسأله گذشته یعنی مطلق و مقیّد ندارد لذا بسیاری از علما مانند مرحوم سیّد در الذریعه، شیخ در العدّه، محقّق حلّی در معارج، علّامه در نهایة و صاحب فصول این بحث را به صورت مستقلّ مورد بحث و بررسی قرار داده‌اند.

سیّد در الذریعه در این زمینه می‌فرمایند:

«باب الكلام في المجمل و البيان

اعلم أنّ المجمل هو الخطاب الّذي لا يستقلّ‌ بنفسه في معرفة المراد به و المفسّر ما استقلّ بنفسه...»[3] .

شیخ در العدّه در این زمینه می‌فرمایند:

«الباب السادس في البیان و المجمل

فصل في ذکر حقیقة البیان و المجمل و ماهیّة النصّ و غیر ذلك...»[4] ؛

و به صورت تفصیلی راجع به تعریف این دو، تفاوت آنها با ظاهر و نصّ و مباحث مربوط به آنها می پردازد.

مرحوم محقّق در این زمینه می‌فرمایند:

«الباب الرابع في المجمل و المبیّن و فیه فصول

الفصل الأول في تفسیر ألفاظ یحتاج إلیها في هذا الباب» [5] ؛

و سپس در ادامه به تعریف الفاظ و عناوین موجود در این باب مانند مجمل، بیان در عرف، مبیّن، مفسّر و نصّ می‌پردازند.

مرحوم علّامه در این زمینه می‌فرمایند:

«المقصد السادس: في باقي صفات الدلالة

و فیه أبواب:

]الباب[ الأوّل: في المجمل و المبیّن

و فیه فصول:

]الفصل[ الأول: في المجمل»[6] ؛

و سپس در قالب مبحث اول در مورد ماهیّت مجمل می‌فرمایند:

«قد عرفت في ما تقدّم أنّ اللفظ إن لم يحتمل غير ما أريد به كان نصّاً فإن احتمل، فإن تساويا، فالمجمل بالنسبة إلى كلّ منهما و إن ترجّح أحدهما فالرّاجح ظاهر و المرجوح مأوّل...» [7] .

مرحوم صاحب فصول در این زمینه می‌فرمایند:

«القول في المجمل و المبیّن

فصل: المجمل ما دلّ علی معنی أو حکم و لم یتّضح دلالته...» [8] ؛

و در ادامه تعریف مذکور را به صورت تفصیلی توضیح می‌دهند.

خلاصه آن که این بحث در کتب اصولی گذشته غالباً به صورت مستقلّ و تفصیلی مطرح شده است ولی در بین متأخّرین و معاصرین غالباً به صورت مستقلّ و تفصیلی به آن پرداخته نشده است و نهایتاً به عنوان فصلی تحت عامّ و خاصّ یا مطلق و مقیّد و به صورت اجمالی مورد بحث قرار گرفته است لذا مصنّف نیز از آن به عنوان فصلی ذیل مطلق و مقیّد یاد نموده و به صورت اجمالی آن را مورد بررسی قرار می‌دهد.

تعریف مجمل و مبیّن

قوله: «و الظاهر أنّ المراد من المبيَّن -في موارد إطلاقه -: الكلامُ الّذي له ظاهر و يكون بحسب...».

همان طور که از عبارات مذکور روشن می‌گردد، علمای علم اصول در صدد تعریف عنوان «مجمل» و عنوان «مبیّن» برآمده و در این زمینه تعاریف مختلفی را ارائه نموده‌اند. مصنّف نیز در ما نحن فیه در صدد تعریف این دو عنوان برآمده و در تعریف عنوان «مبیّن» می‌فرمایند:

«الكلام الّذي له ظاهر و يكون بحسب متفاهم العرف قالباً لخصوص معنىً... و إن عُلم بالقرينة الخارجيّة أنّه ما أُريد ظهوره و أنّه مؤوّل»؛

یعنی «مبیّن» کلامی است که مراد استعمالی متکلّم از آن روشن باشد ولو این که مراد جدّی متکلّم به واسطه قرائن خارجیّه و مانع شدن آن قرائن، روشن نباشد.

ایشان در تعریف عنوان «مجمل» می‌فرمایند:

«و المجمل بخلافه فما ليس له ظهورٌ، مجملٌ، و إن عُلم بقرينةٍ خارجيّة ما أريد منه»؛

یعنی مجمل کلامی است که مراد استعمالی متکلّم از آن روشن نباشد ولو این که مراد جدّی متکلّم به واسطه قرائن خارجیّه روشن باشد.

 


[1] أي: استعمال المبیّن.
[2] «ما»ی نافیه.
logo